محمدعلي كشاورز، به دوستان هنرمندش در ديار باقي پيوست
ياران عزيزآن طرف بيشترند
تينا جلالي
روز گذشته حوالي ساعت سه بعدازظهر بود كه خبر درگذشت محمدعلي كشاورز منتشر شد و اين هنرمند شناختهشده سينما تئاتر و تلويزيون بعد از مدتها مبارزه با بيماري، در بيمارستان آتيه تهران دار فاني را وداع گفت. او كه اخيرا شمع 90 سالگي خود را خاموش كرده بود، در آستانه سومين ماه از دهمين دهه زندگي به خاموشي رفت. حالا پس از عزتالله انتظامي، جمشيد مشايخي و داود رشيدي، محمدعلي كشاورز نيز به جمع ياران رفته پيوسته است؛ در غربت مرگ بيم تنهايي نيست/ ياران عزيز آن طرف بيشترند.
شروع فعاليت هنري از اصفهان تا تهران
دوران كاري محمدعلي كشاورز به قبل از انقلاب برميگردد؛ آنجايي كه به واسطه دوستي با علي نصيريان و عزتالله انتظامي زمينه حضورش در سينما و تلويزيون رقم ميخورد. او كه زاده ۲۶ فروردين ۱۳۰۹ است در جلفاي اصفهان كه محلهاي ارمنينشين است به دنيا آمده. به گفته خودش مكاني كه سابقه طولاني در زمينه موسيقي، نقاشي، منبتكاري، قاليبافي، قلمكاري و قلمزني دارد و مردم آنجا اكثرا با ترانههاي محلي و اجتماعي همچنين اشعار سعدي و حافظ همخو بودند و شبهاي طولاني زمستان مينشستند و شاهنامه ميخواندند و در قهوهخانهها هميشه بحث «نقالي» داغ بود. كشاورز از همان دوران كودكي از طريق مدير مدرسهاي كه در آن تحصيل ميكرده با اشعار سعدي، حافظ، فردوسي، مولوي و شعراي اصفهان مانوس و همچنين تحتتاثير فضاي زيباي اصفهان با دنياي هنر آشنا ميشود و بعد از گرفتن ديپلم به تهران ميآيد و بعد از گذراندن دوران سربازي از سر بيكاري به هنرستان هنرپيشگي ميرود و دوره سهساله بازيگري را ميآموزد و بعد آرامآرام دروازه بازيگري پيش رويش گشوده ميشود.
شانس محمدعلي كشاورز
كشاورز را بايد در زمره بازيگراني دانست كه هنرش اصيل و ماندگار بود و آنچه در قالب شخصيتها و كاراكترها بروز ميداد بر دل و جان مخاطب مينشست، اگرچه شهير بود و توانايي و خلاقيت هنرمندانهاش احتياجي به توصيف نداشت اما عمده محبوبيت وي در ميان مردم وابسته به دو نقش اسدالله خان در سريال «پدرسالار» به كارگرداني اكبرخواجويي و «شعبون استخوني» در سريال «هزار دستان» علي حاتمي بود.با اين حال به دليل خاستگاه و شخصيتي كه محمدعلي كشاورز داشت پيشتر در تعدادي از خوشنامترين فيلمهاي سينماگران اين ديار حضور يافته بود، از حضور در فيلمهاي «خشت و آينه» ابراهيم گلستان گرفته تا «آقاي هالو»ي داريوش مهرجويي، «رگبار» بهرام بيضايي، «صادق كرده» ناصر تقوايي، «شطرنج باد» محمدرضا اصلاني، «كمالالملك» علي حاتمي، «مردي كه موش شد» احمد بخشي، «كفشهاي ميرزا نوروز» محمد متوسلاني، «مادر» علي حاتمي، «پول خارجي» رخشان بني اعتماد، «دلشدگان» علي حاتمي، «روز واقعه» شهرام اسدي، «ناصرالدينشاه اكتور سينما» محسن مخملباف، «خسوف» رسول ملاقليپور، «زير درختان زيتون» عباس كيارستمي ، «غزال» مجتبي راعي و مجموعههاي «دايي جان ناپلئون» ناصر تقوايي، «هزاردستان» علي حاتمي، «افسانه سلطان و شبان» داريوش فرهنگ، «سربداران» محمدعلي نجفي، «گرگ ها»ي داوود ميرباقري، «پدرسالار» اكبر خواجويي و «روشنتر از خاموشي» حسن فتحي كه همه اين فيلمها جزو كارنامه پربار كاري اين هنرمند به شمار ميرود. ضمن اينكه او با بازيگراني غيرايراني چون آنتوني كوئين و ماكس فون سيدو همبازي بوده است و داراي نشان درجه يك فرهنگ و هنر بود.
صبور و با شرافت
محمدعلي نجفي كه با كشاورز در مجموعه تلويزيوني «سربداران» همكاري كرده و به نوعي همشهري اين بازيگر هم به شمار ميرود درباره اين هنرمند ميگويد: «محمدعلي كشاورز را قبل از انقلاب به واسطه همكاري با مرحوم سمندريان ميشناختم همچنين بخشي از تئاترهايي هم كه كار كرده بود ديده بودم اما بازي او در فيلم «خشت و آينه» ابراهيم گلستان بسيار مرا تحتتاثير قرار داد، براي اينكه به شدت خوب و حرفهاي بازي كرده بود و از آن به بعد هم نوع بازي كه در فيلمها يا تئاترها ارايه ميداد برايم دلچسب بود، از اينكه ميديدم همه نقشهايي كه بازي ميكند خوب از كار در ميآيد و مردم با آن ارتباط برقرار ميكنند به وجد ميآمدم و برايم جالب بود.» نجفي درباره ويژگيهاي كاري كشاورز توضيح ميدهد كه وقتي قرار شد سريال سربداران را بسازيم براي نقش «خواجه قشيري» اولين بازيگري كه به ذهن ما خطور كرد و ميدانستم او اين نقش را باورپذير بازي ميكند كشاورز بود و او هم بلافاصله استقبال كرد و همكاري ما شكل گرفت. كارگردان مجموعه سربداران به صحبتهايش اضافه ميكند: «فارغ از همكارياي كه با او داشتم و توانايياي كه در ارايه نقش داشت آنچه برايم بعد از سالها ارزشمند و ماندگار شده اخلاق حرفهاي بود كه اين بازيگر در طول كار حفظ ميكرد و وقتشناسي بود كه همواره مدنظر داشت. ميدانست اگر گريم شخصيتي كه بازي ميكند ساعتها طول ميكشد اين جزيي از پروسه كار به حساب ميآيد. اگر نورپردازي صحنهها وقتگير است اين نتيجه يك كار گروهي است و همه براي بهتر شدن مسير كار است. همين صبر و استقامت او من و تهيهكننده را خوشحال ميكرد چون ميدانستيم بازيگر كارمان حس مسووليت دارد از همين روي خاطرات بسيار خوشي با محمدعلي كشاورز دارم كه برايم بسيار شيرين است و هيچوقت آنها را فراموش نميكنم. يادم ميآيد وقتي صحنه مرگ خواجه قشيري را ضبط ميكرديم او آنقدر اين صحنه را تاثيرگذار بازي كرد كه وقتي از تلويزيون پخش شد فرداي آن روز تماسهاي زيادي براي تاثيرگذاري اين صحنه با من گرفتند.» نجفي همچنين به شرافت كشاورز در شغلش اشاره ميكند و ميگويد: «او نسبت به نقشهايي كه بازي ميكرد شرافت داشت و ميدانست آنچه ميپذيرد در قالب آن قرار بگيرد و به مردم ارايه دهد روي ميليونها آدم تاثير ميگذارد به همين دليل تلاش و كوشش زيادي ميكرد تا آن شخصيت را به بهترين نحو شكل دهد.» نجفي كه حين ساخت مجموعه سربداران جوان بوده از اخلاق حرفهاي كشاورز بسيار ميآموزد و از آن بهره ميبرد: «صادقانه بگويم كه در آن برهه من بسيار جوان بودم و اين نوع رفتار حرفهاي مرحوم كشاورز روي من تاثير زيادي داشت. او آداب در جمع كار كردن و با جمع بودن را خيلي خوب ميدانست و به من آموخت.» كارگردان مجموعه سربداران صحبتهايش را تكميل ميكند كه بعد از اين همكاري كشاورز را در مجالس و مهمانيهاي زيادي ديده و دوستي آنها همچنان باهم ادامه داشته: «او در تمام طول زندگياش بسيار بيحاشيه و خوشاخلاق زندگي كرد و افتادگي داشت و تا پايان عمر هر نقشي را كه به او محول ميشد به بهترين شكل ارايه ميداد.»
حرفهاي و با نزاكت
داريوش مهرجويي درباره اين بازيگر در «پاراگراف» نوشته: «محمدعلي كشاورز از بازيگران برجسته سينماي ايران بسيار حرفهاي با نزاكت و منظم بود كه همكاري با او كم برايم اتفاق افتاد و تنها يك بار در فيلم آقاي هالو اين همكاري شكل گرفت، در فيلم آقاي هالو محمدعلي كشاورز در يك سكانس بازي كرد كه البته آن سكانس خيلي تاثيرگذار و مهم بود. او در همان مقدار خيلي نرم و زيرپوستي نقشش را ايفا كرد و با آنكه بازيگر تئاتر بود آن اغراق و تاكيدي كه معمولا بازيگران تئاتري براي شيوه بازيشان دارند در بازي كشاورز ديده نشد، او سينما را ميشناخت و حس لازم براي ايفاي نقش يك دلال داشت و خيلي خوب در آن ظاهر شد.»
يك جهان خاطره تئاتري
علي نصيريان از بازيگران همدوره اين بازيگر هم پس از شنيدن خبر درگذشت محمدعلي كشاورز، در حالي كه بهشدت متاثر شده بود، به خبرآنلاين گفته است: «كشاورز يك جهان خاطره تئاتري و سينمايي از خود به يادگار گذاشته است.»