ادامه از صفحه اول
بلاي قاچاق بر سر اقتصاد
متاثر از نظام سرمايهداري و ارزشهاي آن مانند تجملگرايي، جذابيت كالاهاي خارجي، ارتباطات ماهوارهاي و شبكههاي اجتماعي و تبليغات وسيع آنها، متاسفانه مصرفگرايي به شكل افراطي آن به خصوص در سالهايي كه فروش نفت با قيمت بالا در كشور وجود داشت به شكل نامحسوس ترغيب و تشويق ميشود و بديهي است تغيير سبك زندگي زماني كه تحتتاثير شرايط متفاوتي قرار بگيرد ممكن است پيامدهاي اجتماعي و حتي سياسي نامطلوبي بر جاي بگذارد. فارغ از تبعات كلان فرهنگي اجتماعي و حتي سياسي پديده قاچاق، در ابعاد اقتصادي اين موضوع ميتواند چالشهاي زيادي به همراه داشته باشد از دامن زدن به پديده بيكاري در عين ايجاد اشتغال كاذب و موقتي تا ضعف صنايع داخلي و در نهايت ورشكستگي آنها، از بين بردن فرصتهاي شغلي مولد داخلي، اختلال در بازار و چند نرخي كردن كالا، كاهش منابع درآمدي دولت به دليل عدم پرداخت حقوق و عوارض قانوني در حالي كه توليدكننده داخلي و فعال اقتصادي قانوني بايد همه اين موارد را دقيق و به موقع پرداخت كند كه همين پديده عملا فعاليت اقتصادي و توليد و توزيع داخل و قانوني را از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه نميكند. همه اين موارد را بايد در كنار عوارض بهداشتي قرار داد كه قاچاق در مورد برخي كالاها به همراه دارد. به عنوان مثال در مورد پديده قاچاق سيگار و محصولات دخاني كه اصل پديده از لحاظ بهداشتي داراي عوارض براي سلامتي انسان است با اين وجود در مورد توليدات قانوني و داخلي تحت نظارت و در قالب استانداردهاي اين امر صورت ميگيرد در حاليكه در مورد قاچاق به كرات مشاهده شده كه بهرغم بستهبنديهاي شكيل و زيبا اما محتويات آن از موارد غيراستاندارد، غيربهداشتي و حتي در پارهاي موارد غيراخلاقي پر شده است كه سلامتي و جان مصرفكننده را بازيچه و طعمه سودجويي و منافع شخصي زودگذر قرار ميدهد. بديهي است در شرايط فعلي اقتصاد ايران كه از يك سو بيكاري به شدت زياد و از سوي ديگر قيمت ارز افسارگسيخته است، يك عزم ملي هم از سوي توليدكننده و هم از سوي مصرفكننده ميطلبد. از يك سو توليدكننده بايد تمام هم و غم خود را بر توليد محصول باكيفيت منطبق بر استانداردهاي بينالمللي و در شأن مصرفكننده ايراني قرار دهد و از سوي ديگر مصرفكننده ايراني با افتخار به توليد ملي تلاش كند در ميانمدت كيفيت محصول داخل را ارتقا دهد. بديهي است نقش دولت به عنوان نظارتكننده و برنامهريز در اين خصوص غيرقابل كتمان است تا بلايي كه مصرفكننده ايراني در اعتماد به برخي محصولات داخلي مانند خودرو متحمل شده، در ساير محصولات تكرار نشود.
در پايان بايد اشاره كرد پديده قاچاق يك عمل غيرشرعي و غيراخلاقي است كه ضربات هولناكي بر پيكره اقتصاد و توليد ملي وارد ميكند كه اگر به شكل سيستماتيك كنترل و مقابله نشود فعال اقتصادي قانوني داخلي اعم از توليدكننده و توزيعكننده را نااميد و دلسرد خواهد كرد و اقتصاد ناسالم خواهد بود. پديده قاچاق چرخه معيوب فقر و بيكاري را گسترش ميدهد چرا كه با خروج سرمايه از مسير اصلي خود، توليد ملي و درآمد سرانه را كاهش و بيكاري و فقر را افزايش ميدهد و در شرايطي كه كشور بيش از هر زماني به تقويت ارزش پول ملي نياز دارد با واردات و قاچاق تقاضا براي ارز افزايش يافته و ارزش پول ملي بيش از پيش كاهش مييابد. بر اين اساس نقش دولت به عنوان مجري قانون، بسيار مهم و حياتي است و البته نقشي كه NGOها و تشكلهاي اقتصادي ميتوانند در همراهي با دولت براي كنترل و مهار آن ايفا كنند. اين پديده شوم كه با يك عزم ملي از سوي همه ريشهكن و نابود شود نيز بايد مورد توجه قرار گيرد.
جنگ نامقدس، دفاع مقدس
2- دفاع به مثابه جنگ براي صلح: متعاقب دفاع از خود براي محافظت از تماميت ارضي، فرهنگي، تاريخي، هويتي و ملي، جنگ دفاعي با «جنگيدن براي صلح» به فضيلتي بالابلندتر نيز دست يافت. در واقع دفاع ملي و سراسري ايرانيان از ابتدا بر پايه صلحخواهي بنا شد. از اين منظر، جنگ براي ما، جنگ براي صلح بود، جنگ براي پايان يافتن جنگ. در اين حالت اگرچه راهي به جز جنگ در ابعاد گسترده و سخت آن نيست اما روح حاكم بر رفتار جمعي دفاعي حاكي از ميل به پايان نزاع و درگيري است. صلحخواهي و جنگ براي صلح از آن رو كه تمايل به بازگشت روابط سياسي و اخلاقي براي حل مناقشات و اختلافات دارد، فضيلتي اخلاقي است. اما صلحخواهي به معناي نرمخويي يا احيانا عافيتطلبي نيست، شوق نبرد در مقابل دشمن همچنين شهيد خواندن كشتهشدگان(در قضاوت عمومي و تاريخي) خود بالاترين گواه براي سويههاي اخلاقي و فضيلتمدار دفاع است. در شعار معروف «جنگ جنگ تا پيروزي» نيز مفهوم پيروزي محاكمه متجاوز و ريشهكن شدن عامل جنگافروز بود.
در چهلمين سالگرد آغاز جنگ ايران و عراق و در گراميداشت هفته دفاع مقدس؛ در رابطه با قضاوت اخلاقي كه ميتوانيم از جنگ تحميلي داشته باشيم، همچنين تامل بر اين نكته نيز سودمند است كه چرا جنگ را دفاع «مقدس» ميخوانيم.
واژه مقدس؛ هم در لغت و هم در عرف به معناي پاك شده، پاك خوانده شده و منزه است؛ ما، ماي تاريخي ايرانيان به روشني در سويي ايستاده كه دفاع كرده است. جنگ براي ما معناي دفاع داشته و دفاع همان طور كه گفته شد بر پايههاي فضايل اخلاقي بنا شد. از اين رو بيشك جنگ ما، جنگ دفاعي بود. دفاع، مقدس است چون نميتوان ايرادي، شبههاي و ترديدي در ماهيت و ضرورت آن وارد كرد. دفاع، مقدس است چون بدون آن نميشد به حيات جامعه ايراني استمرار بخشيد و نهايتا دفاع، مقدس است چون جنگ نامقدس است.
اما اينكه دفاع، مقدس است به معناي مقدس بودن عملكرد، افراد و تصميمات ما در جنگ نيست. مقدس بودن دفاع نظر به نفس و ماهيت كلي آن دارد. مقدس بودن دفاع به معناي بيايراد بودن و غيرقابل بحث بودن جزييات و مسائل آن نيست. در واقع به موازات فهم اينكه دفاع، مقدس است، آسيبي وجود دارد به نام مقدسسازي جنگ. مقدسسازي جزييات جنگ راه را بر نقد و نظر، واكاوي و انديشهورزي و روايت موثر و پويا از جنگ خواهد بست.