تفاوت موشك و خودرو
عباس عبدي
در يادداشتي نوشتم كه درهاي صنعت خودرو بر همان پاشنه سابق ميگردد و هيچ تحولي در آن رخ نخواهد داد. شاهد اين ادعا خبر زير است: «مديرعامل صندوق توسعه ملي اعلام كرد كه يك ميليارد دلار تسهيلات ارزي از محل صندوق توسعه ملي به صنعت خودروسازي كشور اختصاص داده شده است. اين تسهيلات به اين دليل بوده كه توليد داخلي رونق يابد و بتوان با بهرهگيري از شركتهاي دانشبنيان قطعات را در داخل كشور توليد كرد.» فراموش نكنيم وضعيت مالي آنها به گونهاي است كه زيان انباشته خودروسازها در سال ۹۸ به ۴۷ هزار ميليارد تومان رسيد.
اين مبلغ ۳ برابر بيشتر از زيان سال ۹۷ است كه تنها ۱۴ هزار ميليارد تومان گزارش شده بود. اين تزريق پول و ارز به صنعت خودرو در حالي صورت ميگيرد كه در گزارش تحقيق و تفحص مجلس از مشكلات اين صنعت، به موضوعات متنوع ديگري اشاره شده بود. مشكلات ساختاري گوناگوني كه بدون حل آنها هيچ مشكلي از اين صنعت حل نخواهد شد. حتي اگر به جاي يك ميليارد دلار، ده ميليارد دلار به آن تزريق شود. در اين چاه ويل هرچه پول بيشتري بريزيد، فساد و ناكارآمدي بيشتري توليد خواهد كرد مگر آنكه عوامل ساختاري آن حل شود. توسعه صنعتي شرايطي دارد كه پول و سرمايه يكي از آنها است و نه حتي لزوما مهمترين آنها. از زماني كه درآمدهاي نفتي كاهش يافت و كسري بودجه نمايان شد، انتظار ميرفت كه سياستهاي اقتصادي نيز به تبع آن تغيير كند. سياستي كه در گذشته بر اين محور استوار بود تا هر جا مشكلي پيش ميآمد، ميكوشيدند تا با تزريق پولهاي نفتي مشكل را حل كنند پولهايي كه محصول توليد كشور نيستند، بلكه درآمدهاي بادآورده هستند و تجربه نشان داده است كه اين پولها بيش از آنكه درمان كنند، حالت مُسكِّن دارند و درد را تسكين ميدهند و بيماري را درمان نميكنندو حتي در ادامه بيماري را تشديد هم ميكنند. از اين رو انتظار ميرفت كه مديريت كشور به جاي تكرار شيوه غيرموثر و زيانبار گذشته، اقدام به اصلاحات ساختاري كند. همان اصلاحاتي كه در گزارش تحقيق و تفحص مجلس به روشني به آنها اشاره شده است و اين سندي رسمي است و بايد مورد توجه قرار گيرد نه آنكه به عنوان يك گزارش تكراري و باري به هر جهت تلقي و به بايگاني سپرده شود. اگر سياستگذاري صنعتي و بهطور مشخص صنعت خودرو اين گزارش و نتايج آن را قبول ندارد، چرا آن را نقد و رد نميكنند و اگر قبول دارند، چرا گزارههاي سياستي آن را اجرا نميكنند؟ اين شيوه قابل قبول نيست كه گزارشي با صرف هزينههاي كلان تهيه و به عنوان يكي از فعاليتهاي مهم مجلس منتشر ولي با سكوت و بيمحلي مواجه شود. گويي كه نه خاني آمد و نه خاني رفت. نه تنها به اصلاحات پيشنهادي وقعي گذاشته نشده است، بلكه براي آرام كردن موقتي افكار عمومي، يك قرعهكشي ديگر براي فروش خودرو در نظر گرفتهاند!! گويي كه خودرو را بايد با قرعهكشي فروخت. همه جاي دنيا دنبال مشتري ميگردند، اينجا براي عرضه ۱۵۰۰۰ خودرو ۳۰۰ برابر آن متقاضي خريد است!! چرا؟ به اين علت كه نظام توليدي روي روال عادي نيست. با فروش از طريق قرعهكشي نيز هيچ مشكلي حل نميشود و مردم نيز راضي نخواهند شد. اعتراضات نيز به صورت موقتي اندكي كاهش پيدا خواهد كرد و طولي نميكشد كه اين درد دوباره عود ميكند و صداي همه را درخواهد آورد. آنان كه ميخواهند بدانند چرا موشك ساخته ميشود ولي خودروي ما بيكيفيت است، بايد توجه كنند كه مساله ساخت و دانش فني فقط جزيي از فرآيند توليد يك كالا است. فرآيندي كه در موشكسازي وجود ندارد. موشك بازار ندارد، دلال ندارد، متقاضي ندارد، قيمتگذاري ندارد، هياتمديرههاي رانتي ندارد، دهها شركت اقماري ندارد، هزينه توليد برايش مهم نيست، سهامدار ندارد، شركتهاي تو در تو ندارد، رقيب ندارد و... يكي از اينها براي توجيه تفاوت ميان موشك و خودرو كافي است، چه رسد به اينكه اين تفاوتها ده تا باشند!!