روايت گلايه صانعي از حسن روحاني
حسين كروبي
آيتالله يوسف صانعي، مرجع عاليقدر و فقيه پيشرو روز گذشته دار فاني را وداع گفت، روحاني مردمي كه به خصوص در يك دهه اخير ايستادن در سمت و سوي مردم را انتخاب كرد. فارغ از اينكه آيتالله يوسف صانعي پس از حوادث مترتب شده از انتخابات سال ۱۳۸۸ همواره كنار مردم و محصوران بود، پدرم، شيخ مهدي كروبي از ايشان همواره به خوبي ياد و خاطراتي به نيكي از آيتالله صانعي براي ما نقل كرده و از حصر نيز همواره جوياي احوال اين روحاني گرانقدر بود.
پدرم آيتالله صانعي را از دوران نوجواني ميشناخت و روايت ميكرد كه وقتي نوجوان بود و براي تحصيل در حوزه علميه به قم رفته بود با آيتالله صانعي آشنا شد. آقاي كروبي ايشان را همواره يك روحاني ريزنقش و ريزجثه، كم سن و سال و با لباسي بلند در آغاز آشناييشان توصيف ميكرد كه از همان زمان در حوزه پيچيده بود كه طلبهاي بسيار درسخوان، كوشا و دقيق است، طلبهاي كه بعدها نيز از شاگردان برجسته امام خميني (ره) و از نيروهاي موثر انقلاب و جمهوري اسلامي شد.
آيتالله صانعي اگرچه از روحانيون برجسته و عاليرتبه در اوان انقلاب بود اما دستكم در يك دهه اخير و درست زماني كه در كنار مردم ايستاد و از قدرت فاصله معناداري گرفت با جفا روبهرو شد و در همه اين سالها در حق ايشان بيمهريهاي زيادي صورت گرفت. بيمهريهايي كه چه از سوي حاكميت و چه از سوي برخي گروههاي فكري به ايشان روا داشته شد. اين بيمهري البته به مرور دامنه وسيعتري گرفت.
حسن روحاني هم پس از پيروزي در انتخابات رياستجمهوري دوره يازدهم و هم پس از پيروزي در دوره دوازدهم انتخابات رياستجمهوري به قم رفت و ديداري با مراجع و روحانيون عاليرتبه قم داشت. همانطور كه به خاطر داريد آيتالله صانعي از جمله كساني بود كه هم در دوره اول و هم در دوره دوم انتخابات از حسن روحاني حمايت كرد، اما او در سال ۹۶، چند ماه پس از راي آوردن وقتي عازم قم شد با همه مراجع ديدار كرد اما بنا بر احتياط به ديدار آقاي صانعي نرفت. پدرم وقتي فهميد كه آقاي روحاني ملاحظاتي داشته و به ديدار آيتالله صانعي نرفته است، به قدري ناراحت شد كه از من خواست عازم قم شوم و مراتب ناراحتي و دلخوري ايشان را به آقاي صانعي منتقل كنم. آقاي كروبي همچنين از من خواست كه يكي از دوستان روحاني را هم در اين سفر همراه خود ببرم و هر دو از آيتالله صانعي دلجويي كنيم. من از آقاي محمدعلي ابطحي خواهش كردم كه من را در اين سفر همراهي كند و ايشان نيز پذيرفت. هر دو خدمت آيتالله صانعي رسيديم و ناراحتي آقاي كروبي را از اينكه حسن روحاني به قم آمده و ايشان را مورد بيمهري قرار داده، ابراز كرده و از ايشان دلجويي كرديم. فارغ از اينكه آيتالله صانعي در دو دوره انتخابات از حسن روحاني حمايت كرد، روحاني از شاگردان آيتالله صانعي هم بوده كه اتفاقا ارادت ويژهاي به ايشان داشته است. در همين مورد پدرم نقل ميكرد كه وقتي با آقاي روحاني در مورد آيتالله صانعي صحبت ميكرده، روحاني چقدر بر فضل و علم ايشان آگاهي داشته و تعريف ميكرده و ايشان را يك فاضل تمام عيار توصيف كرده است. همچنين پدر از قول حسن روحاني نقل ميكرد كه وقتي قانون وزارت اطلاعات را به شوراي نگهبان بردهاند-زماني كه آيتالله صافي دبير شوراي نگهبان بوده و آيتالله صانعي هم كه از اعضاي اوليه شوراي نگهبان بود- ايشان به قدري مستدل و قوي از لايحهاي كه نوشته شده بود و مخالفتهايي با آن وجود داشت، دفاع كرد كه آيتالله صافي نيز قانع شد. در واقع آقاي كروبي با نقل اين خاطره تاكيد داشت كه حسن روحاني نيز بر سواد و جايگاه ايشان به خوبي اشراف داشت به خصوص كه مدتي شاگرد آيتالله صانعي هم بود اما در اين سالهاي آخر ايشان را مورد بيمهري قرار داد. با آيتالله صانعي ديدار نكرد تا حاشيهاي ايجاد نشده و لطمهاي به جايگاهي كه با حمايت ايشان و امثال او كسب كرده بود، لطمهاي وارد نشود. از همينرو پدرم اصرار داشت كه ما از آيتالله صانعي دلجويي كنيم. وقتي به ديدار ايشان رفتيم، آقاي صانعي شگفتزده شد كه آقاي كروبي در شرايط حصر هم به فكر بيمهريها نسبت به ايشان است. ما مراتب ناراحتي آقاي كروبي را به اطلاع ايشان رسانديم و ايشان نيز گلايه كرد و ناراحت بود.
آيتالله صانعي همانطور كه با شكلگيري جنبش سبز كنار مردم ايستاد، از روزي كه حصر آغاز شد نيز به فكر محصوران بود و در سخنرانيها و اظهاراتش همواره از محصوران ياد ميكرد. ايشان حتما سالي يكي، دو بار با مادرم تماس ميگرفتند، احوال پدر را ميپرسيدند و هميشه تاكيد داشتند كه اگر كاري از دستشان برميآيد، انجام دهند. ايشان حتي به مادرم ميگفتند اگر احتياج مالي در اين ايام وجود دارد، آماده همراهي و كمك هستند. در واقع از همه نظر حواسشان به خانواده محصوران بود. خاطرم هست كه قبل از اعمال حصر پدر در خانه آيتالله صانعي بودند كه عدهاي به خانه ايشان حملهور شدند و با سنگ شيشهها و خانه ايشان را تخريب كردند. پدر مجبور شد با نردبان از پشتبام به خانه آيتالله منتظري برود و از آنجا به تهران بازگردد اما چه آيتالله صانعي و چه آيتالله منتظري هيچ وقت دست از حمايت محصوران نكشيدند.
فرزند مهدي كروبي