بيطرفي شبكه چرا مهم است؟
رامين ي زدانشناس
به دليل تلاش برخي از مقامات و دستاندركاران در ايالات متحده امريكا براي نقض بيطرفي شبكه 3 سال پيش در چنين روزهايي، جنبشي هماهنگ در اينترنت به راه افتاد تا در اين روز، سازمانها و اشخاص از بيطرفي شبكه حمايت كنند. در مقام مقايسه دنياي مجازي و واقعي اين مثال ميتواند كمك كند: اينترنت و شبكه داده، شاهراه ارتباطي اصلي دنياي امروز است. فرض كنيد شاهراهها و اتوبانها بيطرف نباشند. يك شركت بزرگ پيك يا تاكسي در شهر وجود دارد كه با فراهمكنندگان دسترسي به بزرگراه يك قرارداد بسته است و در ازاي پرداخت پول، به پيكها و خودروهاي اين شركت اجازه داده ميشود با سرعت بيشتري در بزرگراه حركت كنند، يك لاين و خط اختصاصي در بزرگراه براي آنها در نظر گرفته ميشود . در چنين فضايي بزرگراه و ادارهكننده آن است كه تصميم ميگيرد، عموم مردم از خدمات كدام تاكسي يا پيك استفاده كنند. بيطرفي اينترنت يا بيطرفي شبكه بيانكننده اين مساله است كه فراهمكنندگان سرويس اينترنت يا زيرساخت شبكه بايد بدون در نظر گرفتن گيرنده يا فرستنده داده با همه دادهها در شبكه به طور يكسان و بيطرف رفتار كنند و نبايد بر اساس كاربر، سايت، محتوا، ابزار و... از نظر كيفيت، كميت يا قيمت، محدوديت و تبعيضي قائل شود. چرا ارايهكنندگان سرويس اينترنت، بيطرفي شبكه را نميخواهند؟ فراهمكنندگان سرويس اينترنت به طور عادي بايد فقط از مشتركين خود هزينه اشتراك يا مصرف دريافت كنند اما بنابر سابقه در گوشه و كنار دنيا، مشخص شد آنها تمايل دارند كه قادر باشند علاوه بر مشتركان از دارندگان سايتها و اپليكيشنها نيز پول بگيرند يا با مدلهاي قيمتگذاري و ارايه بستههاي متفاوت با فراهم كردن دسترسي ارزانتر به سايتهاي پرطرفدار به نحوي مشتري را تشويق به استفاده از خدمات خود كنند. بنا بر اصل بيطرفي شبكه، شركتهاي تامينكننده دسترسي اينترنت اجازه ندارند كه سرعت دسترسي به گروهي از سايتها را سريعتر كنند يا گروهي ديگر را كندتر كنند. همچنين اجازه ندارند، ترافيك اينترنت به جايي را رايگان يا ارزانتر يا گرانتر از سايتهاي ديگر كنند يا دسترسي به بخشي را قطع كنند. در نگاه اول ارايه سرعت بهتر، رايگان يا ارزانتر بودن برخي سايتها مخصوصا سايتهاي پر استفاده ممكن است از نظر مشتري خيلي هم خوب باشد. همان چيزي كه ميتواند مشتري را خوشحال كند. اولين مشكل اين كار پديد آمدن فرصت نوعي باجگيري است، يك شركت سرويس اينترنتي با تعداد مشتركين زياد ميتواند به سايتها بگويد اگر پولي به اين شركت پرداخت نكنند، دسترسي مشتريان به آنها را گران، كند يا قطع ميكند. چرا سايتها و اپهاي بزرگ با آنكه بايد در اين شرايط، هزينه بيشتري كنند اما بيطرفي شبكه را نميخواهند؟ سايتهاي بزرگ مثل شبكههاي اجتماعي، پيامرسانها يا سايتهاي نمايش فيلم و سريال ميتوانند با پيشنهاد قراردادي براي پرداخت پول به شركتهاي ارايهكننده سرويس اينترنت از اين شركتها بخواهند، سرعت دسترسي آنها را بهتر و هزينه مشتري را براي استفاده از سايتشان كمتر كنند. در واقع ارايه سرعت بهتر و ترافيك ارزانتر به آنها به اين معني است كه سرعت براي ساير رقبا و شركتهاي كوچك كندتر است و استفاده از خدمات شركتهاي رقيب براي مشتري گرانتر يا كم كيفيتتر ميشود. به اين صورت يك شركت نمايش فيلم و سريال بزرگ يا يك پيامرسان ميتواند، فرصت را از شركتهاي كوچكتر يا رقبايي كه ميتوانند خدمات رقابتي و بهتري به مشتريان ارايه كنند، بگيرد. عدم بيطرفي شبكه، انگيزه سرمايهگذاري، نوآوري و راهاندازي كسب وكارهاي نو را از بين ميبرد. چرا كاربران بيطرفي شبكه را ميخواهند؟ كاربر نميخواهد كسي براي اينكه او چه چيزي را استفاده كند يا به چه چيزي دسترسي داشته باشد و به چه چيزي نه تصميم بگيرد. نميخواهد كسي تصميم بگيرد كه دسترسي براي يك خدمات براي او سختتر از خدمات ديگري باشد. نميخواهد كسي او را به خاطر مسائل مالي به نحوي تحت فشار قرار دهد كه به خاطر هزينه اينترنت از يك سايت، پيامرسان يا شبكهاي استفاده كند كه براي او ارزانتر تمام ميشود. نميخواهد اگر يك سايت، كسب وكار، حرف يا مطلبي دارد، دسترسي به مخاطب و رساندن حرفش به گوش ديگران، گرانتر از حرف پولدارها يا قدرتمندان تمام شود. نميخواهد شخصي يا شركتي اين قدرت را داشته باشد كه بتواند از او بابت دسترسي به مخاطب باج بگيرد. نقض بيطرفي شبكه، نقض آزادي بيان، آزادي انتخاب، برابري فرصتها و اعمال تبعيض است. زندگي در دنياي مجازي، تجربه تازه و بديع بشر در چند دهه اخير است كه با همه مجازي بودن به شدت، زندگي واقعي افراد را تحت تاثير قرار داده است. اين مساله هم همانند هر مورد ديگري كه با زندگي بشر در ارتباط است بايد با بحث و پژوهش و كار كارشناسي در بسياري از رشتهها ساختارمند شود و زير چتر قانون قرار بگيرد تا صاحبان سرمايه، ارايهدهندگان خدمات اينترنتي، فرصتطلبان و حتي افراد معمولي، فرصت و امكان سوءاستفاده از حقوق افراد را پيدا نكنند و در صورت انجام خطا، نيروي قانوني الزامآوري مانع آنها شود.