بهار خاموش
مرتضي ميرحسيني
سال 1962 در چنين روزي، كتاب جريانساز ريچل كارسون به نام «بهار خاموش» منتشر شد. البته كارسون بيشتر بخشهاي اين كتاب را كه موضوع آن استفاده افراطي از سموم و توليد بيرويه پسماند و نقش مستقيم اما اغلب ناآگاهانه انسان در تخريب محيط زيست است پيش از آن در هفتهنامه نيويوركر منتشر كرده بود. بهار خاموش در تاريخچه جنبش هواداران محيط زيست يك نقطه شروع است و خود ريچل كارسون هم چهره پيشرو اين عرصه شناخته ميشود. او دانشآموخته رشته جانورشناسي از دانشگاه جان هاپكينز (واقع در شهر بالتيمور ايالت مريلند) بود و تحصيلات رسمي خود را سال 1932 به پايان برد.
از آن پس تماموقت به مطالعه درباره زيستبوم سواحل شرقي امريكا مشغول شد و چند پژوهش ميداني درباره حيات جانوران و گياهان آن مناطق انجام داد. كارسون نتايج تحقيقات خود را در چند مقاله منتشر كرد و كوشيد توجه مردم عادي و تصميمگيران را به موضوع جلب كند. او اواخر دهه 1950 روي مساله تاثير مخرب استفاده از حشرهكشها و تهديدهايي كه مصرف اين نوع سموم براي حيات جانوري داشتند متمركز شد و همكاري نزديكي را با انجمن ادوبُن شروع كرد. بهار خاموش در واقع يكي از مهمترين نتايج اين همكاري دوطرفه بود و به جز دغدغههاي عدهاي از پيشروترين مدافعان محيط زيست، به چندين و چند سال مطالعات كارسون تكيه داشت.
متاسفانه همان روزهايي كه كارسون متن نهايي كتاب را آماده ميكرد كمي بدحال و در بيمارستان بستري شد. بعد از معاينه معلوم شد كه به سرطان پستان مبتلاست و بيماري هم در بدنش پيشرفت كرده است. اين اتفاق باعث كندي در روند آمادهسازي كتاب شد و چند ماه زمان انتشار آن را به تاخير انداخت. بهار خاموش بيشتر از آنكه بر ممنوعيت توليد و فروش حشرهكشهايي مثل د.د.ت پافشاري كند، اين بحث را پيش ميكشد كه استفاده از چنين محصولاتي نه فقط براي حيوانات و محيط زيست كه حتي براي سلامتي خود انسانها هم بسيار مضر و خطرناك است و استفاده افراطي از آنها- چنان كه آن زمان رايج بود- در ميانمدت تعادل زيستبوم را به هم ميزند و در بلندمدت اين نظام را از هم متلاشي ميكند. طبق معمول عدهاي كه بيشترشان محققان وابسته به شركتهاي بزرگ توليدكننده سم و حشرهكش بودند و نيز روزنامهنگاران مزدور اين شركتها به مقابله با كارسون برخاستند و استدلالهاي مطرحشده در كتابش را عوامانه و ابلهانه توصيف كردند.
گفتند كارسون يكي از اعضاي متعصب فرقه «تعادل در طبيعت» است و حتي به او برچسب كمونيست بودن زدند. اما هيچكدام از اين ضدحملات، به اندازه حمله كارسون و حرفهايي كه او در كتاب بهار خاموش زده بود قوي و موثر نبود.
همان روزها بيمارياش شدت گرفت، اما براي تشريح بحران در چند برنامه راديويي و تلويزيوني حضور يافت و با چند روزنامه هم مصاحبه كرد. حتي با نمايندگان جان كندي، رييسجمهور آن روزهاي امريكا هم به گفتوگو نشست و جلوي آنها از حرفي كه در كتابش زده بود دفاع كرد. هرچه زمان گذشت، به شمار حاميان كارسون افزوده شد، هرچند خود او دو سال بعد از انتشار بهار خاموش از دنيا رفت. حدود يك دهه از مرگش، جنبشي كه به كوشش او شكل گرفته بود جوانه زد و نه فقط در امريكا كه در سراسر دنيا عده زيادي را با خود همراه كرد.