• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4588 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۸ بهمن

شكاف عميق اروپا و امريكا

مرتضي مكي

با آغاز رياست‌جمهوري دونالد ترامپ در امريكا شكاف و اختلاف غيرقابل انكاري ميان كشورهاي دو سوي آتلانتيك ايجاد شد. سياست اول آقاي ترامپ عملا به اين معني بود كه منافع امريكا در اولويت همه سياستگذاري‌ها قرار مي‌گيرد و همه متحداني كه از منافع اقتصادي، سياسي و امنيتي بهره مي‌برند...

هزينه‌هاي اين بهره‌برداري را بپردازند. از همين رو دولت امريكا عنوان كرد كه اروپايي‌ها بايد سهم بيشتري را در ناتو پرداخت كنند. از طرفي ديگر خروج امريكا از پيمان آب و هوايي پاريس و انتقاداتي كه دونالد ترامپ نسبت به توازن منفي به ضرر امريكا در مبادلات تجاري ايالات متحده با اروپا مطرح مي‌كرد و معتقد بود كه دولت‌هاي اروپايي بايد واردات بيشتري از امريكا داشته باشند و از اهرم تعرفه‌ها براي فشار بر متحدان اروپايي ‌استفاده كرد و... اينها نشانه‌هايي از اختلاف و شكاف ميان كشورهاي اروپايي و امريكا است. صحبت‌هاي امانوئل ماكرون، رييس‌جمهور فرانسه در خصوص مرگ مغزي ناتو و تلاش‌هايي كه دولت‌هاي اروپايي در ايجاد تمهيدات امنيتي اروپايي آغاز كردند و گام‌هايي كه در جهت همكاري‌هاي نظامي با يكديگر برداشتند، قطعا نشانه‌هايي از تضعيف محور غرب پس از سقوط شوروي و نظام‌هاي كمونيستي اروپاي شرقي بود. در طول سه دهه گذشته هيچگاه به اين شدت شكاف و اختلاف در محور غرب را شاهد نبوده‌ايم. شايد حمله امريكا به عراق و مخالفت فرانسه و آلمان با آن را بتوان نقطه آغازي بر اين اختلاف و شكاف ذكر كرد. ولي در آن زمان موضوع اختلاف در خصوص چگونگي استفاده از قدرت نظامي و همچنين ميزان خطر و تهديد رژيم صدام حسين براي اروپايي‌ها بود. نه‌تنها امريكا و اروپا به يك تعريف و مفهوم مشترك از اين تهديد دست پيدا نكردند، بلكه رفته رفته و به مرور زمان در حوزه‌هاي مختلف شاهد اختلاف و در تنگنا بودن وحدت و همگرايي ميان اروپا و امريكا هستيم و عملا صحبت‌هاي فرانتس والتر اشتاين ماير رييس‌جمهور آلمان، امانوئل ماكرون رييس‌جمهور فرانسه و هايكو ماس، وزير خارجه آلمان در خصوص ايجاد يك پيمان امنيتي مستقل اروپايي طي 10 سال آينده و... همه نشان‌دهنده تضعيف غرب به شمار مي‌‌رود و عملا باعث شده دولت‌هاي اروپايي با امريكا نتوانند به تعريف مشتركي از تهديدات و نحوه رويارويي با آنها دست پيدا كنند. اروپا و امريكا اگرچه چين و روسيه را تهديد اصلي خود مي‌دانند اما نحوه و رويكردي كه نسبت به اين تهديد دنبال مي‌كنند، يكسان نيست و تاكنون نتوانسته‌اند در اين زمينه به تعريفي مشترك با يكديگر برسند و با سياست‌هاي يك‌جانبه‌گرايانه‌اي كه امريكايي‌ها در پيش گرفته‌اند قطعا اروپايي‌ها را با موقعيت‌هاي دشواري مواجه خواهند كرد. از طرفي ديگر اروپايي‌ها نشان دادند با توجه به بحران‌هاي امنيتي كه در منطقه خاورميانه و همجواري آنها به وجود آمده با ابزارهايي كه امريكا قصد دارد براي حل اين بحران‌ها استفاده كند، مخالف هستند. از همين رو تلاش مي‌كنند تا با استفاده از ابزارهاي نرم به اهداف خود دست يابند. ناتو هرچند يك محور همگرايي ميان اروپا و امريكا محسوب مي‌شود ولي عملا به دليل اينكه به مانند گذشته تهديد مشتركي ميان اروپا و امريكا وجود ندارد به همان اندازه نيز استفاده از ابزار ناتو براي مقابله با تهديدهايي كه اروپا با آن مواجه است كاركرد سابق خود را از دست داده است. به‌ طور مثال اگر در بحران ليبي و سوريه و همچنين در بحران اسراييل و فلسطين به رويكرد امريكا نگاه كنيم با منافع و سياست‌هاي دولت‌هاي اروپايي به ‌شدت در تضاد است. اين ميزان تضاد و اختلاف‌نظر باعث مي‌شود كه نتوانند از پيمان امنيتي ناتو به عنوان ابزار نظامي در برابر تهديدات استفاده كنند. در حال حاضر رسيدن به يك استقلال از ساختار امنيتي امريكا كار بسيار دشواري است و لازمه آن ايجاد يك پيمان امنيتي دسته‌جمعي است. از همين رو در حال حاضر چنين رويكردي را از سمت دولت‌هاي اروپايي نمي‌بينيم. شايد سخت‌ترين و مشكل‌ترين موضوعي كه اروپايي‌ها با آن دست به گريبان هستند بحث سياست خارجي و امنيتي باشد. اگر به آلمان، فرانسه و انگليس به عنوان سه قدرت اقتصادي، نظامي و امنيتي اروپا نگاه كنيم قطعا يك‌سري اختلافات و برداشت‌هاي متفاوت در خصوص سياست ‌خارجي مشترك ديده مي‌شود. آلماني‌ها بيشتر علاقه‌مند به حضور در حوزه اروپا هستند، فرانسوي‌ها نيز بيشتر دغدغه حوزه مديترانه را دارند، انگليسي‌ها نيز كه به تازگي از اتحاديه اروپا جدا شده‌اند بيشتر تلاش مي‌كنند يك نوع سياست خارجي و امنيتي مستقل‌تر نسبت به گذشته را دنبال كنند. از همين رو به نظر نمي‌رسد در كوتاه‌مدت و حتي ميان مدت ما شاهد آن باشيم كه دولت‌هاي اروپايي بتوانند به يك پيمان امنيتي مستقل دست پيدا كنند. اينكه آقاي ماس، وزير خارجه آلمان سخن از ايجاد يك ساختار امنيتي و نظامي طي 10 سال آينده مي‌كند به اين معني است كه رسيدن به يك پيمان امنيت دسته‌جمعي به زمان نياز دارد و اروپايي‌ها نيز به دنبال خريدن اين زمان براي رسيدن به آن پيمان هستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون