• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4721 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۲۸ مرداد

بهمن مفيد دق‌مرگ شد

احمد طالبي‌نژاد

اصطلاحاتي نظير غمباد گرفتن يا دق‌مرگ شدن، وقتي در قديم به كار گرفته مي‌شد متعجب مي‌شديم كه معني‌اش چيست و اصلا چرا اين واژه‌ها به كار برده مي‌شود، ولي در سال‌هاي اخير به خصوص در دوران برزخي كرونا كه تعداد زيادي از اطرافيان و آدم‌هاي دور و بر خود را از دست داديم به نظرم مي‌آيد بيشتر با اين اصلاح آشنا شدم، چراكه يا مرگ‌شان از غمباد بود يا حاصل دق‌مرگي. درست است مي‌گويند فلاني سرطان داشت يا آقاي سينايي مريض بود يا بهمن مفيد بيماري بدي داشت و همين‌طور ديگراني كه در اين وضعيت از دست رفتند . متاسفانه هيچ كاري از دست كسي برنيامد حداقل نتوانستيم در مراسم تشييع جنازه آنها شركت كنيم يا... اما سال‌هاست سوالي ذهن مرا به خود مشغول كرده است. از همان زماني كه محمدعلي فردين قرار بود با وزير وقت ملاقات كند تا بلكه گشايشي در كارش حاصل شود و بتواند به سينما برگردد ولي در كمال تعجب ديديم كه همان شب دق كرد و مرد. همان روزها اين سوال به ذهنم رسيد چه كسي پاسخگوي اين غمبادها و دق‌مرگ شدن‌هاست؟ چه كسي باعث و باني غمي بود كه چند دهه در دل چنين بازيگراني تلنبار شده بود و در نهايت آنها را از پا در آورد؟ بهمن مفيد به عنوان يك بازيگر از خانواده فرهيخته‌اي مي‌آمد، پدرش غلامحسين مفيد از تئاتري‌هاي قديمي بود و در كارهاي تئاتر هم بچه‌هايش بهمن، بيژن و اردوان مفيد و خواهر بزرگوار او خانم هنگامه مفيد كه همسر كامبيز صميمي‌مفخم بودند، همراهي‌اش مي‌كردند (تقدير روزگار جوري رقم خورده كه پيكر بهمن مفيد در قبر دو طبقه كنار كامبيز صميمي‌مفخم در قطعه هنرمندان قرار بگيرد) به هر حال مي‌خواهم بگويم بهمن مفيد جنايتي مرتكب نشده بود، نه اختلاس كرده بود و نه دزدي و نه مال مردم خورده بود. او فقط بازيگر سينمايي بود كه آن موقع ماهيتي داشت كه ما به آن اصلاح فيلمفارسي مي‌گوييم. 

در واقع نوعي سرگرمي كه گاهي وقت‌ها اين سرگرمي خيلي سخيف مي‌شد. ولي نكته حايز اهميت اينكه در بين بازيگران آن مقطع كساني بودند كه رو به تعالي داشتند؛ بهمن مفيد از جمله كساني بود كه با فيلم غير متعارف «قيصر» وارد سينما شد، او با يك مونولوگ معروف به چهره محبوب تبديل شد. در فيلم «داش‌آكل» نقش «كاكا رستم» يكي از نقش‌هاي ماندگار دوران بازيگري خود را بازي كرد و در «رضا‌موتوري» نقش بسيار شيريني داشت. 
با علي حاتمي در فيلم «قلندر» و «طوقي» بازي كرد و سعي او اين بود كه با كارگردان‌هاي بزرگ و مطرح فرهنگي همكاري داشته باشد... ولي خب مزاج سينماي آن زمان به گونه‌اي بود كه براي فراموش نشدن و بقا در سينما بعضي بازيگران مجبور بودند تن به نقش‌هايي دهند كه بعضا در شأن خود و خانواده‌شان نبود. ولي توجه كنيم كار بازيگر همين است در كارنامه بازيگران بزرگ دنيا هم همه نقش‌ها شاهكار نيست و بعضي نقش‌ها متوسط يا زير متوسط است. يعني اگر در كارنامه بهمن مفيد چند فيلم زير متوسط ديده مي‌شود اين شامل همه بازيگران دنياست و چاره‌اي هم غير از اين نبود. خاصيت سينماي آن دوران اين‌گونه بود و اتفاقا اين نوع سينما پرمخاطب هم بود. سينماي رويافروشي كه هيچ نسبتي با واقعيت‌هاي جامعه ما نداشت. هيچ گناهي هم بر گردن اين بازيگران نيست  اما سوال من اين است كه چرا بهمن مفيد كه اول انقلاب سعي كرد خودش را همسو با انقلاب نشان دهد در سينما ممنوع‌الفعاليت شود ولي تعدادي از همكارانش كه بلد بودند نقش خود را عوض كنند همچنان فعاليت مي‌كنند و به كار خود ادامه مي‌دهند. گناه بهمن مفيد چه بود؟ اينكه چنين آدمي را محدود و خانه‌نشين كنيم، ظلم بزرگي است چه بسا از ظلم بيشتر و دق‌مرگ كردن است. 
اين حق نيست و كساني كه مسبب بيكاري بهمن مفيد بودند چه مسوولان و چه تهيه‌كننده‌ها در قبال تاريخ بايد پاسخگو باشند. بهمن مفيد رفت و هر بار با هر رفتني غم عجيبي در دل ما خانه مي‌كند. من نه نسبتي با بهمن مفيد داشتم و نه شيفته كارهاي او بودم ولي واقعا حق نبود به شكل ناجوانمردانه‌اي از سوي طبيعت و مسوولان دچار مرگ مواجا شود. آقايان مسوولان تلاش كنيد تا جبران كنيد. تا كي بايد بهروز وثوقي بازيگر درجه يك سينماي ايران غربت‌نشين باشد و نتواند پا به خاك كشورش بگذارد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون