زلزله آمد، كرونا قديمي شد
جمعه شب تهران لرزيد و اهالي توييتر فارسي بعد از اين اتفاق هشتگ «زلزله» را داغ كردند و درباره آن نوشتند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست:
«من از شدت استرس زلزله فكر ميكردم ما را همه شب نميبرد خواب، كه بيهوش شدم تا ساعت ۱۰ صبح»، «ما، سه بچه از پدر زمينشناس هنگام زلزله دورهم جمع بوديم. يكي به پدر سر زد، دومي گفت: اين زلزله ۲.۹ نبود، سومي گفت تخليه بار انرژي گسل مشا بود. پدر فرمود هيچ كسي نميتونه اين حرف هارو بزنه، من رفتم بخوابم»، «بدبختي رفتار زمين هم مثل بدن انسانه، بايد اتفاقه بيفته بعدش بفهميم چي به چيه. قبلش درحد چند صد تا احتمال كه همهشونم يه درصد خطا دارن»، «دفعه پيش وقتي زلزله اومد من و بابام يك ساعت قبلش دعوامون شده بود، همين كه زلزله اومد مادرم داد زد گفت: هي با بابات دعوا كن خدا قهرش بگيره، زلزله بياد. اين سري نميدونم كي با باباش دعوا كرده»، «فكر كنم ميل به زندگيم رو از دست دادم. در حالي كه همسايهها دويده بودن تو كوچه، اين مرد و پسر هاج و واج نگاه ميكردن كه چه كنيم برگشتم به تخت و خوابيدم»، «باز برين خدا رو شكر كنين هوا خوبه و ميتونين با لباس خنك بپرين توي كوچه.ديماه ۸۲ سر زلزله بم، بين آوار و ذاتالريه نميدونستيم كدوم رو انتخاب كنيم»، «چند سال پيش كه يه زلزله ديگه تهران اومد، لاك زده بودم و هنوز خشك نشده بود. يهو رفتم توي چارچوب در ايستادم و لاكم رو فوت ميكردم»،«موقعيت دماوند هم جالبهها. بزرگوار يه خميازه بكشه از ساحل خزر تا بعد تهران زير گدازه و خاكستره»، «خونه داييم اينا تو اين ساختمونهاي سي چهل واحديه. ميگه همه همسايهها دويدن برن تو كوچه. درِ راهروي وروديشون شيشهايه. ميگه ديديم در بستهس و همسايهها همگي صف كشيديم دنبال هم. هي به اوني كه جلوي در بود ميگفتيم در رو باز كن، ميگفت نه، باز نميكنم. من دستكش ندارم»، «دكتر زالي فردا مياد ميگه با توجه به عدم رعايت فاصلهگذاري در زلزله ديشب انتظار موج جديد كرونا در دو هفته آينده رو داريم»، «حالا بخندين ولي دليل اين زلزله ميتونه همين ماه درشت و قشنگي باشه كه امشب ديدين؛ خيلي وقت بود كه ماه انقدر نزديك زمين نشده بود. جزر و مد چطو پيش مياد؟ اينم همونه، جاذبه ماه دماوند رو كشيده بالا، زير پاش خالي شده زلزله اومده» و «يك ساعت بعد از زلزله امشب، حدود ساعت دو صبح، حد فاصل چهارراه ابوسعيد تا ميدون شاپور غلغله بود. همشهريان عزيز وسط خيابون ماشين پارك كرده بودن جهت صرف دل و جگر و آبميوه و بستني و فالوده. كرونا ديگه قديمي شده بود».