محمدعلي سپانلو
بدعتگذار مبارزه سياسي
رژيم خودكامه [پهلوي اول] با اينكه ميل به اصلاحات داشت، علاقهاي به تعميم آزاديهاي دموكراتيك و دستاوردهاي مشروطيت نداشت. عارف قزويني در تبعيد دق كرد، عشقي به گلوله مزدوران نظميه در سال ۱۳۰۳ ترور شد و فرخييزدي نيز در سال ۱۳۱۸ در زندان به قتل رسيد و جوري گم و گور شد كه در حال حاضر نيز مكان قبرش را نميدانيم، اما بهار زنده ماند. بهار يا به سكوت رضايت داد يا اينكه نوع ديگري از مبارزه را به صورت پنهان ادامه داد، بنابراين بهار هرگز آرمانش را از دست نداد و او نوعي جديد از تداوم را در يك دوران بحراني به ما ارايه كرد؛ [اينكه] چگونه ميتوان تا حد مقدور خلاف عقيده خود ننوشت و حتي اگر نوشت آثار اجبار در آن محسوس باشد.