كلاف سردرگم تلآويو
مجتبي اماني
نابسامانيهاي داخلي رژيم صهيونيستي كه اينبار هم ميتواند براي سومين بار متوالي منجر به ناتواني در تشكيل يك دولت اكثريت شود، نشان ميدهد كه وضعيت گروههاي سياسي و برآيند نيروهاي سياسي در سرزمينهاي اشغالي، در شرايط خوبي قرار ندارد. رژيم صهيونيستي در معرض تهديدهاي متعدد خارجي قرار دارد كه براي مقابله و مهار اين تهديدها، مجبور است صفوف داخلي خودش را متحد كند. اما نتايج انتخابات روز دوشنبه نشان داد كه اين رشته همچنان سردرگم مانده و هيچ حزبي به صورت مشخص نميتواند، به اين سردرگمي پايان بدهد. نهتنها اختلافات داخلي رژيم صهيونيستي حل و فصل نشده است، بلكه دو طرف بر مواضع خود محكمتر و مصممتر شدهاند و دورنمايي از اتحاد در ميان نيروهاي سياسي وجود ندارد. نتانياهو علاقهمند بود كه با پيروزي در اين انتخابات بتواند طرح پيشنهادي حكومت دونالد ترامپ در امريكا را اجرايي كند. اما اكنون با ناتواني او در تشكيل يك دولت قدرتمند، اين طرح هم به يك چالش براي رژيمش تبديل شده است و حتي بعيد است كه به عنوان طرف متحد دونالد ترامپ، بتواند دست كم به صورت ظاهري اجراي آن را آغاز كند. روشن است كه معامله قرن هيچ امكان عملي براي پياده شدن ندارد و اجزاي مختلف آن اعم از طرفهاي فلسطيني و چه كشورهاي عربي همسايه رژيم صهيونيستي كه در اين طرح مورد اشاره قرار گرفتهاند و قرار است امتيازاتي در اختيار اين رژيم قرار دهند، هيچيك آمادگي براي چنين كاري ندارند. فلسطينيان و كشورهاي عربي، حتي رغبت نداشتند كه به صورت نمايشي در مذاكرات و گفتوگوهاي مرتبط با معامله قرن حضور پيدا كنند. با استمرار به هم ريختگي در نظام داخلي رژيم صهيونيستي، به نظر ميرسد كورسوي اميدي كه امريكاييها به موضوع معامله قرن دارند هم از بين ميرود.
البته مشخص نيست كه نتانياهو چه راهكاري براي حل درهمريختگي و حل بحران مربوط به انتخاب نخستوزيري در نظر دارد. او در دوران طولاني عمر سياسي خود، توانسته است بحرانهاي مختلفي را با موفقيت پشت سربگذارد و به نوعي با ابتكارهاي پيدا و پنهان، همچنان در راس قدرت سياسي در رژيم صهيونيستي باقي بماند. اين احتمال وجود دارد كه با برگزاري جشن پيروزي دوشنبه شب، نتانياهو ابتكاري براي برونرفت از اين بحران و راضي كردن رقبا به مشاركت با او براي تشكيل دولت در نظر داشتهباشد. اما حتي در صورت وجود چنين طرح و ابتكاري، بعد از يك سال و برگزاري سه انتخابات متوالي، امروز نتانياهو به لحاظ سياسي در جايي ايستاده است كه يك سال پيش و بعد از انتخابات فروردينماه ايستادهبود، در واقع ميتوان گفت كه بعد از يك سال به نقطه صفر بازگشته است. به نظر ميرسد هر طرح و ابتكاري هم كه براي پايان دادن به بحران سياسي در رژيم صهيونيستي وجود داشتهباشد، در شرايط كنوني و با نتايجي كه از انتخابات دوشنبه به دست آمد، عملا دست نيافتني و دور از دسترس باشند. در چنين شرايطي اجراي هر برنامه بلندپروازانهاي از سوي نتانياهو، غيرممكن به نظر ميرسد. مجموعه شرايطي كه رژيم صهيونيستي دارد نه به نتانياهو و نه به غير نتانياهو، اجازه نميدهد كه بتوانند شعارهايي مانند ضميمه كردن دره اردن و سلب تابعيت اعراب را عملي كنند. ممكن است به صورت نمايشي اقداماتي در زمينه اجراي شعارهاي انتخاباتي نتانياهو انجام شود، اما اينكه چنين اقداماتي بتواند به صورت عملي و رسمي در منطقه پياده شود، كاملا غيرممكن به نظر ميرسد. مجموعه تواناييهايي كه رژيم صهيونيستي تا قبل از قرارداد كمپ ديويد در سال 1357 داشت، به اين رژيم اجازه مانورهاي اينچنيني ميداد. اما جنگهاي زيادي كه بين رژيم صهونيستي با كشورهاي عربي و گروههاي مقاومت از آن زمان رخ داد، نشان داد كه رژيم صهيونيستي موقعيت شكنندهاي در منطقه دارد و تصور شكستناپذيري اين رژيم، كاملا از بين رفت. در واكنش به اين موقعيت شكننده، امريكاييها از سال 1978 تا 2007 در طول سه دهه، تلاش كردند با طرحها و نقشههاي متعدد سياسي كه برخي امتيازات در آنها براي طرفهاي فلسطيني و كشورهاي عربي در نظر گرفتهشدهبود، پيشنهاد كردند. آن طرحها متضمن يكسري طرحها براي ديگران بود و تلآويو مجبور بود برخي از امتيازات را براي اعراب در نظر بگيرد و اشغال برخي از سرزمينها را پايان بدهد يا دستكم به صورت ظاهري از اشغال آنها دست بكشد. البته هر چند محور مقاومت توانست بخشي از سرزمينهاي اشغالي جنوب لبنان را آزاد كند، اما در طول چهاردهه گذشته، رژيم صهيونيستي هيچيك از اين امتيازات را به اعراب و فلسطينيان نداده است. اما واقعيت اين است كه عليرغم اجتناب اسراييل از واگذاري امتياز و سرزمين به فلسطينيان و اعراب، اين رژيم اكنون در موقعيتي قرار ندارد كه به صورت ميداني و عملي بتواند توسعهطلبيها و ماجراجوييهاي بلندپروازانه خود را در منطقه پياده كند. ادعاها و شعارهاي توسعهطلبانهاي كه از سوي نتانياهو در طول ماههاي گذشته در مورد ضميمه كردن سرزمينهاي جديد مطرح شده است، شعارهاي انتخاباتي و لفاظيهايي هستند كه امكان اجراي عملي آنها با توجه به توان كنوني رژيم و شكاف سياسي درون آن، وجود ندارد.