ابعاد مفهوم دسترسپذيري
سهيل معيني
در دو دهه اخير يكي از دستاوردهاي بزرگ حقوقي براي شهروندان معلول جا افتادن حق دسترسپذيري كليه اماكن و معابر عمومي يا فضاهاي كاربردي مجازي است. دسترسپذيري كه عمدتا با عنوان مناسبسازي در ادبيات رسانهاي افراد معلول و مسوولان دخيل در امر عمران شهري شناخته ميشود. نه تنها در قوانين جاري حمايت از حقوق معلولان تثبيت شده است و نه تنها آييننامههاي اجرايي متعدد براي آن تدوين و منتشر شده است، بخشي از خروجيها و دستورالعملهاي فني حوزه عمران كشور را به خود اختصاص داده است؛ يعني همان ضوابط و استانداردهاي دسترسپذيري ساختمانها، معابر و فضاهاي شهري براي شهروندان معلول به عنوان حق برابر آنها با ساير شهروندان در بهرهگيري از اين امكانات. يكي از دستاوردهاي اين امر شكلگيري ستادهاي نظارتي بر امر دسترسپذيري يا به عنوان شناخته شدهتر آن مناسبسازي محيطي است. ستادهايي كه وظيفهشان نظارت بر عملكرد دستگاههاي اجرايي در حوزه دسترسپذيري از طريق اخذ گزارشهاي دوره يا سالانه، مطالعات ميداني در اين خصوص و سياستگذاريهاي مورد نياز اين عرصه است. اما مشكل آنجاست در رهگذر گزارشگيري از اقدامات اجرايي در اين حوزه گاه به گاه با اين غفلت استراتژيك ناظران و عمدتا مجريان روبه رو هستيم كه دسترسپذيري مفهومي به هم پيوسته و واحد است مثلا آيا شهروندان معلول ميتوانند از سامانه مترو يا اتوبوسراني استفاده كنند؟ پاسخ اين پرسش يعني آنكه آيا افراد معلول آن هم با محدوديتهاي مختلف مانند بينايي يا حركتي قادر به ورود ايمن به ايستگاههاي مترو يا اتوبوس هستند؟ آيا پس از ورود اماكن ورود آنها به ناوگان حمل و نقل وجود دارد؟ آيا آنها در هر ايستگاه ميتوانند پياده يا سوار شوند؟ آيا سامانههاي اطلاعرساني امكان دسترسي افراد معلول را به اطلاعات مورد نياز خود فراهم ميكنند؟ هركدام از اين حلقهها نقص داشته باشد به معناي عدم دسترسپذيري افراد معلول به اين خدمات است. متاسفانه ديده ميشود اكثر دستگاههاي اجرايي در گزارشهاي ناظر بر عملكرد خود در حوزه مناسبسازي گزارشهاي موزاييكي ارايه ميدهند كه از آن گزارشهاي نميتوان نتيجه گرفت كه آيا افراد معلول در آن خدمات مشخص داراي امكان دسترسپذيري هستند يا خير. اخيرا شركت اتوبوسراني بيآرتي گزارشي مبني بر مناسبسازي 201 ايستگاه از 302 ايستگاه بيآرتي را به ستاد مناسبسازي فضاهاي شهري شهرداري تهران ارايه داده است. اما وقتي پيگيري شد كه انتشار اين گزارش به معناي امكان دسترسي افراد معلول حركتي به اتوبوسهاي بيآرتي به شكل مستقل و ايمن است، پاسخ منفي بود زيرا در عمل اتوبوسهاي يا فاقد رمپ خودكار حمل صندلي چرخدار به درون اتوبوس هستند با امكان پهلوگيري ايمن اين اتوبوسها با سكوها براي سوار يا پياده شدن افراد معلول را ندارند. پس در عمل ولو با وجود انجام اقداماتي در 201 ايستگاه بيآرتي عملا افراد معلول قادر به استفاده از اين سامانه نيستند. نهادهاي نظارتي وظيفه دارند در دريافت گزارش عملكرد دستگاههاي اجرايي به هم پيوستگي اقدامات مناسبسازي را در نظر بگيرند. دسترسپذيري يعني كامل شدن مسير يا دايره استفاده شهروند معلول از يك خدمت يا امكان. اگر ساختماني آسانسور داشت اما دسترسي به آن مستلزم عبور از پله بود يا سينمايي فضاي حضور صندليهاي چرخدار را داشت اما امكان ورود و خروج مستقل افراد معلول حركتي نبود دسترسپذيري روي نداده است. بوستان دسترسپذير يعني دسترسي به همه فضاها و خدمات آن. مراقبت كنيم گزارشهاي موزاييكي يا مقطعي در دسترسپذيري، ما را به ارزيابي غلط از اين امر نكشاند.