شوك سياسي انفجار
فاطمه كساييزاده
شايد هنگامي كه ميشل عون براي استقبال از مكرون رييسجمهور فرانسه به فرودگاه ميرفت، نميدانست در پايان اين سفر با ضربالاجل مكرون نسبت به اصلاحات سياسي در لبنان، بحران سياسي تازهاي بر مشكلات لبنان افزوده خواهد شد. زماني كه مكرون با كروات مشكي سوگوارانه و بدون همراهي رييسجمهور يا ديگر اعضاي بلندپايه حكومت لبنان از منطقه آسيبديده از انفجار در الجميزه ديدن ميكرد، مردم متاثر و خشمگين با سر دادن شعار انقلاب! انقلاب! و طلب سرنگوني نظام او را احاطه كردند. جز آن نيز در شبكههاي اجتماعي هم لبنانيها طبقه حاكم را به فساد و هدر اموال و اهمالي كه مسبب انفجار شد، متهم كردند و خواستار بركناري آنان شدند. مكرون پس از ديدار با 3 مقام بلندپايه اظهار كرد، لبنان با بحران سياسي و اخلاقي بزرگي مواجه است و اميدوار است جزييات حادثه انفجار مشخص شده و مقصرين آن مجازات شوند. او با بيان اينكه كمكهاي فرانسه به دست افراد فاسد نخواهد رسيد تلويحا دولت فعلي لبنان را غيرقابل اعتماد دانست و وعده داد كه با تمام نيروهاي سياسي در لبنان براي دستيابي به توافقي تازه صحبت خواهم كرد. اينكه او به بيروت آمده است تا پيمان سياسي تازه را پيشنهاد دهد و اگر نيروهاي سياسي قادر به حفظ توافقنامه نيستند، مكرون مسووليتش را در برابر مردم لبنان انجام ميدهد! او با تعيين ضربالاجل غيرمترقبه اظهار كرد كه اول سپتامبر به اينجا بازميگردم و اگر آنها تا آن موقع از پسش برنيايند، من مسووليت سياسي خود را برعهده ميگيرم. شيوه نامتعارف مكرون در دلجويي از مردم لبنان و تهديد دولت ملي و مستقل آن متاثر از رابطه تاريخي استعماري ميان فرانسه و لبنان است. وجود زبان مشترك و دين مسيحيت در اين سرزمين عربي از منظر بسياري از تحليگران مشوق حضور و نفوذ مداخلهجويانه فرانسه از اين نقطه در جهان عربي و اسلامي شده است.
خبر امضاي طومار 36 هزار نفره با مضمون درخواست بازگشت لبنان تحت لواي استعمار فرانسه در شرايط بحراني دو روز گذشته را غيرواقعي مينمايد؛ سخني كه هويت و تاريخ لبنان را نشانه رفته و باورپذير نيست، با توجه به وضعيت لبنان در بحرانهاي اقتصادي ناشي از بيكاري و كرونا همچنين به علت از بين رفتن مخازن غلات در انفجار؛ اين كشور تنها به مدت يك ماه ذخيره غذايي دارد. اين مشكل، حكومت لبنان را در تصميمگيري سياسي مستاصلتر كرده است. برخي از لبنانيها معتقدند، ضعف ديپلماسي يكي ديگر از ضعفهاي حاكميت ملي لبنان است كه در نتيجه آن قادر به حفظ جايگاه خود در عرصه بينالمللي نيست. لبنان براي عبور از بحران اقتصادي نيازمند كمكهاي مالي بينالمللي است، مكرون با وجود پيششرطهاي مداخلهجويانه وعده داده كه با برگزاري نشستهاي بينالمللي براي جلب مساعدت اروپا كمك كند. نظام سياسي فعلي لبنان بر اساس سند آشتي ملي لبناني يا همان توافق صلح طائف است كه در سال ١٩٨٩ بين طرفهاي متنازع بر لبنان با ميانجيگري عربستان سعودي در شهر طائف منعقد شد. تلاشي كه در راستاي پايان جنگ 15 ساله داخلي لبنان بين سوريه، اسراييل و لبنان صورت گرفت. مجموعا توافقنامه طائف تحت 4 ماده است:
١- اصول كلي مانند استقلال لبنان و هويت عربي آن و شكل سياسي دولت كه جمهوري پارلماني دموكراتيك تعيين شده و موارد اصلاحي سياسي مانند تبيين نحوه توزيع كرسيهاي مجلس كه به صورت مناصفه بين مسلمانان و مسيحيان است.
٢- بسط حاكميت دولت لبنان بر تمام سرزمين لبنان و اضمحلال تمام گروههاي ميليشياي لبنان و غيرلبناني.
٣- آزادي لبنان از بند اشغال اسراييلي، اين پيمان بر ضرورت عمل بر آزادسازي لبنان و اجراي حكم شماره ٤٢٥ شوراي امنيت تاكيد دارد.
٤- تاكيد بر روابط دوجانبه ويژه ميان لبنان و سوريه.
اساس اين معاهده بر مبناي «همزيستي مسالمتآميز» بين طوايف مختلف در لبنان بود تا نظام سياسي بتواند پس از جنگهاي داخلي به شكل سالمي در پارلمان فعاليت كند.
ساختار اين نظام به مراتب متفاوتتر از گذشته بود و طائفه مسيحيان ماروني كه در زمان سلطه فرانسويان به شكل ويژه قدرتمند بودند اين بار مانند گذشته مركزيت نداشتند، تقسيم مناصفه قدرت ميان مسلمانان و مسيحيان بدون در نظر گرفتن مولفههاي جمعيتي و جغرافيايي تعيين شد كه اگر بر مبناي مولفههاي معمول و با انتخابات آزاد صورت ميگرفت، پارلمان اكثريت مسلمان بود. سلب سلاح از تمام شبهنظاميان صورت گرفت و حزبالله به عنوان محور مقاومت قانونا از بند دو مستثنا شد و پس از عقبنشيني اسراييل در سال ٢٠٠٠ همچنان در جنوب لبنان مسلح است.حال اينكه كدام بخشها از توافقنامه طائف از ديدگاه مكرون نيازمند بازنگري است، محل تامل است.با وجود تنش چندي پيش ميان حزبالله لبنان و اسراييل اين گمان ميرود كه در تحقيقات گسترده بينالمللي براي كشف علت انفجار، حزبالله لبنان متهم شود. مذاكره با حزبالله براي آينده لبنان به چه صورت پيش خواهد رفت؟ آيا تمام اين فشارها براي از سر نويسي نظم سياسي متوجه نيروي مقاومت خواهد شد تا اين بار فشار سياسي داخلي را بر آن وارد كند؟لبنان كه پس از توافقنامه طائف چون آتشي زير خاكستر زيست و با بحرانهاي اقتصادي رنجور شد و اعتراضات مردمي بسياري را تجربه كرد امروز دست به دامان مكرون شده تا سرنوشتش را از نو بنويسد. سكوت دولت لبنان نسبت به مداخله بارز مكرون ناشي از ترس از خشم و سوگواري ملت و باور وجود فاصله ميان حاكميت و مردم است. مشروعيت متزلزل حكومت كه گويي با فروپاشي بيروت فرو ريخته، يكي از نادرترين وقايع را در نظام بينالملل رقم زده است. رييسجمهور كشوري ديگر به عنوان ناجي از مسووليتش در قبال اتباع كشوري ديگر سخن بگويد، امري كه در قوانين نظام بينالملل پذيرفته نيست اما با سكوت قواي سياسي در لبنان گويي اين بار پذيرفته شده است.