گلايه از رفتار شوراي نگهبان در آخرين نطق مياندستور قاسم ميرزايينيكو
نسلي كه نه انقلاب را ديد و نه دفاع كرد، نظام را سهم خودش ميداند، نوشجان!
قاسم ميرزايينيكو، نماينده اصلاحطلب دماوند در مجلس دهم روز گذشته و در جريان آخرين نطق مياندستورش از «درگذشتگان 88»، «اعتراضات آبانماه 98»، «سردار قاسم سليماني، فرمانده سابق سپاه قدس»، «جانباختگان انهدام هواپيماي اوكرايني» و «كرونا» ياد كرد و با اشاره به مجلس يازدهم گفت: «جنازهاي هم نمانده از نظارت، استيضاح، تفحص! مجلس اول راه، مدارك تحصيلي جعلي، سوابق اقتصادي كه همه ميدانند! روزهاي طلايي در پيش است! برجامي آتش زده نميشود! FATF هم تصويب ميشود. مجلس يازدهم؛ شما خيلي خوبيد!» ميرزايينيكو همچنين با انتقاد نسبت به آنچه «دوگانگيهاي موجود در حاكميت» خواند، ادامه داد: «قدرت دست كساني است كه پاسخگو نيستند و مسووليت با كساني است كه قدرتي ندارند.» او همچنين با اشاره به جمهوريت نظام گفت: «در انقلاب همه بودند؛ همه گروهها؛ همه مردم؛ پيش و پس از قانون اساسي؛ بايد برگرديم به همه باهم؛ بازكردن راهِ ملت و انتخاب شايستهترينها؛ تضعيف انتخابات برخلاف نص جمهوريت و قانون اساسي است.»
اين نماينده مجلس در ادامه داستان، مواجهه خود با يكي از حقوقدانان شوراي نگهبان را روايت كرد: «داستان رد صلاحيتم يك داستان نيست؛ واقعيت زندگي من است. گفتم: اسم شما؟ گفت: فلاني! ورق ميزد و تند تند ميگفت. گفتم: بازجويي است يا جواب بدهم؟! گفت: در مراسم سالگرد پدر طالقاني از نهضت آزادي دفاع كردي! منظورش همان آيتالله طالقاني بود كه من انقلاب را با او و دكتر شريعتي، حزب را با شهيد بهشتي، دين را با شهيد مطهري، قرآن را با الميزان علامه طباطبايي، ولايت فقيه را با آيتالله منتظري و انقلاب را با حضرت روحالله شناختم. گفتم: اهالي انقلاب به قيمت جسم و جانشان، تمام عمرشان، پيش و پس از انقلاب زندان كشيده و چشيدهاند! مگر ميتوانيم تاريخ را تحريف كنيم؟ مگر حق داريم هست را نيست كنيم؟! تاريخ دفترچه سياه مشقمان نيست كه با مداد بنويسيم، پاك كنيم يا آن صفحه را بكنيم و پاره كنيم! تاريخ، تفكر انسانهاست! تاريخ، حافظه يك نسل است! گفت: گفتهاي فسادِ نهادينه! ما فساد نهادينه نداريم! گفتم؛ اين همه يقهسفيدِ دست به جيب و متهم كه كشفشان از افتخارات قوه قضاست! اينها نهاد نيستند؟! راست ميگويي! آب را گل نكنيم! مردم هم نميگويند! اما ميبينند! گفت: به مردمِ مقاوم، گفتي غارنشين! گفتم: معني دوران شعب چيست؟! عربي من ضعيف است يا شما؟! گفت: چرا وقتي روضه خواندي گفتي كربلا يعني آب!؟ چيزي مانده بود بگويم؟ از كدام سياره آمده بود؟ مسلمان بود؟! شيعه بود؟ سر سفره امام حسين سينه زده بود؟ ما از اين توهمات توطئه بلد نيستيم! از اين گفت و شنودها! او رفت... اما در تاريخ ميماند، بدانيد كه ميدانم! از حكومت خدا مگر ميتوان فرار كرد؟!» او در پايان گفت: «قاسم ميرزايينيكو مسافر انقلاب، جبهه و جنگ، سازندگي، اصلاحات، خانهنشين دولت هاله نور، فرزند گيلان، نماينده مردمان شريف شهرستانهاي دماوند و فيروزكوه، ديروز آمد؛ فردا ميرود؛ امروز ايستاده است كنار گزارشاتي كه هر روز با مردمانش تقسيم كرد؛ نه فرزند دوتابعيتي دارد، نه مدرك خارجي نه ذرهاي رنگ رسانههاي بيگانه! هيچ! فقط پيرتر؛ انقلاب حاصل جواني گذشته است؛ از اين دست عمري به سر بردهايم اما امروز نسلي كه در كارنامهاش، نه عمر انقلاب دارد، نه دفاع، همه نظام را حق خودش ميداند! سهم خودش، مال خودش؛ نوشجان؛ ايام به كام، عزتتان مستدام، عاقبتتان بهخير؛ علت ردصلاحيت: «بند ٢ ماده ٢٨: عدم التزام به نظام مقدس جمهوري اسلامي.»