شغل و درآمد در روزهای قرنطینه
سید حسن موسوی چلک
هنگامی که بحرانی اتفاق میافتد بسته به میزان تاثیرگذاریاش رفتار مردم نیز متفاوت خواهد شد. بحران کرونا هم یکی از بحرانهایی است که جهانگیر شد و تقریبا همه جای دنیا را فرا گرفته. با توجه به ویژگی بحران کرونا، استراتژی در خانه ماندن، یا فاصلهگذاری هوشمند یکی از راههای موثر در مبارزه با ویروس است اما در چنین شرایطی اولین چیزی که تعطیل خواهد شد کسب و کار است. دولتها نیز تلاش میکنند بین این دو حوزه تصمیم بگیرند، سلامت مردم و رونق کسب و کار. دو حوزهای که تجمیع آن بسیار سخت است. یعنی اگر کسب و کار را هدف قرار دهند احتمالا سلامت زیر سوال میرود، مانند آماری که در تهران و چند جای دیگر درباره بالا رفتن روند بیماری اعلام میکنند و اگر صرفا سلامت را در دستور کار قرار دهند کسب و کار از رونق خواهد افتاد. با این توضیح که قبل از کرونا نیز اوضاع اقتصاد و نظام رفاه و تامین اجتماعیمان، به معنای عامش خوب نبود.
از طرف دیگر طولانی شدن تحریمها و آثار تخریبی آن حتی اگر بحران کرونا هم به وجود نمیآمد محملی بود که مردم برای بهتر کردن اقتصاد به هر شکلی تدابیری را اتخاذ کنند. حالا با اتفاق افتادن بحران کرونا این نگرانیها بیشتر شده است چرا که دولت در شرایط فعلی توان پاسخگویی به تمام نیازهای مردم و اطمینانبخشی نسبت به آینده در حوزه اقتصاد را ندارد، بهرغم اینکه اگر منصف باشیم در بحران کرونا سوای تمام محدودیتهایی که در اقتصاد یا پایین بودن سرمای اجتماعی و غیره داشتیم، ایران نسبت به بسیاری از کشورهای پیشرفته بهتر عمل کرد. برای مثال امروز وضعیت امریکا با توجه به اینکه حدود یک ماه بعد از ما درگیر کرونا شد، با ما قابل مقایسه نیست.
اگر منصف بشیم دولت در این بخش عملکرد بهتری داشته و مردم نیز تقریبا تبعیت کردند اما طولانیشدن این موضوع و در خانه ماندن و رونق پیدا نکردن اقتصاد، به ویژه در اسفند ماه که همیشه حوزه اقتصاد ما رونق بیشتری داشت اما امسال به خاطر کرونا این حوزه تقریبا تعطیل شد، کار را سختتر کرد. ضمن اینکه این شرایط نه تنها منجر به جبران هزینههای قبل از اسفند نشد بلکه هزینههای دیگر را نیز بر فعالیتهای اقتصادی تحمیل کرد. بحث دیگری که هست فرصتهای از دست رفته و بیکاریهای ایجاد شده است. آماری كه از سازمان تامین اجتماعی اعلام شد، عبارت بود از اینکه حدود نزدیک به 700 هزار نفر تقاضانامه مستمری بیکاری را تکمیل کردهاند. طبیعتا آنهایی که حال و روز خوشی دارند دچار چنین مشکلاتی نمیشوند. کسانی که شغل ثابتی دارند درگیر چنین موضوعاتی نمیشوند. سوال اینجاست که چه کسانی درگیر میشوند؟ عمدتا باز هم اقشار فقیر هستند که درگیر چنین موضوعاتی میشوند و نگرانیهای چنین شرایطی را دارند. گروه بعدی که طبق آمار بانک اطلاعاتی ایرانیان منتشر شده است، تقریبا چهار و نیم میلیون نفر در 5 دهک پایین هستند که نه پوشش بیمه تامین اجتماعی دارند و نه تحت پوشش سازمانهای حمایتی مانند کمیته امداد هستند. جمعیت این افراد قابل توجه است. در این جمعیت نیز چیزی حدود دو میلیون و سیصد هزار نفر افراد بالای 65 سال هستند که هیچ کدام از نظامهای حمایتی و رفاهی آنها را تحت پوشش ندارد. پس شاید آنهایی که امروز دغدغه معیشت دارند از منظر خودشان درست فکر میکنند. نه فقط دولت ما بلکه اکثر دولتها در این حوزه سختترین تصمیم را باید اتخاذ کنند. بین سلامت مردم و کسب وکار. اکثر دولتها در نگهداری مردم در خانه برای بلندمدت مشکل دارند. دولت کشور ما نیز بعد گذشت حدود دو ماه مجبور شد بین حفظ سلامت و تنها در خانه ماندن یا کسب و کار، با رعایت فاصلهگذاری هوشمند گزینه دوم را انتخاب كند. گرچه مردم در مواردی رعایت درستی نمیکنند و این میتواند نگرانی را بیشتر کند.