مسووليت هنرمندان و قرنطينه
سید حسن موسويچلك
وقتي بحراني اتفاق ميافتد، ظرفيتهاي مختلفي براي كاهش عوارض ناشي از آن ميتواند نسبت به مردم به كار بيفتند. ظرفيتهايي كه وجود دارند و در شرايط بحران ميتوانند به شكل ديگري خودشان را نشان دهند. با توجه به ويژگي بحران كرونا و راههاي پيشگيري از آن كه فاصلههاي فيزيكي، تعطيلي بسياري از برنامهها در محيطهاي عمومي نيز طولاني شدن مدت اقامت در خانه كه بخشي نيز با عيد نوروز مصادف شده بود، يكي از مهمترين موضوعات در اين شرايط اين است كه چه ميتوان كرد تا احساس تنهايي در مردم كمتر شود و بتوانند اضطراب و استرس رواني اين شرايط را تا حدي كاهش دهند.
ورود هنرمندان به برنامههاي مختلفي كه به قصد سرگرمسازي و روحيهبخشي به مردم در چنين روزهايي برنامهريزي شده، يك اتفاق بسيار خوب و مثبت است. اين حضور بخشي از آن ايفاي مسووليتشان در قبال ديگران است، كمك ميكنند تا مردم لحظات شادتري داشته باشند و اگر ما چنين هنرمنداني را كه مردم دوستشان دارند تشويق بكنيم، اين كار چيزي نيست جز همراهي و همدلي كردن با مردم. در يك بحران هر كسي بنا به حرفه و تحصيلات و دارايياش ممكن است خدمتي را داوطلبانه به مردم ارايه دهد و هنرمندان نيز ميتوانند به اين شكل به مردم كمك كنند.
در چنين فضايي ما بايد بتوانيم ارتباطمان را با جامعه حفظ كنيم، چراكه نياز به ارتباط اجتماعي داريم. در شرايط بحران ميتوانيم بفهميم تا چه اندازه به بلوغ رسيدهايم. براي مثال شنيدهايم در اين مدت چند نفر از ورزشكاران مبلغي را به شهر خود كمك كردهاند يا كساني اجاره مغازه يا منزلشان را بابت اين ماه ميبخشند و در مجموع شاهد شكلهاي گوناگون كمكهاي مردم بوديم. اما ظرفيتهاي هنرمندان با مخاطبان بسياري كه در سطوح و اقشار مختلف دارند، كمك بسياري به بازسازي روحيه و كم كردن استرس در چنين شرايطي ميكند. ميتوانيم اينها را به عنوان يك ظرفيت بشناسيم و هم از كساني كه وارد اين كار شدهاند، سپاسگزار باشيم و از كساني كه هنوز وارد نشدهاند نيز تقاضا كنيم كه بپيوندند و نشان دهند كه اگر هنري دارند، هنر بدون مردم جايگاهي ندارد. در چنين شرايطي مردم ميتوانند به واقع احساس كنند كه هنرمندان فقط براي ديده شدن سوي مردم نميروند، بلكه درد و نياز مردم را درك ميكنند و در حد توانشان پاي كار ميآيند. همدلي و بودن در كنار مردم يكي از نشانههاي انسان بودن است.