درسي از زلزله 1376 قائن
مهدي زارع
در 15 سال گذشته(از14 ارديبهشت 1384 تا 14 ارديبهشت 1399) حدود 3200 زلزله با بزرگاي 4 به بالا در ايران رخ داده كه به طور متوسط با سالي دو رخداد با بزرگاي بين 6 تا 7 و هر دهه دو زلزله با بزرگاي بيش از 7 شاخص هستند. در اين مدت جمعيت ايران از حدود 69 ميليون به 83 ميليون نفر رسيده است و حدود 17 ميليون نفر بر اساس آمار ايران، مهاجرت داخل سرزميني داشتهاند. مهمترين مقصد اين مهاجرت درون سرزميني، شهر تهران و محدوده پيرامون آن بوده است. 23 سال قبل در 20 ارديبهشت 1376 زلزلهاي با بزرگاي 7.3 در ناحيه مرزي اردكول قائن در استان خراسان- اكنون خراسان جنوبي- موجب 1567 كشته و حدود 2500 مجروح و 50 هزار نفر بيخانمان شد. از ۱۲ دي ۱۳۹۸ كه زمينلرزهاي با بزرگاي ۵.۵ در جنوب سنگان و در منطقه شمال شرق زيركوه قائن رخ داد تا كنون در ارديبهشت 99 منطقه مزبور همچنان محل رخداد پسلرزههاي متعدد است. اين زلزله در راستاي شرقي- غربي رخ داد؛ همان گسلي است كه در ۶ آذر ۵۸ در همين محل، زلزله كولي- بنياباد با بزرگاي ۷.۰ و ۹ شهريور ۱۳۴۷(دشت بياض) با بزرگاي ۷.۱ حدود ۵۰ كيلومتري غرب اين نقطه را موجب شده بود. منطقه قائنات به ويژه ناحيه شرق قائن از لرزهخيزترين نواحي كشور است. در منطقه شرق قائنات در ۲۶ دي ۵۷ زمينلرزهاي با بزرگاي ۶.۵ در گسل اردكول رخ داد كه با خسارتهايي در منطقه زيركوه قائن همراه شد؛ در ۲۰ كيلومتري شرق كانون زلزله ۲۶/۱۰/۵۷ در تاريخ ۲۳ آبان ۵۸ نيز زمينلرزه كوريزان- خواف با همين بزرگاي ۶.۵ تكرار شد. در اين رخداد دوم ۴۲۰ نفر كشته شدند؛ چراكه روستاهاي منطقه زيركوه كريزان، استند و بهن آباد خواف تخريب شدند. دو رخداد زمين لرزه ۲۶ دي ۵۷ و ۲۳ آبان ۵۸ گسلشي با روندي شمال غرب- جنوب شرق در راستاي گسل اردكول داشتند.
همين گسل در 20 ارديبهشت 1376 موجب زلزله اردكول قائن شد. توجه كنيم كه در 3 رخداد شديد طي سالهاي 1357 تا 1376 جمعا كمتر از 2000 نفر كشته شدهاند. اين مساله دليلي ندارد جز آنكه منطقه بسيار كمجمعيت است و اين از بخت خوب ماست كه زلزلههاي پي در پي شديد در دهههاي اخير در منطقههاي پرجمعيتي مانند تهران، مشهد و تبريز رخ ندادهاند. طي 3 دهه گذشته و از بعد از زلزله 31 خرداد 69 منجيل آييننامه 2800 به صورت جدي در احداث ساختمانها مطرح و به كار گرفته شد. برآورد ميشود كه شهر تهران در سال 1369 شش ميليون و دويست هزار نفر جمعيت داشته و جمعيت شهرهاي استان تهران به غير از شهر تهران حدود يك و نيم ميليون نفر بوده است. بنابراين كل جمعيت محدوده تهران و البرز در سال 1369 حدود 7 ميليون و 700 هزار نفر بوده است. اين محدوده در سرشماري سال 1395 جمعيتي بالغ بر 16 ميليون نفر داشته است(اكنون در ابتداي سال 1399 جمعيت آن حدود 17ميليون نفر برآورد ميشود). اين بدان معني است كه طي 30 سال گذشته، جمعيت اين پهنه بيش از دو برابر شده است(جمعيت ايران از حدود 55 ميليون نفر در سال 69 به 81 ميليون نفر در سال 95 و حدود 83 ميليون در ابتداي 1399 رسيده: حدود 1.5برابر). آمار فوق نشان ميدهد كه رشدي كاملا نامتوازن و مخاطرهآميز طي 3 دهه گذشته به سوي مركز كشور رخ داده است.
به دليل جمعيتي كه مدام در اين منطقه بيشتر ميشود، بيشتر شدن ريسك در پهنه پيرامون اين گسلهاي تهران به ويژه در دهه 1395-1385 بسيار مهم است. در منطقه جنوب غرب و غربي تهران در 4 شهر اسلامشهر، شهريار، شهر قدس و ملارد بر پايه سرشماري 1395 جمعيتي حدود 2 ميليون و 400 هزار نفر زندگي ميكنند.
متاسفانه گسلهاي فعال نيز مانند گسل شمال تهران و گسلهاي كهريزك و ري و اشتهارد، كرج، و شمال قزوين و گسلهاي فعال ولي كوچكتري مانند گسل طرشت و چيتگر و... امروزه همگي در پهنه شهري جاي گرفتهاند(شهرسازي در 6 دهه اخير روي اين گسلها صورت گرفته است). در شرايط آسيبپذيري بالا، معرضيت جمعيتي بالا نمايانگر سكونت حدود 5/5 ميليون نفر در حريم يا نزديك گسلهاي فعال در اين ناحيه است. هنگام رخداد سوانح، هماهنگي بين مديران زيرساختهاي اساسي يك جامعه در امدادرساني و كاهش پيامدهاي سانحه بسيار حائز اهميت است. يكي از مهمترين اين زيرساختها بيمارستانها هستند. نحوه توزيع بيمارستانها در شهر، سهولت دسترسي به آنها، تجهيزات اضطراري موجود در بيمارستانها، استحكام ساختمان آنها و... از مهمترين نكات در مطالعه ريسك سوانح طبيعي از نقطه نظر نظام سلامت هستند. در يك برآورد اوليه، توزيع بيمارستانهاي موجود در شهر تهران نشان ميدهد كه اكثر بيمارستانهاي موجود در شهر تهران عمدتا در يك راستاي شمالي- جنوبي متمركزند و در صورت رخداد زلزله شديد، مردم ساكن در مناطق شرقي و غربي شهر تهران با مشكل امدادرساني و دسترسي به بيمارستانهاي اصلي شهر تهران مواجه خواهند شد. درس اصلي زلزلههاي مهم 6 دهه اخير ايران، تلاش در جهت افزايش تابآوري، جلوگيري از ايجاد ريسكهاي جديد و تلاش تدريجي براي كم كردن ريسك زلزله در مهمترين محدودههاي جمعيتي ما- شهر تهران- است. در تمامي اين برنامهها اولويت اول كاهش تلفات انسان، و بهرهگيري از نيروهاي نخبه متخصص براي كاهش ريسك است. گام اول جلوگيري از بيشتر شدن تمركزهاي بزرگ جمعيتي در نواحي خطرناكي مانند تهران است.