تقدير كاكارستم
حسن لطفي
اگر چه بعضي افراد نگذاشتند زمانه با بازيگر نقش كاكا رستم (بهمن مفيد) سر سازگاري داشته باشد و او را از دايره تئاتر و سينمايي كه از خردسالي در آن فعاليت كرده بود بيرون گذاشتند، تقدير اين فرصت را به او داد تا در روزگاري جان به جان آفرين تسليم كند كه ديگر از نگاه صفر و يكي دهه شصت در آن خبر چنداني نيست و خيليها از نگاه مستبدانه خود دست برداشتهاند و نميگويند سينما يعني آنچه من ميخواهم و ميگويم. حالا ديگر باور دارند سينما يعني تمام سينما. خطكشهايي كه سالها به دست داشتند و با آن دور بعضي فيلمها و برخي افراد خط ميكشيدند را زمين گذاشتهاند و به كساني كه سينماي ديگري را دنبال كردند نگاه مهربانتري دارند. ديگر كسي از قرار گرفتن در نماي نزديك دو نفره (تو شات) با بازيگران سالهاي دور ابايي ندارد. البته يك چنين باوري هنوز همگاني نشده و برخي مصلحتانديشيها وجود دارد كه باعث ميشود بازيگراني مثل ناصر ملك مطيعي. بهمن مفيد و... در حسرت پرده سينما بمانند و همچو شمع افروخته آب شوند. شايد وقت آن رسيده باشد كه مهرباني همهگيرتر شود و بياحتراميهايي كه به يك نسل از سينماي ايران روا داشته شده مورد بازنگري قرار گيرد. هرچند كه براي امثال بهمن مفيد كمي دير است اما بهتر است قضاوت را به تاريخ سينما بسپاريم. تاريخي كه ثابت كرده. در بقا و ماندگاري يك اثر هنري دستور هيچ صاحب قدرتي كارساز نيست. در آن قابليتهاي هنري و خواست مردم است كه تعيينكننده است. اينكه پس از 41 سال صحنهاي از فيلم قيصر با نقشآفريني بهمن مفيد همچنان دست به دست ميگردد و جذابيت دارد نشاندهنده خواست مردم و توانايي بازيگري است كه توانسته ظرف زمان را رد كند و گرفتار روزمرّگي و نابودي نشود. قصدم عظمت دادن به كارنامه هنري بهمن مفيد نيست؛ آنهم به خاطر مرگش. اما درست كه نگاه كنيم در كنار فيلمهاي عامهپسندي كه كارنامه او را پر كرده چند نقش كوتاه هم هست كه نشان از توانايي و استعداد او در خوب بازي كردن دارد (پشت و خنجر، نفس بريده، كمين، طوقي و...) شايد اگر در گذشته نگاه مهربانتري نسبت به بازيگران همنسلش داشتيم اوضاع كارنامه هنرياش بهتر ميشد و نقشهاي ماندگار و درجه يكي همانند كاكا رستم در آن بيشتر ميشد. فعلا كه نشده و انگار هنوز بايد منتظر مهربانتر شدن بعضيها باشيم. بعضيها كه خودشان را مدار و مالك دنيا ميدانند.