تئاتر ايران مثل ديگر بخشهاي كشور روزهاي پرالتهابي را پشت سر ميگذارد. روزهاي گسترش بيماري و خانهنشيني بيش از هر زمان ديگري بر لزوم بازخواني نظريه مشهور آنتونن آرتو، نويسنده، شاعر، بازيگر و كارگردان تئاتر قرن نوزدهم فرانسه تاكيد ميكند. جايي كه آرتو با كنار هم نشاندن «تئاتر» و بيماريِ «طاعون» ايده تئاتر حقيقي را مطرح كرد و آن را تئاتري عصيانگر ناميد كه قرار است عليه نظامهاي فكري پيش از خود بشورد. او در مقاله مشهور «تئاتر و همزادش» چنين مينويسد كه: «تئاتر به مثابه طاعون شايد كه پس از ويرانگري به استعلاي وجود بينجامد، به امكان بيگانگي معناي هستي هر هستنده در هر لحظه و هر مكان.» آرتو بر آن بود كه درونمايه هستيآفرين چنين تعبيري از صحنه تئاتر را به كمك نظريههاي فلسفه پديدارشناسي بررسي كند. محمد رضايي راد در نوشتاري با عنوان «آرتو و تئاتر بيمار» كه به بهانه انتشار كتاب «فرهنگ، تئاتر و طاعون» تاليف جلال ستاري منتشر كرد، نوشت: «مقاله تئاتر و طاعون جوابي ديرهنگام به بوطيقاي ارسطو است.» اين پژوهشگر، نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر در انتها چنين جمعبندي ميكند كه «در واقع در تنفر آرتو از انسان ميتوان طنين تنفر از اصل تقليد را بازجست. تئاتر براي او نه بازنمايي طبيعت و واقعيت و نه حتي شيوهاي از بيان هنر، بلكه اساسا نحوي از سلوك معنوي بود.
در مقاله «تئاتر و كيمياگري» صحنه تئاتر و بوته كيمياگري را برابر ميكند. به نوشته جلال ستاري: «بوته كيمياگري جايگاه مسخ و استحاله و دگرديسي وجود و بازآفريني آن است و تئاتر همچون حجر فلسفي بايد مس وجود را زر كند.»
گزارش پيش رو قصد ندارد يادآوري كند كه تئاتر ما از اين پس بايد در نوع مواجههاش با تماشاگر بازنگري كند، يا اينكه حالا ديگر در مواجهه با فرم اجرايي، بدن بازيگران و تمرينها بايد شاهد رويكردهاي متفاوت باشيم، اما آنچه مشخص به نظر ميرسد اين است كه وقتي از بحران فعلي عبور كنيم، با مردم و جامعه متفاوتي در مقايسه با قبل روبهرو خواهيم بود؛ امري كه به لزوم در نظر گرفتن مختصات نوپديد ضرورت ميبخشد.
جمع زيادي از هنرمندان تئاتر ما اما اين روزها با مسالهاي سراسر متفاوت مواجهند. برآيند واكنشها در رسانههاي رسمي و فضاي مجازي نشان ميدهد آنها از دو چيز به شدت نگراني دارند؛ نخست وضعيت معيشت و فعاليت هنريشان در كوتاهمدت و دوم، وضعيت حضور دوباره مخاطبان در سالنهاي نمايش با فرضِ پشتسر گذاشتن نقطه اوج شيوع ويروس كرونا طي هفتههاي آينده؛ آن هم در شرايطي كه به نظر ميرسد مردم در نتيجه تبليغات ضروريِ متعدد، حتي پس از عبور از بحران تا مدتي نسبت به حضور در اماكن عمومي (به ويژه سالنهاي مسقف تئاتر و موسيقي و سينما) به ديده ترديد مينگرند. تئاتر و سينماي بدون تماشگر هم كه معنا ندارد.
تشكيل شوراي «مبارزه با كرونا در تئاتر»
در آخرين نمونه از واكنشها به اوضاع فوقالعاده به وجود آمده در پي تعطيليِ سالنهاي تئاتر، مديركل هنرهاي نمايشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در گفتوگو با مهر از تشكيل «شوراي مبارزه با كرونا در عرصه تئاتر» خبر داده است. او همچنين برنامهريزي براي حمايت از گروهها و سالنهاي نمايش را يكي از موارد مورد نظر اين شورا عنوان كرده است: «اولين برنامهريزي شوراي مبارزه با كرونا در تئاتر، جابهجايي اجراها بود زيرا مهم است هنرمندان بدانند كه با وجود توقف اجراها، نوبت اجراييشان منتقل و در نظر گرفته ميشود.» طبق اظهارات اين مدير، «سقف بودجه حمايتي تئاتر براي سراسر كشور ۴ ميليارد و ۵۰۰ ميليون تومان است كه بودجه ناچيزي است و در اين ۲ سال هم رشد نكرده است.»
كرمي سپس در گفتوگويي كه به زودي در قالب «سالنامه اعتماد» منتشر ميشود از تلاشها و پيگيري سيدعباس صالحي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي خبر ميدهد؛ تصميمي كه به گفته او قرار است ضرر و زيان مالي گروهها و هنرمندان را كاهش دهد. حال با توجه بضاعت اندك وزارت فرهنگ و ارشاد در زمينه بودجه، مشخص نيست اين پيگيريها در نهايت آوردهاي براي گروههاي تئاتر و سالنهاي نمايش خواهد داشت يا خير. پيگيريِ خبرنگار اعتماد نشان ميدهد تعداد زيادي از گروههاي نمايشي ظرف مدت اخير تمرينهاي آمادهسازي خود را به تعويق انداختهاند؛ تصميمي كه شايد در كوتاهمدت صرفهجويي مالي به دنبال بياورد اما در صورت ادامه روند فعلي و در فقدان استراتژي روشن از سوي مديران ارشد سرانجام به ورشكستگي سالنها و گروهها ميانجامد.
تبعات تعطيليِ سالنهاي خصوصي براي دولت
ساسان پيروز، عضو كانون منتقدان و نويسندگان خانه تئاتر كه در سالهاي اخير با گروه تئاتر «خانه» به سرپرستي محمدرضايي راد نيز همكاري داشته و تجربه اجرا در سالنهاي خصوصي و دولتي را در كارنامه دارد در پاسخ به سوال «اعتماد» در اينباره كه «تعطيليِ سالنهاي خصوصي براي دولت چه نتايجي به دنبال دارد»، ميگويد: «بحران پيشآمده ابعاد متفاوتي دارد، به همين علت بايد به تمام جوانب ماجرا نگاه كنيم. متاسفانه در بعضي اظهارنظرها ميبينم عدهاي در برابر سالنهاي خصوصي صفآرايي ميكنند و مسائل شخصي خود را با بحران عمومي پيوند ميزنند. من نه سالندار هستم و نه معتقدم بايد چنين روشي در برخورد با سالنها داشته باشيم. مطمئنا مشكلاتي وجود دارد اما بخشي از اين مساله به كليت جريان خصوصيسازي غلط بازميگردد كه تمام بار را روي دوش بخش خصوصي گذاشته است. نكته مهم اين است، ما الان با يك بحران فراگير مواجه هستيم كه يك بعدش اقتصادي است و تنها به تئاتر منحصر نميشود. همانطوركه بخشهاي زيادي از فعالان اقتصاد خرد كشور را با مشكل مواجه كرده، در اين بين تئاتر اصولا در زمره نيازهاي اساسي و ضروري خانوارها دستهبندي نميشود. در طرف ديگر اما به هرحال با جمعيتي مواجه هستيم كه اين تنها راه امرار معاش آنها است و سالنهاي خصوصي تسهيلكننده فعاليتشان به حساب ميآيند. حال در نظر بگيريد اگر سالنهاي خصوصي طبق قانون كار موظف به پرداخت حقوق كارمندان خود باشند علاوه بر اجاره و بها و غيره چه هزينهاي متحمل خواهند شد. بنابراين همه با يك مساله جدي مواجه هستيم.»
پيروز در ادامه مساله جلب دوباره اعتماد مردم و بازگشت به سالنها را امري بسيار ضروري ميداند. به گفته او روشن شدن دوباره چراغ مجموعههاي تئاتري در جو بياعتمادي پيشآمده تا حدي چالشبرانگيز به نظر ميرسد: «ماجرا به بياعتمادي مردم نسبت به خبررسانيها بازميگردد. متاسفانه اطلاعرسانيهاي قطرهچكاني، در پارهاي موارد جهتدار، حتي گاهي دلبخواه و در مواردي نادرست، اعتماد عمومي را خدشهدار كرده است. معتقدم اگر دو هفته پيش آشكارا و به راحتي گفته ميشد كشور با وضعيتي مواجه است كه شايد چندماه طول بكشد، اتاق جامعه هنري نيز زودتر تشكيل ميشد و بدون نگراني و فارغ از فضاي تعجيل براي ماههاي پيش رو فكري ميكرد.» او عملكرد وزارت ارشاد در تمديد هفته به هفته تعطيليِ سالنهاي سينما و تئاتر را موجب به تعويق افتادن غيرضروريِ تمام برنامهريزيهايي عنوان كرد كه ميتوانست سريعتر رخ دهد و از زيان مالي بيشتر جلوگيري كند؛ اتفاقي كه از حالا ميتوان حدس زد تا ارديبهشت ماه نيز به طول ميانجامد و اين يعني مخدوش شدن رابطه هنرمندان و مديران.
پيروز در اينباره توضيح ميدهد: «درحالي كه ارتباط هنرمندان با مدير كل هنرهاي نمايشي ارتباط خوبي است، اين رويكرد اطلاعرساني از طرف وزارت ارشاد امكان دارد به افزايش جو بياعتمادي بين هنرمندان و مدير كل دامن بزند.»
اين منتقد و فعال رسانهاي بعيد ميداند پيگيريهاي وزير ارشاد در نهايت براي تئاتر آوردهاي داشته باشد: «ميزان توجه دولت به هنرمندان تئاتر را ميتوان در قياس بين بودجه تئاتر سينما متوجه شد. شاهد هستيم كه مديران سالي يكبار و بيشتر براي گرفتن عكس يادگاري به تئاتر سر ميزنند. بنابراين در كوتاهمدت خوشبين نيستم. آنچه ضرورت دارد اين است كه هنرمندان جلسهاي داشته باشند و به سه ماه پيشرو فكر كنند، هرچند اين ايده آرماني باشد ولي ما بايد مطالبات خود را ادامه دهيم گرچه ظاهرا دولت خودش را مسوول نميداند. يعني متاسفانه بخش اجرايي كشور از مردم توقع دارد براي پزشكان ماسك ارسال كند و هيچ راهكاري براي شاغلاني كه مجبورند در خانه بمانند، ارايه نميشود. شايد اين نگاه قدري بدبينانه باشد ولي برآيند عملكردها در خصوص شيوع بيماري نشان ميدهد، نگاه بدبينانه دارد به نگاه واقعبينانه بدل ميشود. تاكيد ميكنم ميتوانستيم جلوي بحران را زودتر بگيريم تا بخش خصوصي اينطور دچار صدمه نشود، پس در شرايط كنوني اين خود تئاتريها هستند كه بايد براي سه ماه پيشرو برنامهريزي داشته باشند و كمك كنند سالنهاي خصوصي از بحران جان سالم به در ببرند.»
پيروز در پاسخ به اينكه در صورت ورشكستگي و سقوط سالنهاي خصوصي دولت با چه چالشي مواجه خواهد شد، ميگويد: «اين وضعيت به بحرانهاي وزارت ارشاد نيز دامن خواهد زد. يعني به معناي بازگشت به پانزده سال قبل خواهد بود كه امكانات زيادي وجود نداشت و در سال 15 نمايش روي صحنه ميرفت. به معناي بيكاري گستردهتر هنرمندان و به تبع آن بحرانهاي ديگر براي بخش دولتي. تصور اينكه ما بدون وجود سالنهاي خصوصي ميتوانيم تئاتر سربلندي داشته باشيم تصور بسيار غلطي است. تاكيد ميكنم اگر سالنهاي خصوصي مشكلي دارند اين نتيجه خالي كردن پشت سرمايهگذار خصوصي از سوي دولت است.»
به گفته او چنين روندي نتيجه دومي نيز به دنبال دارد: «بدن نحيف و آسيبپذير جريان تئاتر خصوصي در كوتاهمدت بيش از گذشته با بحران دست و پنجه نرم خواهد كرد. در بلندمدت اما، بياعتمادي گستردهتر براي احياي دوباره جريان تئاتر خصوصي و سرمايهگذاري را در پي دارد. وقتي ريسك سرمايهگذاري اينطور افزايش پيدا كند، سرمايهگذاران ديگر نزديك نميشوند، البته شايد بخشي از بدنه دولت اتفاقا بدش نيايد كه سالنهاي خصوصي تعطيل شوند، چراكه سالنها تا حدي استقلال راي و نظر دارند و دستورپذير نيستند. همچنين احتمالا براي بازبيني و رسيدگي به بحثهاي نظارتي هم نيروي بيشتري نياز است كه بهزعم بعضي وجود سالنهاي خصوصي را دردسرساز جلوه ميدهد. اين در حالي است كه در اين سالها اخير شاهد بوديم بعضا اجراهاي درخشان تئاتر ما در قالب همين سالنهاي خصوصي روي صحنه رفتند؛ اين نگاه نيز در نهايت به بحراني دامن ميزند كه نتيجهاش گريبان وزارت ارشاد را ميگيرد. بنابراين اميدوارم نگاه بيماري كه مايل به حذف بخش خصوصي است به هدف خود نرسد.»
سالنها و هنرمندان بايد ماليات بپردازند!
در حالي كه مجموعههاي فرهنگي و گروههاي هنري به شدت نسبت به مدت بيكاري و آثار آن بر فضاي شغلي خود نگران هستند، مهدي رستمپور مدير كل دفتر حسابرسي مالياتي درباره روند اخذ ماليات از اين اقشار گفته است: «براي كاهش يا معافيت مالياتي كسب و كارهايي كه دچار مشكل شدهاند، دولت اختياري ندارد و بايد قانون تغيير كند. او در اين باره به مهر توضيح ميدهد: «اگر حوزهاي تاكنون ماليات بر ارزش افزوده پرداخت ميكرده، تنها در صورت مجوز قانوني از پرداخت به صورت دايم يا موقت مثلا ۶ ماه معاف ميشود. وضع ماليات يا معاف از ماليات در اختيار دولت نيست، بلكه مجلس به عنوان ركن قانونگذار، اجازه دست بردن در قانون را دارد.» بنابراين تازه بايد منتظر باشيم و ببينيم ساكنان ساختمان بهارستان اصلا فرصت رسيدگي به مسائل خردي از اين دست را پيدا خواهند كرد يا خير.
تشكيلات صنفي چرا تعطيل است؟
حالا با توجه به اظهاراتي كه تشكيل اتاق فكر هنرمندان تئاتر را ضروري ميداند، به ويژه وقتي سرنوشت حمايت مالي دولت در ابهام قرار دارد و اداره ماليات، مالكان ساختمانها و غيره تنها به فكر وصول مطالبات خود هستند، نقش تشكيلات صنفي پررنگ ميشود. روابط عمومي «خانه تئاتر» دهم اسفندماه با انتشار اطلاعيهاي تمامي فعاليتهاي اين تشكل را به دليل آنچه «پيشگيري از شروع ويروس كرونا» خواند تا اطلاع ثانوي تعطيل كرد.
در اين اطلاعيه آمد كه «خانه تئاتر از تاريخ يكشنبه ۱۱ اسفند نسبت به محدودسازي فعاليتهاي خود به شرح ذيل اقدام ميكند؛ ۱- كليه فعاليتهاي تماشاخانه جوانمرد تا اطلاعيه بعدي تعطيل خواهد بود. ۲- عمارت خانه تئاتر تا پايان اين هفته تعطيل خواهد بود. ۳- فعاليتهاي ساختمان قديم تنها براي انجام امور فوريتي و درماني شهروندان ساعت ۱۰ تا ۱۵ هر روز برقرار خواهد بود. «خانه تئاتر» درخواست ميكند از آمد و رفت و تجمع در ساختمان قديم خودداري كرده و مراجعه خود را محدود به امور فوريتي كنند.» با توجه به موارد ياد شده اينجا نيز بايد منتظر ماند و ديد اتاق فكر قرار است كجا و چطور تشكيل شود.
مسير دشوار بازگرداندن اعتماد به امنيت سالنها
بياييد اينطور تصور كنيم كه دولت صداي ما را شنيده و خودش را به حمايت از هنرمندان موظف كرده است. در اين صورت چطور ميخواهيم اعتماد از دست رفته به ايمني بهداشت سالنها بازگردانيم و براي رسيدن به مقصود مورد نظر چه تمهيداتي در نظر گرفتهايم؟
محمد رحمانيان، در گفتوگو با مهر بر لزوم ايمنسازي مراكز فرهنگي و هنري براي حضور مردم تاكيد كرده است: «بعد از كنترل بيماري بايد همه چيز به روال عادي بازگردد و مراكز فرهنگي و هنري و اصلا كل شهر براي رفت و آمد مردم ايمن شود و به آنها اطمينان داده شود كه تمام مسائل بهداشتي براي حضور آنها در مراكز فرهنگي و هنري رعايت شده است. اگر تماشاخانهها باز شوند و نمايشها اجراهايشان را از سر بگيرند اما مخاطب وجود نداشته باشد، به معناي اين است كه نتوانستيم اعتماد عمومي را جلب كنيم و دوباره سالنها و گروههاي تئاتري متضرر خواهند شد.»
حميدرضا نعيمي، يكي ديگر از كارگردانان و نمايشنامهنويسان تئاتر در همين رابطه ميگويد: «اگر گفته شود كه خطر ويروس كرونا به صفر رسيده چه تضميني براي حضور تماشاگران در سالنهاي سينما و تئاتر وجود دارد؟ آيا جامعه ميتواند در اين بازه زماني روحيه خود را بازيابد؟ بايد به صورت كلان يك نگاه كارشناسي و مديريتي براي جذب و بازگشت مخاطبان به سالنهاي سينما و تئاتر برنامهريزي كند. با توجه به اينكه كسر ماليات و ماليات بر ارزش افزوده از گيشه فروش كه تازه بابت آن بر سرمان منت هم ميگذارند، اگر گيشه فروش خوبي هم نداشته باشيم شرايط بسيار سخت خواهد بود. از اين لحظه به بعد بايد دولت بحث اينكه درآمد و پول ندارم را كنار بگذارد. چطور بودجههاي ميلياردي براي نهادها و ارگانهايي كه نقشي در سلامت روحي و رواني جامعه ندارند، صرف ميشود ولي براي هنر كه تنها امكان براي اين است كه جامعه را به وضعيت نيمه سلامت برگرداند، حمايتي وجود ندارد؟»
در نهايت بايد گفت فعلا همه چيز تحت تاثير شرايط پيش آمده قرار گرفته و ظاهرا دولتيها را هم غافلگير كرده است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي همچنان به سكوت استراتژيك خود ادامه ميدهد تا سالنها و گروههاي نمايشي حداقل در كوتاهمدت تصور هرگونه گشايش را از سر بيرون كنند.