در اهميت فرق دوغ و دوشاب
اسمعيل اميني
صاحب نگاه عوامانه، زبانش آشفته است. بيدقت و مخدوش است. اگر از زمره فريبكاران باشد، اين آشفتگي زباني، ابزار كار اوست و تعمدي است. مانند زبان تبليغات وقتي كه ميگويد آسايش امروز و آرامش فردا در اين است كه مشتري ما بشويد.
يا وقتي كه چهرههاي مشهور، با مردم كوچه و خيابان عكس ميگيرند و هم صحبت و هم سفره ميشوند و اسمش را ميگذارند، مردمداري و رسيدگي به دردها و مشكلات مردم.
مديريت ميداني: يعني وزير بيل بزند و مدير كل با كت و شلوار برود در سيلاب و كيسه شن جابهجا كند.
ساده زيستي: يعني لباس ارزانقيمت بپوش و در مقابل دوربين، نان و ماست بخور.
حمايت از توليد ملي: يعني مرزها را ببند و انحصارات را بين دوستان و سودجويان توزيع كن.
مذهبي: يعني هر چه خواهي كن! فقط حواست باشد تقويمها و بخشنامهها را ورق بزن و رنگ لباس و لحن سخنت را با مناسبتها منطبق كن و روزگار كسي را كه اينگونه نيست، سياه كن!
پرگويي از ويژگيهاي سخن گفتن صاحبان ذهنيت عوامانه است. فريبكاران در پرگويي راه گريز از بيان واقعيت را ميجويند و نيز فاضلنمايي و مرعوب ساختن مخاطبان از طريق آشفتگي معنايي و پيچيدگي ظاهري سخن.
مثلا به جاي آنكه بگويند: قيمت ارز هر روز دارد گرانتر ميشود، ميگويند: روند نوسانات نرخ ارز با توجه به حباب هفتههاي گذشته نسبت به شاخصهاي نقطه به نقطه دادههاي آماري شيب كاهشي ندارد.
اما صاحبان ذهنيت عوامانه اگر از زمره مخاطبان قربانيان باشند، در سخن گفتن و استدلال و مباحثه، با زبان آشفته و اصطلاحات و تعابير بيبنيان حرف ميزنند و اين براي طراحان فرهنگ و ذهنيت عوامانه بسيار مطلوب است.
مثلا در نگاه عوامانه هر ترانهاي كه تعدادي (من نه منم)، (جان و جهان) و (ساقي و ميخانه) داشته باشد، عرفاني است و خواننده چنين ترانههايي اهل عرفان و معرفت است.
چنانكه هر سرودهاي كه مقداري (آرش و كمان)، (سياوش و آتش) و (الوند و دماوند) داشته باشد، سروده ملي، ميهني و ايراني اصيل است.
در نگاه عوامانه:
افشاگري، نشانه پاكدامني افشاگران است.
سازشناپذيري و لجاجت، نشانه شجاعت است.
انصاف و خويشتنداري، نشانه ترس است.
قدرشناسي، نشانه چاپلوسي است.
صبوري و سپاس نعمت، نشانه شكم سيري است.
اندوه و خشم و گلايه حتي به دروغ، نشانه دردمندي و مبارزه است.
فحاشي و تندي، نشانه بيباكي است.
در نگاه عوامانه، شرط دوستي و احترام، انتقاد نكردن و تاييد بي قيد و شرط است.
اصلا انتقاد نشانه دشمني است، چنانكه تذكر خطاها نشانه جسارت و بيادبي است.
در نگاه عوامانه مرز ميان درست/ نادرست – معتبر/ نامعتبر – راست / دروغ مخدوش است. بنيان نگاه عوامانه بر اين گزاره جادويي است: چه فرقي ميكند؟
در همين ايام كه به ملاحظات بهداشتي، مجامع پر تردد و از جمله زيارتگاهها بسته است، عدهاي با همين منطق عوامانه مينويسند: دين ديگر پاسخگوي مسائل روز نيست. عدهاي ديگر هم با همين ذهنيت كه تعطيلي زيارتگاه، يعني تعطيلي دين، خشمگين ميشوند و براي بازگشايي دين! به اماكن مقدس هجوم ميبرند.