• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3240 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۲۰ ارديبهشت

آيا وزير ورزش بايد تغيير كند؟

علي عالي٭


1.  بحث اين روزها اين است: «وزير ورزش بايد تغيير كند»؛ مردم ايران در فضاي مجازي، هشتگ «گودرزي بايد برود» را ساخته‌اند. آنها اعتقاد دارند گودرزي با فوتبال مشكل دارد. آنها سرنوشت باشگاه پرسپوليس را مثال مي‌زنند. اعتقاد دارند وضعيت نابسامان پرسپوليس، نتيجه عملكرد اوست. در ماجراي كي‌روش هم، او را مقصر مي‌دانند. در استاديوم عليه او شعار مي‌دهند. در فضاي اجتماعي، بدترين نقدهاي ورزشي نصيب او مي‌شود. مردم كوچه و خيابان هم كم عليه او و مديريتش حرف نمي‌زنند اما محمود گودرزي از موضعش عقب نمي‌نشيند.
2. مديريت پرسپوليس و استقلال تقريبا به يك‌شكل اداره شد. مديرعامل هر دو تيم اصفهاني بودند. هر دو نفر در ورزش تجربياتي داشته‌اند و استخوان خرد كرده‌اند. اما رحيمي بسيار تنش‌زا عمل مي‌كند و افشارزاده، رفتاري آرام دارد. پرسپوليس به حاشيه كشانده مي‌شود و استقلال اما با ثبات بيشتري به كارش ادامه مي‌دهد. رفتار سازماني استقلال هميشه بهتر از پرسپوليس بوده است. كمتر پيشكسوتي در استقلال پيدا مي‌شود كه در مصاحبه‌اش اعلام كند استقلال مال اوست اما در ميان پيشكسوتان پرسپوليس، گويي سند مالكيت به نام آنها زده شده است. وضعيت پرسپوليس بغرنج است اما در كدام دوره آرام و باثبات بوده است؟ استقلال بدون امير قلعه‌نويي هم همين‌گونه خواهد بود. بازداشت مديرعامل پرسپوليس هم در حيطه تصميم‌گيري وزارت ورزش نبوده است.
3. وزير ورزش رك و پوست‌كنده حرف مي‌زند. اعلام مي‌كند ضدفوتبال نيست. اعتقاد دارد ضد فساد است. در مصاحبه‌اش از رويه مديريت فدراسيون فوتبال و سرمربي تيم‌ملي انتقاد مي‌كند. اكثريت جامعه ايران هم جز در «مورد كي‌روش» با حرف‌هاي او موافق هستند اما چه مي‌شود كه تغيير وزير تبديل به جرياني تازه مي‌شود؟ جالب اينجاست كه وزير ورزش دو تحقيق در زمينه فساد در ورزش داشته؛ يكي در فدراسيون‌ها و يكي در وزارت ورزش. در هر دو آنها بالاي 65 درصد باور داشتند كه فساد در ورزش وجود داشته است. او بارها در محفل خصوصي اعلام كرده: «وزارت با روحيات من خيلي سازگار نيست و معلمي براي من خيلي بهتر است.» حال گودرزي برود كه چه شود؟ اين جنون تغيير براي چيست؟ مشكلات حل مي‌شود؟ جامعه ايراني مي‌خواهد همه مشكلات را درجا حل كند ولي مسائل درجا حل نمي‌شود چراكه مسائل به‌هم ربط دارند. همه‌چيز به‌هم وابسته است. ما نياز داريم به مسائل به‌صورت جزيي بنگريم و ميان آنها ارتباط‌ها را كشف كنيم و بايد بفهميم اين مشكل در جزء به كجا مرتبط است، بركجا اثر مي‌گذارد و از كجا اثر مي‌پذيرد.
4. مي‌توانيم به وزير ورزش حق بدهيم. دو معاون مهم، همسو با او نيستند؛ سجادي و خادم. حتي مدير حراست وزارت ورزش هم همسو با او نيست. اما نمي‌توانيم به وزير بابت برخي حرف‌هايش حق بدهيم. او برخي مواقع «توليد تنش» مي‌كند. هرچقدر هم حق با او باشد. مهم تصميم نيست. مهم‌تر، تبعات تصميم و فرهنگي است كه به‌جا مي‌ماند. مي‌خواهد اظهارنظر باشد يا بركناري. ورزش ايران نياز به آرامش دارد. در سايه آرامش است كه مي‌توان برنامه‌ريزي كرد. هرچند بدنه وزارت ورزش، هماهنگ نيستند. قبول كنيم همراه شدن با افكار عمومي، راحت‌ترين رفتار مديريتي است. نوعي تظاهر كه در رفتار بسياري از مديران ورزشي شاهديم. تظاهر به رفتاري كه موردتوجه ديگران است. همين رفتار وزير باعث شد بسياري از مديران فدراسيون فوتبال، بعد از سال‌ها صندلي‌شان را ترك كنند. همين وزير بود كه اجازه حضور رضازاده را نداد. هرچند نقدهاي جدي بسياري به گودرزي وارد است، اما بپذيريم در بسياري از موضوعات صداقت و صراحت داشته است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون