دانته و كمدي الهي
مرتضي ميرحسيني
درباره دانته آليگيري نوشتهاند كه حدود 50 سالگياش مردي بود سبزهرو با چشماني نافذ و قدي متوسط و تا حدي خميده كه آرام و شمرده گام برميداشت و در چهرهاش نشانههاي وقار و افسردگي ديده ميشد. در فلورانس در خانوادهاي سرشناس اما گرفتار تنگدستي متولد شد و مادرش را در سالهاي كودكي و پدرش را در ابتداي نوجواني از دست داد. والدينش او را دورانته ناميده بودند اما خودش كه اين اسم را نميپسنديد آن را به دانته تغيير داد و با همين نام هم در تاريخ به ياد سپرده شد. در گذر از نوجواني دو بار، ابتدا به ويرژيل و بعد به دختري به نام بئاتريس دل بست. ويرژيل بت زندگياش شد و بئاتريس هم كسي بود كه دانته نخستين شعرهايش را براي او نوشت. دختر چندي بعد با پسر يكي از بانكداران فلورانس ازدواج كرد و همان سالهاي جواني هم از دنيا رفت. دانته نه از ازدواج بئاتريس كه از مرگ زودهنگام او تكان خورد. حتي مرثيهاي برايش سرود: «و خداوند او را به سوي خويش خواند،/ زيرا ديد كه اين جايگاه ملامتبار و به غايت پليد، / زيبنده موجودي چنين باشكوه نيست.» بعد از بئاتريس تجربههاي عاشقانه ديگري هم داشت و حتي تشكيل خانواده داد، اما اصالت و داغي اين اولين تجربه ديگر برايش تكرار نشد و خاطره دختر تا پايان عمر با او باقي ماند. دانته 35 ساله بود كه عضو شوراي رياست شهر فلورانس شد و زندگياش با سياست و رقابتهاي مرسوم و معمولا كثيف آن گره خورد. سياست براي او دشواريها و دردسرهاي زيادي داشت و آرامش را از زندگياش ربود. حتي دورهاي به تبعيد رفت و در فقر و نكبت زندگي كرد. در سالهاي تبعيد و دوري از فلورانس، دلزده از تشتت سياسي و چندپارگي ايتاليا رساله «در سلطنت» را نوشت و در آن از خاطره امپراتوري روم كه قلمرويي پهناور را زير سايه دولتي قوي يكپارچه كرده بود با حسرت ياد كرد. بعد از دورهاي ناكامي و آوارگي، به صومعه سانتا كروچه پناه برد و در آنجا معتكف شد. از هياهوها كه فاصله گرفت كار نوشتن شاهكارش، كمدي الهي را شروع كرد و حتي بعد از خروج از صومعه، تا سالهاي آخر عمر به آن اشتغال داشت. چنان كه ميدانيد كمدي الهي منظومهاي سه بخشي است- كه به مفهوم «تثليث» در مسيحيت اشاره دارد- و با «دوزخ» كه حكايت انسان آلوده به گناه و اسير نوميدي است آغاز ميشود، در «برزخ» كه ماجراي توبه و تزكيه اوست ادامه مييابد و با «بهشت» كه روايت رهايي و رستگاري به ياري عشق عاري از نفسانيت و دستيابي به رضايت الهي است به پايان ميرسد. خودش آن را «كمدي» ناميده بود زيرا به نظرش ميرسيد كه هيچ واژه و اصطلاح ديگري به خوبي كمدي، داستان نجات از بدبختي و رسيدن به خوشبختي و سعادت را توضيح نميدهد. البته بعدها، گويا در قرن هفدهم برخي دلبستگانش لفظ «الهي» را به عنوان اثر افزودند و از آن پس اين منظومه كمدي الهي نام گرفت. به جز مكتوبات مسيحيان و نوشتههاي حكماي اروپايي، رد آثاري از داستانهاي ايران باستان و نيز الاهيات اسلامي و توصيفات قرآن از جهنم و برخي آثار متفكران مسلمان در كمدي الهي ديده ميشود. همچنين طبيعي است كه تجربيات شخصي دانته از تبعيد و غم و نوميدي و دوري از خانواده هم در لحن و محتواي منظومهاش اثر گذاشته باشد. كمدي الهي دانته در فهرست آثار بزرگ تاريخ ادبيات جهان نيز يكي از صدرنشينها محسوب ميشود. دانته تا سال 1321 ميلادي عمر كرد و در چنين روزهايي از ماه سپتامبر درگذشت.