• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4657 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۱۰ خرداد

سينما و سياه‌نمايي و...

پوران درخشنده

كارگردان‌هايي كه موضوعات اجتماعي را به عنوان قصه فيلم‌هايشان انتخاب مي‌كنند در درجه اول تلاش‌شان اين است كه جلوتر از جامعه حركت كنند. وقتي اتفاقاتي تلخ سلسله‌وار در جامعه به وجود مي‌آيد(نظير آنچه چند روز گذشته براي رومينا شاهد بوديم يا حتي قبل‌تر از آن كودكي مورد تجاوز قرار گرفت) وظيفه و رسالت فيلمسازي حكم مي‌كند كه اين نكات براي اطلاع مخاطب لابه‌لاي فيلم‌ها مطرح شود. 

در واقع كارگردان‌ها تلاش مي‌كنند با اثرشان با مخاطبان حرف بزنند و آدم‌ها را آگاه كنند تا حواسشان به اطراف و خانواده‌اي كه درآن زندگي مي‌كنند، باشد.اما در اين ميان مسائلي وجود دارد كه باعث دلسردي فيلمساز از ادامه مسير مي‌شود. مشكلاتي بر سر راهشان قرار مي‌گيرد تا اشتياق پرداختن به چنين موضوعات را نداشته باشند. شما ببينيد در سال‌هاي گذشته بعضي فيلمسازاني كه در فيلم‌هايشان مباحث اجتماعي مهمي را مطرح كردند، فيلم‌هايشان با چه سرنوشتي مواجه شد؟ كارگردان محترم تمام تلاش خود را مي‌كند تا در فيلمش به خانواده‌ها هشدار دهد كه از خانواده خود مراقبت كنند اما در نهايت فيلمش در اكران با مشكل مواجه مي‌شود يا اساسا به محاق مي‌رود. نمونه آن فيلمي مثل «خانه پدري» كه 10 سال نمايش داده نشده و در توقيف بود تا بالاخره فيلمساز با سختي توانست، فيلمش را اكران كند. از سنگ‌اندازي‌ها براي ساخت فيلم با موضوعات اجتماعي همين بس كه بگويم دو سال به من مجوز ساخت فيلم «هيس پسرها...» را ندادند. به لحاظ حساسيتي كه خودم روي اتفاقات تلخ جامعه دارم و هم بار سنگيني كه هميشه مخاطبان روي دوش من مي‌گذارند براي ساخت اين فيلم سماجت كردم. بالاخره زماني مجوز ساخت اين فيلم به من داده شد كه در جريان افزايش تورم، دستمزدها بالا رفت و كرونا عملا همه جا را تعطيل كرد. پرسش من اين است: چه زماني ما فيلمسازان بايد به وظيفه خود عمل كنيم؟ من معتقدم بايد فيلمساز اجتماعي را بيشتر جدي بگيريم و آنها را تشويق كنيم تا به چنين موضوعاتي روي بياورند نه اينكه با انگ سياه‌نمايي به آثارشان، آنها را از ساخت فيلم اجتماعي پشيمان كنيم.  مشكل ديگر ما فيلمسازان اين است از آنجايي كه در اكثر استان‌هاي كشور سالن سينما به تعداد لازم نداريم، تعداد محدودي هم فيلم كه درباره موضوعات اجتماعي ساخته مي‌شود به صورت درست و مناسب به مخاطب عرضه نمي‌شود. نتيجه اين مي‌شود كه ارتباط فيلمساز با مخاطب براي آگاهي‌بخشي قطع مي‌شود. همچنين نبايد از اين موضوع غفلت كرد كه تلويزيون هم در اين باره مسووليت سنگيني دارد و از آنجايي كه مخاطب گسترده‌اي در سطح كشور دارد بايد براي مردم برنامه‌هاي مختلف آموزشي پخش كند. مگر نه اينكه وظيفه تلويزيون اين است كه براي مخاطبان دانشگاه باشد؟ اين رسانه جمعي مي‌تواند با دعوت از روانشناسان، جامعه‌شناسان و تحليلگران و با برگزاري ميزگردهايي متفاوت در راستاي آگاهي‌بخشي به مخاطب به رسالت خود عمل كند. بايد تلويزيون فيلم‌هايي با چنين مضاميني را براي مخاطب پخش كند و اين موضوعات را به چالش بكشد. خانواده اولين و مهم‌ترين نهاد زندگي ماست. بايد به خانواده به عنوان محل امن آسايش و مهرورزي نگاه كرد نه خشونت و قساوت. با پخش برنامه‌هاي آموزنده بايد خانواده‌ها را متوجه عملكرد و رفتارشان كرد. فرزندآوري به تنهايي معنا نمي‌دهد، تربيت بچه در كانون خانواده است كه اهميت پيدا مي‌كند. بايد براي آموزش هزينه كرد. اگر خانواده‌ها درباره كانون گرمشان آموزش ببينند هيچ‌وقت ما با بروز چنين حوادث تلخي در جامعه مواجه نخواهيم شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون