دعوت به امر محال؟
سعيد عابدپور
دعوت مسوولان و مقامات براي مشاركت شهروندان در انتخابات در كنار عدم تاييد صلاحيت يك سوم از نمايندگان فعلي مجلس و بسياري از نامزدهاي ديگر دعوت به امر «محال» است. ماهيت مشاركت سياسي به معناي شركت نمايندگان مردم در امور سهگانه كشور است. در نظامهاي دموكراتيك ساز و كاري براي برآمدن شايستگان طراحي شده است. وظيفه نظارت و تاييد صلاحيت نامزدها براي انتخابات مرجع قضايي است. اعضاي كميسيون انتخابات نميتوانند به قضاوت درباره شايستگي نامزدها بنشينند. در انجام اين وظيفه مهم سيستم قضايي بايد نظر خود را درباره نامزدها از نظر جرم اعلام كند و حتي فردي كه متهم است تا وقتي حكمي مبتني بر اثبات جرم او صادر نشده، بيگناه است. اعلام نام يكسوم از نمايندگان فعلي مجلس و عده بسياري از نامزدهاي انتخابات در خصوص عدم التزام به اسلام يا ولايت فقيه تنها ميتواند تفسير و برداشت اعضاي شوراي نگهبان باشد. شوراي نگهبان مرجع قضايي نيست تا درباره افراد چنين قضاوتهايي كند. در كشورهاي دموكراتيك كميسيون انتخابات وظيفه نظارت بر اجراي انتخابات را دارد، و نه وظيفه و جايگاه قضايي را در تعيين صلاحيت افراد. اصلا چگونه ميتوان بر عدم التزام فردي به اسلام نظر داد؟ و عدم التزام به ولايت فقيه؟ صدور چنين احكامي ناشي از عدم توجه به كرامت انسانها است. التزام عملي به اسلام ميتواند از دو جنبه اثباتي و نفي، هر دو، ره به خطا برد. اساسا افراد به عنوان نمايندگان يك نظام سياسي چه حقي دارند تا درباره ميزان ديانت فردي به قضاوت بنشينند؟ مگر غير از اين است كه انسانها از ملاكهاي ظاهري به داوري خواهند پرداخت؟ تنها راه ممكن خطا و جرم افراد است كه آن نيز بايد در محكمه قضايي مشخص شود. تمامي آموزههاي ديني به ما ميآموزد از قضاوت درباره ظاهر افراد خودداري كنيم و خود را در جايگاه خداوند متعال قرار ندهيم. از سوي ديگر عدم التزام به ولايت فقيه چه معنايي دارد؟ آيا نمايندهاي كه ديدگاه متفاوتي از مقام معظم رهبري ارايه ميدهد، ضدولايت فقيه است؟ خود مقام رهبري بارها بر ضرورت طرح و بيان آزادانه ديدگاهها تاكيد داشتهاند. نمايندگان مجلس نيز ناگزيرند فرارتر از رياكاري و نفاق درباره مسائل مهم مملكتي با هم مباحثه كنند. ضرورت چنين مباحثههايي براي حفظ منافع ملي و نظام مشخص است. در چنين وضعيت سخت و دشواري و در جايي كه تحت شديدترين تحريمهاي امريكا هستيم در جايي كه عزيزان اين مملكت براي دفاع از امنيت و حفظ استقلال سياسي همچون حاج قاسم سليماني را از دست ميدهيم و ...
در جايي كه بيش از هر زمان ديگري به وحدت نياز داريم حذف نخبگان سياسي از امر تصميمگيري سياسي به معناي كمك به بياعتمادي و ايجاد خلل در وحدت كشور است. نميتوان با حذف برخي از نامزدها، سخن از برگزاري انتخابات سالم و بينقص كرد. فضاي انتخابات بايد فضاي رقابت گروههاي مختلف سياسي باشد و نبايد راه را براي تضعيف نظامي باز كرد كه مبتني بر مشروعيت راي مردم است. هنر سياست جذب بيشتر مردم براي مشاركت سياسي است و نه مهندسي اجتماعي براي كاهش مشاركت. نبايد معناي مشاركت و تاييد مردم را براي برگزاري انتخابات در تشييع جنازه چندين ميليوني شهيد سليماني جستوجو كرد. آن حضور براي اداي دين به سرباز وطن بود و بايد همانگونه نيز باقي بماند.