كرونا لطفا بيا من را بگير ...
مهدي افشارنيك
ديروز به كرونا گفتم:«بيا من را بگير اما بذار دخترم با خيال آسوده امتحانش را بدهد» كنكوري است. مانند بسياري ديگر. فكر كنم اين گفته به خويش من را تقريبا اغلب والدين بچه كنكوريها اين روزها با خود گفتهاند. صورت واقع اين است كه با كسي ديگر، يا شنونده ديگري نميشود اين سخن را گفت فقط شايد خود كرونا درك كند كه با ما چه كرده، ميكند و يا خواهد كرد. به نوع خاص و كنجد پنيري «سندرم استكلهم» گويا دچار شدم.
اما سوال اينجاست كه چرا بايد كرونا مخاطب اين نگراني باشد؟ يعني نهاد برگزار كننده نبايد صداي نگران ما را بشنود؟ كه آيا اصلا ميشنود؟ چرا اين قدر عاجز است در رفع نگراني و جواب درست به مطالبه مردم دادن؟ واقع اين است كه خانوادههاي كنكوري در ايران از يك سال يا دو سال قبل وارد استرس كنكور ميشوند كه سرنوشت فرزندشان را رقم ميزند. كدام دانشگاه؟ كدام رشته؟ كدام شهر؟ با چه ميزان هزينه؟ چقدر سرمايهگذاري؟ و دهها سوال ديگر كه استرسزا و پريشانساز است و هر روز رو به رو ميشوند تا نتيجه فرزندشان در كنكور بيايد.
همين كه سيستم آموزشي كشور با اين همه پيشرفتهاي مختلف در دنيا هنوز در پله برگزاري كنكور مانده است و نميتواند سيستم جايگزيني كه استرسزا و پريشانساز نباشد به جامعه و خانوادهها عرضه كند، نقدهاي بسيار جدي به آن وارد شده است و ميشود. صحبت از مافياي كنكور و قدرتشان چه در نهادهاي تصميمگير و چه در رسانههاي فرادست كشور به ميان كشيده تا جايي كه وزير سابق آموزش پرورش به صراحت ميگويد، حريف مافياي كنكور نشد. و قصه وقتي با نمكتر شده كه كرونا هم مزيد بر اين نگراني و استرس شده و خانوادهها در دوراهي كنكور و دانشگاه رفتن فرزندان يا حفظ سلامتيشان گير كردهاند. البته درست است كه مسوولان امر مدام تاكيد بر پروتكلهاي بهداشتي، حفظ فاصلهگذاري و چنين و چنان كردن در برگزاري كنكور ميكنند اما به واقع اين سخنان اعتمادبخش نيست.
چراكه از روز اول برخورد سيستم دولتي- حكومتي با كرونا شعر و شعاري بود. «كرونا را شكست ميدهيم» سخني بود كه تجلياش در زيرنويسهاي شبكه خبر بيشتر بود تا در تصميمسازيها. تا كمي جو فروكش كرد، آن نهاد دنبال درآمد طرح ترافيكش رفت و بسياري از شهروندان را به سمت مترو و اتوبوس سوق داد، آن ديگري همه كارمندهاي خود را به كار فرا خواند و در اتاقهاي 10 متري 5 نفر آدم را جا داد، آن يك، پروژه افتتاح كرد و رييس دولت و وزير و وكيل را دعوت كرد و آورد. آن ديگري هم كه بماند، قسطها و دريافتيهايش از كاسب و مردم را دوباره با شدت و حدت به جريان انداخت. با اين صورتبندي و اين بيمبالاتي رفتاري، كرونا دوباره
اوج گرفت.
بله! كرونا در بسياري از نقاط دنيا برگشته است. مختص ايران نيست. بشريت و تمدن امروزي در مقابلش عاجز شده و تنها ايران نيست. بسياري از مردان سياست هم در ديگر نقاط دنيا به خزعبلات گفتن و شعر و شاعري سخن گفتن و يا كل كل روي آب و تير هوايي زدن در برابر كرونا روي آوردن و باز خاص
ايران نيست.
اما در بسياري از همان نقاط دوباره كرونا برگشته. در دنيا، سيستمهاي آموزشي بهينه شده است، كنكور سالهاست برداشته شده، ارزشيابي ورود به دانشگاه بر اساس معيارهاي مدرنتري بنا شده و دانشآموزان درگير تست و حفظ و اين قبيل
توسلات نيستند.
اما اينجا كه باز كرونا برگشته ما با كلي ساختار الا كلنگي و سيراب شيردوني مواجهايم و كرونا هم كه اسيرمان كرده. دوستي را ديدم كه يك سال است براي كنكور دكتري تلاش ميكند و ميخواند. همين چند روز پيش كه رفته بود، كنكور دهد از شدت فاصلهگذاري و رعايت پروتكلها ذوقزده شده بود و امتحان نداده از جلسه زده بود بيرون. بيماري زمينهاي دارد و ريسك كرونا گرفتن را بر معطل ماندن يك سال ديگر، مهمتر ديده بود و
امتحان نداد.
كنكور سراسري ورود به دانشگاه كه گستردهتر است. لطفا اگر به تعويق نمياندازيد، فاصلهگذاري و پروتكلها را طوري رعايت كنيد كسي كه بيماري زمينهاي دارد، دچار نشود يا انصراف ندهد. هر چند كه... با همان كرونا گفتوگو كنيم شايد بهتر باشد. بيا خودم را بگير، بچهام را رها كن.