انسداد كبير يا صغير
عليرضا هاشميسنجاني
انفتاح يا انسداد؟
مساله اين نيست!
انسداد كبير يا صغير؟ مساله اين است!
به اسم انفتاح در زندگي مردم و حل مسائل و مشكلاتشان رسم انسداد را در پيش گرفتهاند و تك و توك روزنههاي تنفسي نظام را نشانه رفتهاند تا آنها را هم مسدود كنند.
اين مسير را، بدسرانجامي است. عقلاي قوم تا دير نشده كاري بكنند و البته چه زود دير ميشود.
ايجاد تغييرات در قوانين انتخابات (رياستجمهوري و شوراها) و خيز براي كنترل تمام عيار فضاي مجازي، خوابي است كه تعبيرش خوشايند كه نيست هيچ، ترسناك هم هست.
دوستان شوراي عالي اصلاحطلبان به هوش باشند ناقوسي كه به صدا درآمده، سياستورزي جامعهمحور را هم ناممكن ميكند و كيست كه نداند رياستجمهوري و شوراها در نظام جمهوري اسلامي حاكميتي نيست، جزيي از جامعه مدني است! رياستجمهوري به مثابه جامعه مدني بايد مورد توجه ما قرار گيرد و كنشگران جامعهمحور نيز به اين سادگي رهايش نكنند.
صفبندي سياسي در كشور روشنتر و شفافتر شده است هر چند به جاي مبارزات سياسي منظم و هدفدار، شاهد مبارزات يا جنگهاي پارتيزاني هستيم. از نتايج مبارزات نامنظم پارتيزاني، طولاني مدت شدن آن بدون به دست آوردن نتيجه مطلوب است. اين مبارزه اغلب كور است و سالها به درازا ميكشد، در نتيجه همه فرسوده ميشوند، دنبال كار و زندگيشان ميروند و مبارزه را رها ميكنند. روزمرّگي، سردرگمي، عدم توفيق در جلب مشاركت همه، نداشتن تحليل جامع از شرايط كشور، در يك كلام احساس به بنبست رسيدن حاكم ميشود.
بر شوراي عالي اصلاحطلبان فرض است؛ ترسيم نقشه سياسي كشور، تعيين مواضع طرفهاي مبارزه روي اين نقشه، ارايه آن به صورت شفاف به مردم و تدوين استراتژي بلندمدت و تاكتيكهاي مشخص براي رويارويي با بحرانهايي كه بروز آن قابل پيشبيني است.
آري اين فرض تنها راه چاره است.