فقیه شجاعت
مصطفي درايتي
يكي از بارزترين مشخصههاي آيتالله يوسف صانعي حريت ايشان بود. حريت ايشان هم در موضعگيريها و اظهارنظرها به خوبي مشهود بود و هم در فتاوايي كه اين مرجع عاليقدر صادر ميكرد. شايد پيش ميآمد كه مراجع ديگر در خلوت در مورد اظهارنظر يا فتاواي ايشان صحبت ميكردند يا حتي با آن موافق بودند، شايد در بسياري از مواقع در خلوت موافق ايستادن كنار مردم و دفاع از حقوق آنها بودند اما اغلب همچون آيتالله صانعي مواضعي صريح اتخاذ نميكردند.
آيتالله صانعي صراحتي در فتوا دادن داشت كه بيسابقه بود. ايشان وقتي به استدلال ميرسيد حتي اگر فتوايش خلاف نظر مشهور بود، مشكلي نداشت چرا كه با صراحت و شجاعت آن را بيان و موضع خود را حفظ ميكرد. آيتالله صانعي به خصوص در يك دهه اخير از معدود مراجعي بود كه تلاش كرد نسبت به تحولات ايجاد شده با دلايل مبنايي مبتني بر زمان و مكان برخورد كرده و هم با صراحت و شجاعت فتوا صادر كند و هم با صراحت و شجاعت كنشگري اجتماعي و سياسي داشته باشد. در واقع ميتوان گفت كه شجاعت وجه امتياز ايشان بود. از آنجا كه بسياري در بزنگاههاي اجتماعي و سياسي در مقام سكوت بودند يا به صورت علني چيزي نميگفتند، موضعگيريهاي آيتالله صانعي از ايشان شخصيتي ساخته بود كه مردم ارتباط بهتر و بيشتري با او به عنوان يك مرجع تقليد برقرار كرده بودند. او هم در فتوا و هم در كنشگري صادق و صريح عمل ميكرد و مسلما هزينههاي آن را هم به جان خريد.
هم فتاوا و هم اظهارنظرها و كنشگريهاي ايشان هزينهساز بود اما آيتالله صانعي معتقد بود كه آنچه را به عنوان حكم خدا فهميده و به آن رسيده بايد ابراز كند حتي اگر با او مخالفت جدي شود. اين موضوع وجه امتياز اين مرجع عاليقدر شيعه بود كه به خصوص در يك دهه اخير كه سير تحولات سياسي و اجتماعي دستخوش حوادث و اتفاقاتي قرار گرفت، ظهور و بروز بيشتري پيدا كرد.
آيتالله صانعي به دليل همين ويژگيها مورد بيمهريهاي زيادي نيز قرار گرفت. هم از سوي روحانيت به عنوان مجموعهاي كه سابقه هزار ساله دارد و هم از سوي حاكميت. كمتر كسي جرات ميكرد كه از چارچوبها و رويههاي معمول خارج شود، گاهي برخي مباحث در گفتوگوهاي علمي مطرح ميشد اما اغلب روحانيون هميشه در مقام فتوا احتياط ميكردند كه مبادا خلاف رويه مشهور باشد اما آيتالله صانعي همواره سنتشكن بود. طبيعتا اين روحيه هم عوارضي ايجاد ميكند كه بيمهريها يكي از همين عوارض است. خودشان هم ميدانستند كه با اين رويه مورد بيمهري و جفا قرار ميگيرند اما براي او مهم بود آنچه وظيفه دارد را انجام دهد حتي اگر مورد بيمهري قرار گيرد.
آيتالله صانعي نه تنها از سوي هملباسان و هم مسلكانش مورد بيمهري قرار گرفت بلكه حقي كه برگردن حاكميت داشت نيز ناديده انگاشته شد كه البته ايشان اولين كسي نيست كه اين اتفاق برايش رخ ميدهد و براي نمونه با آيتالله منتظري نيز همين برخورد صورت گرفت. به هر روي هنر اين نيست كه همواره با موضعگيريهاي همراه با حاكميت بهبه و چهچه بشنويم، وقتي كسي جوهرهاش را حفظ ميكند و آنچه را تشخيص داده با شجاعت و جسارت بيان ميكند اگر چه مورد توجه و مهر مردم قرار ميگيرد اما به هر حال بايد منتظر بيمهريها نيز باشد. اتفاقي كه براي آيتالله صانعي رخ داد چه به دليل فتاوا و چه به دليل كنشگري سياسي و اجتماعي با برخوردهايي ناشايست مواجه شد.
كنشگر سياسي اصلاحطلب