زحمتي كه در قبال ميراث فرهنگي بايد متقبل شويم
نيوشا طبيبي
بخش مهمي از ميراث فرهنگي، شامل ساختمانها و ابنيه و اماكن تاريخي است. گذشتگان ما، با صرف عمر و ثروت، بناهايي را در نهايت حسن سليقه ساختهاند. نسل ما براي به دست آوردن اين گنجينه و سرمايه عظيم هيچ زحمتي متحمل نشده، در واقع ما صاحب ثروتي باد آوردهايم. نياكان ما اين آثار را از خود به جا گذاشتهاند، آن را به مثابه سرمايهاي كه پدر براي امرار معاش و زندگي - به لطف - در اختيار فرزندش ميگذارد، به ما دادهاند. در بسياري از كشورهاي جهان چنين است. هر كشوري كه قدمت و پيشينهاي دارد، لابد آثاري را هم از مردم گذشته در گوشه و كنار دارد. در اكثر اين كشورها، اين ميراث به جا مانده را به چشم سرمايهاي عظيم و گرانقدر مينگرند. گنجينهاي كه هم نشان و هويت و پيشينه ملتشان در آن نمايان و هم منشا كسب درآمدهاي هنگفتي است كه با آن ميتوانند كشوري را اداره كنند. ممالكي كه صاحب چنين ميراث گرانبهايي هستند، بر سر چاه نفت و دستگاه چاپ پولي نشستهاند كه هيچ وقت ته نميكشد و از كار نميافتد. ممكن است چند دهه يكبار بلايي مثل كرونا نازل شود و چندي رونق سفر و گردشگري را ببرد، چه باك كه زود شرايط به حال اول بازميگردد و دوباره گردشگران براي ديدن ابنيه تاريخي و سير و گشت و گذار ميآيند و چرخ اقتصادشان به حركت درميآيد. مثالهاي فراواني ميتوان از اين كشورها به ميان آورد. صورت بيست اقتصاد بزرگ دنيا و سهم هر يك از اين اقتصادها را از گردشگري جهاني جستوجو كنيد و ببينيد كه اقتصاد بسياري از آنها بر همين پايه گردش ميكند.
ميراث فرهنگي و ابنيه تاريخي و سايتهاي باستاني براي ما موانع توسعه به حساب ميآيند. مثلا دولتمردان ما به بهانه توسعه اصرار ميكنند كه جادهاي را درست از وسط يك سايت تاريخي بگذرانند يا ساختمان تاريخي را تخريب كنند تا به جايش مركز خريدي مدرن بسازند. بدتر از اين، در اكثر موارد مالكان شخصي براي ساخت و سازهاي كوچك و بيارزش، با برپاكردن ساختمانهاي زشت و بدقواره، هويت تاريخي شهرهايمان را نابود ميكنند. دستگاههاي مسوول نه واكنشي به تخريب اين ابنيه نشان ميدهند و نه اصراري بر زيباسازي و ساخت و ساز مبتني بر معماري ايراني و اسلامي دارند. اصلا اين امور تاكنون موضوعيتي نداشته و به نظر نميآيد كه در آينده هم اهميتي پيدا كنند.
اگر ساختماني نجات پيدا كرده و با هزار دردسر در فهرستها ثبت شده تا از گزند تخريب در امان بماند، مرهون ابتكار شخصي مديران دلسوزي بوده كه اتفاقا بر سر جاي خود نشسته بودهاند. سازمان و اكنون وزارت ميراث فرهنگي جز در يكي، دو دوره، معمولا توسط تكنوكراتهايي اداره شده كه برايشان مديريت يك مجموعه فرهنگي با يك سازمان سياسي يا بازرگاني تفاوتي نداشته است. به پيشينه و علايق و عملكرد وزير محترم ميراث فرهنگي نگاه كنيد و ببينيد كه در دوره ايشان چه زخمهاي التيامناپذيري به گنجينه تاريخي و ميراث فرهنگي ايران وارد شده. آقاي مونسان با خيل همكارانشان از سازمان عمران كيش به سازمان ميراث فرهنگي آمدند و رشته امور را در دست گرفتند. در اين دوره خبرهاي تاسفبار آسيبها و تخريبها روزانه به گوش ميرسند. از تخريبها بدتر، مرمتهاي غيرتخصصي است كه براساس روابط به شركتها و افرادي بيتجربه و فاقد صلاحيت واگذار شده. گنبد زيباي شيخ لطفالله و كاخ چهلستون اصفهان، دو بناي ارزشمند، دو گنجينه عظيم تاريخي، فرهنگي، هنري و معماري ايران، با سوءتدبير و مديريت در معرض تخريب و تغيير قرار گرفتهاند.
پرويز مشكاتيان از نوادر و نوابغ هنر و فرهنگ ايران بود. او كه اوج شكوفايي عزلت گزيد و قدرش شناخته نشد دست آخر زودهنگام از دست رفت. او يكي از سه نفري بود كه تاثير غيرقابل انكاري بر موسيقي ايران گذاشتند و از نيمه دهه پنجاه به اين سو، جان تازهاي به اين هنر متعالي ايراني دادند. بزرگداشت او و مانند ايشان در هجوم بيامان فرهنگ بيگانه و رواج موسيقيهاي زشت و آواهاي غيرانساني و خالي از هنر و ظرافت و لطافت، از وظايف دستگاه فرهنگي كشور است.
در همان روز كه خانه پدرياش را در نيشابور تخريب كردند، آقاي وزير ميراث در حال افتتاح اولين نمونههاي هتل كپسولي در ايران بودند. آن خانه پدري ميتوانست موزه و مكاني ماندگار براي ثبت ياد و خاطره و نگهداري از آثار اين استاد بزرگ هنر ايران باشد. سنگري براي مقاومت در برابر هجوم فرهنگ بيگانه. تقارن اين دو رويداد بهزعم من البته شرمآور بود. ميراث به جاي تمركز بر وظايفش ايدههاي سوداگران «آشنا» را دنبال ميكند.
هتل كپسولي در شرق آسيا از سالها پيش رونق دارد. فضاهاي كوچكي را به اندازه خوابيدن يكي، دو نفر مهيا ميكنند و بقيه امكانات مشترك هستند. نمونههاي وارداتي وزارت ميراث - كه در شرايط تحريم و لابد با صرف هزينهاي گزاف - به ايران آمدهاند، نمونههايي نادر هستند. اگر در بين ده هتل كپسولي معروف دنيا جستوجو كنيد، تنها هتل UZ در تايپه از اين نوع كپسول استفاده ميكند. معمولا اين نوع واردات و پروژهها، بيش از آنكه سودي به حال مردم داشته باشند، منتفعان خاصي دارند كه پيشنهاددهنده و واسطه و واردكننده و ارزگيرنده هستند. مديريت گردشگري كشور براي ترويج گردشگري آسان به دنبال عجيبترين و غيرعاديترين روشهاست. اين كپسولها در ژاپن و تايوان رونق دارند و دلايل متعددي براي اين رونق وجود دارد. اين طرح، جز اينكه عدهاي را به نان و نوا ميرساند و سرمايههاي ملي و وقت سازمانها را تلف خواهد كرد به نتيجه مهمي نخواهد رسيد.