من و كيميايي و دو رفيق
جواد نوروزبيگي
قرار بود همكاري با آقاي كيميايي هنگام ساخت فيلم قاتل اهلي اتفاق بيفتد اما وقتي متوجه شدم كه تهيهكننده قاتل اهلي از همكاران هستند، تصميم گرفتم فيلم ديگري در خدمتشان باشم. زمان گذشت تا اينكه پارسال به همراه آقاي رنجكشان براي تولد آقاي كيميايي به ديدارش رفتيم و بحث ساخت فيلم «خون شد» هم مطرح شد. سناريوي خون شد را خواندم و جلسات متعددي با آقاي كيميايي داشتيم و من با توجه به سوابقي كه آقاي كيميايي در سينماي ايران دارد، علاقهمند بودم با ايشان كار كنم تا با همكاري با كارگردان بزرگي كه آشنا به قواعد ديگري از سينماست، تجربه كسب كنم. الان كه نزديك به يكسال از توليد فيلم «خون شد» ما ميگذرد، ميتوانم بگويم كه يكي از بهترين كارهاي سينمايي من اين بود كه در خدمت آقاي كيميايي بودم و در كنار ايشان كسب وكار سينما را سنجيدم و متوجه شدم آن چيزهايي كه تا به حال درباره ايشان ميگفتند حرفهاي نامربوطي بود. ما مثل دو رفيق كارمان را شروع كرديم و ايشان كاملا قواعد حرفهاي كار را رعايت ميكردند و من براي ساخت اين فيلم كمترين مشكل را با ايشان داشتم. خيلي كارگردان با انصاف و با اخلاقي هستند. آقاي كيميايي با دوربين (پشت دوربين) و بدون دوربين با هم فرق ميكند، وقتي پشت دوربين قرار ميگيرند و مشغول ساخت فيلم ميشوند خيلي جوان و پرتحرك و كاري هستند. الان كه كارمان تمام شده هم مثل دو رفيق هستيم هر چند وقت به هم سر ميزنيم با هم گپ ميزنيم اصلا بگويم شايد كار بعدي ما هم دوباره با هم باشد. اين روزها روي فيلمنامه جديدي با هم كار ميكنيم تا ببينيم خدا براي آينده چه ميخواهد. مرد شريف داناي سينماي ايران هستند وظيفه ما اهالي سينماست كه به نسل ايشان احترام بگذاريم و قدرشان را بدانيم...
وقتي علاقه دارند فيلم بسازند كمكشان كنيم تا مسير برايشان هموار شود. ما هنوز به دنيا نيامده بوديم كه اين نسل فيلم ميساختند و با فيلمهاي اين فيلمسازان مطرح ما علاقهمند سينما شديم. تولد استاد كيميايي را تبريك ميگويم، اميدوارم سايهشان بالاي سر اهالي سينما باشد و فيلمهاي عاليتري براي سينما بسازند.