• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4682 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۱۲ تير

شب سياه تهران

انفجار و آتش‌سوزي در بيمارستان سينا جامعه را در شوك فرو برد. كاربران توييتر فارسي در همين رابطه با داغ كردن هشتگ «بيمارستان سينا» درباره اين انفجار و مشاهدات‌شان از اين واقعه نوشتند. آنچه مي‌خوانيد منتخبي از اين توييت‌هاست. 
«تصاويري كه از محل وقوع حادثه آتش‌سوزي و انفجار در بيمارستان سينا اطهر منتشر ميشه، نشون ميده مجددا مردم هميشه در صحنه در اطراف محل حادثه مشغول آفريدن حماسه سلفي و لايو اينستا هستند و اطراف محل حادثه هم ماشين‌ها به راحتي مشغول تردد هستند»، «شب سياه تهران، نفسم گرفت از اين شب»، «از وقتي اون عكس بيمارستان سينا رو اتفاقي ديدم كه چند نفر پشت پنجره گير افتادن به قدري حالم بد شده و مدام توي سرم ميچرخه كه همين چند ساعت به افسردگي حاد رسيدم»، «مامانم از وقتي فهميده چند نفر از كسايي تو انفجار كلينيك سينا فوت شدن دانشجوهاي پيراپزشكي دانشگاه ما بودن و همسن و سال من دچار افسردگي شده»، «اگر كپسول اكسيژن در معرض روغن سوخته يا گريس قرار گيرد منجر به انفجار بسيار مهيبي مي‌شود متاسفانه همين اتفاق در بيمارستان سينا منجر به انفجار شده»، «خدايا چرا امسال اينجوريه؟ تا كي بايد تو اين ليست فوت شده‌ها اسم هم‌مدرسه‌اي و همكلاسي و هم دانشگاهيامونو ببينيم؟»، «كاش اُنقدر زمانه بي‌رحم نبود»، «فيلم آتش‌سوزي بيمارستان سينا خيلي وحشتناكه. اميدوارم هيچ‌كس طوريش نشده باشه. همه‌ش به اين فكر مي‌كنم حتي اگه بخوان هم نميتونن كل مريضا رو تخليه كنن، مريضايي كه به ونتيلاتور وصل هستن و بيهوشن رو چكار ميخوان بكنن مگه وقت هست اين همه مريض رو تو تايم كوتاه جابه‌جا كرد، تصورش هم خيلي وحشتناكه»، «همين الان فهميدم دو تا از كارشناساي اتاق عمل‌ كه انگاري دانشگاه ما درس ‌ميخوندن و با هم زن و شوهر بودن ديروز بيمارستان سينا مُردن، عكسشون رو ديدم دلم ميخواد خون گريه كنم»، «مرگي دردناك و بازماندگاني با روح و روان به‌ شدت زخمي»، «خواهرم همين امروز بعدازظهر در همين مركز سينا اطهر ام‌آر‌آي كرد، خونه ما همه شوكه هستن، خدا به داد دلِ سوخته خانواده اين سوختگان برسه»، «ديشب كه گفتن كلينيك سينا تصورم دو تا اتاق و چند بيمار سرما خورده و... خلاصه يه مركز جمع و جور بود اما واقعيت اينه كه اين كلينيك كه نميدونم فضاش چقدر بوده در قد و قامت يه بيمارستان خدمات ميداده» و «من بارها براي ‌ام‌آر‌اي پام رفته بودم سينا اطهر. خدا ميدونه چند تا مريض ساعت‌ها مي‌نشستن تا نوبتشون بشه چون نزديك‌ترين ‌ام‌آر‌اي به بيمارستان اختر و شهداست كه براي تامين اجتماعي است خيلي از مريضا از اقشار كم‌درآمد بودن كه مجبور بودن اونجا عكس بگيرند».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون