سوگواريهاي انجام نشده
زهرا جنت
زندگي آدمي با تولد آغاز ميشود و با مرگ پايان ميپذيرد، اين سادهترين و در عين حال، پيچيدهترين حقيقتي است كه همگان از آن اطلاع دارند. هر موجود جانداري و از جمله ما انسانها، چه از روي غريزه و چه از روي آگاهي تلاش ميكنيم زمان زنده ماندن و زندگي را افزايش دهيم و مرگ را به تاخير اندازيم اما دير يا زود اين مهمان ناخوانده در هر خانهاي را خواهد زد.
با وجود اينكه ما نسبت به مرگ خود و ديگران آگاهي داريم و ميدانيم كه بالاخره اتفاق خواهد افتاد ولي باز هم، از دست دادن نزديكان و عزيزان، از بزرگترين آلام زندگي هر فرد است. در اين روزهاي كرونا زده، نگراني از جان خويش و ديگران، زندگي همه ما را دستخوش استرس و هراس كرده است. اما روزگار بر آنها كه عزيزي را در اين دوران به دليل كرونا يا غير آن، از دست دادهاند روي ناخوشتري را نمايان كرده است. بر اساس فرهنگ و مذهب، مراسم آييني مختلف در زمينه سوگواري شكل گرفته است كه در خود، مرهمي براي كمك به فرد سوگوار براي كنار آمدن با غم از دست دادن يك عزيز دارد. سوگواري با هر آيين و مراسمي كه انجام شود، مواجهه فرد داغدار با اين مساله، اغلب شامل مراحل انكار، خشم، حسرت، افسردگي و نهايتا با سپري شدن مراحل قبل، رسيدن به مرحله پذيرش است. براي التيام يافتن درد از دست دادن، لازم است فرد سوگوار همه اين مراحل را در زمانهاي معمول آن بگذراند. ناتمام ماندن هر يك از اين مراحل ميتواند اثرات جبرانناپذيري در زندگي يك فرد داشته باشد. در جريان بحران كرونا، به خاطر شرايط ويژه آن و با توجه به آمار افراد فوت شده، طيف وسيعي از جامعه امكان گذراندن مراحل سوگواري را نداشتهاند كه اگر با اين مساله برخورد كارشناسي و دلسوزانه نشود، نه تنها ميتواند در زندگي فردي بازماندگان بلكه در كالبد جامعه، زخمي ماندگار ايجاد كند. اين اندوه اگر ابراز نشود و التيام نيابد، از بين نخواهد رفت و اثرات مخرب خود را بعدها نمايان خواهد كرد.
در روال معمول زندگي، برخورد افراد در مواجهه با فوت يكي از نزديكان خود، انكار و نپذيرفتن آن است. اين حالت اولين مرحله از سوگواري است كه اغلب زمان كوتاهي دارد و به خاطر باور كلي به پديده مرگ و شواهد موجود، فرد نهايتا از دست دادن يك عزيز را باور ميكند. از جمله اين شواهد، حاضر شدن بر جنازه بي جان متوفي، مراسم تدفين، تشييع و حضور دوستان و نزديكان در اين مراسم است. بعد از مرحله انكار، فرد وارد مرحله عصبانيت و خشم از خود، ديگران و حتي نظام هستي و سرنوشت ميشود كه به نوعي چانه زني براي عدم پذيرش واقعيت است. وقتي از شدت عصبانيت فرد كم ميشود، كمكم حسرت و شماتت براي كمبودها و مشكلات در زندگي متوفي و تقسيم تقصيرات آن، خودش را نشان ميدهد. همين گفتوگوهاي دروني و گاه هم ابراز شده، فرد را به مرحله افسردگي هدايت ميكند كه اگر شخص درست و به موقع از اين مرحله نگذرد، ممكن است اين افسردگي در فرد ماندگار و مزمن شود. نهايتا با گذر از اين مرحله، فرد به مرحله پذيرش و كنار آمدن با واقعه وارد ميشود و قدرت پيدا ميكند تا ضمن قبول از دست دادن آن فرد، به زندگي عادي خويش بپردازد.
افرادي كه به علت بيماري كرونا فوت ميكنند با تدابير ويژه بهداشتي و غالبا بدون حضور اطرافيان در مراسم، به خاك سپرده ميشوند. خانواده و اطرافيان او، فرصت و زمينه گذر از اولين مرحله سوگواري را به درستي ندارند و در بهت و ناباوري هستند.
در شرايط بحران همهگيري، قرنطينه و فاصلهگذاري، غير از موارد مرتبط با كرونا، خانواده افرادي كه به علل ديگر فوت كردهاند نيز امكان عزاداري و گذران روال طبيعي سوگواري را نداشتهاند. از اصليترين نهادهايي كه ميتواند با تشكيل يك كارگروه خاص در اين زمينه، اقدام ويژه و كارشناسي كند، كميته تصميمگيرنده در مورد شرايط كروناست. جمعي از متخصصين با همكاري و همفكري بايد اقداماتي را به افراد، دولت، نهادها و فعالين اجتماعي توصيه كنند تا جامعه را از آفت اين سوگهاي التيام نيافته و ابراز نشده برهانند.
از جمله اقدامهاي مفيد، مشخص كردن روز يا روزهايي است كه به صورت ملي يا محلي برنامههاي رسانه، مطبوعات و ديگر نهادهاي تاثيرگذار به اين مساله بپردازند و افراد داغدار همراهي جمعي را با سوگشان حس كنند. از ظرفيتهاي شبكههاي اجتماعي در جهت مثبت و موثري ميتوان براي اين اقدام استفاده كرد. گروهها و كارگاههاي تخصصي ايجاد كرد تا افراد سوگوار فعلا به صورت مجازي و در آينده به صورت فيزيكي بتوانند دور هم جمع شوند و از احساسات خود صحبت كنند و با توجه به همدرد بودن باعث تسلي خاطر يكديگر شوند. خانوادهها ميتوانند بعد از گذر از مرحله بحراني بيماري كرونا، وقتي كه تجمعات آزاد و بيخطر اعلام شد با رعايت اصول مراقبت بهداشتي، سوگواري و مراسم عزاداري خود را مطابق آيين و فرهنگي كه دارند به جا بياورند. با همكاري روانشناسان و روانپزشكان، شماره يا سايتي اختصاص داده شود كه افراد بتوانند با آنها تماس بگيرند و از مشكلات خود صحبت كنند و در صورتي كه تشخيص داده شود كه فرد به معالجه و درمان گستردهتري نياز دارد مراكزي براي مراجعه و پذيرش رايگان اين افراد از محل هزينههاي مربوط به بحران كرونا در نظر گرفته شود.