هزارتوي نفتي ايران پس از...
حميدرضا شكوهي
اين روزها هرچقدر هم برخي در ايران بخواهند خود را نسبت به انتخابات رياستجمهوري امريكا بيتفاوت نشان دهند، باز هم همان افراد، در ذهن خود قبول دارند كه تاثير انتخابات امريكا بر وضعيت آينده ايران غيرقابلانكار است. اين تاثيرات را در حوزههاي مختلف ميتوان بررسي كرد و يكي از مهمترين اين حوزهها، صنعت نفت است. اينكه انتخاب جو بايدن يا دونالد ترامپ، چه تاثيري بر صنعت نفت تحريم شده ايران ميگذارد، پرسشي است كه اين روزها در بين فعالان و صاحبنظران حوزه انرژي مطرح ميشود و البته پاسخ قطعي و دقيقي ندارد. تاثير انتخابات امريكا بر صنعت نفت ايران را غالبا در موضوع تحريم نفتي ايران دنبال ميكنند. اما ابتدا بايد اين تاثير را در خود امريكا جستوجو كرد و سپس به ايران رسيد. قطعا سياستهاي دونالد ترامپ براي صنعت نفت امريكا، جنبه حمايتي بيشتر دارد و اين يعني در صورت انتخاب دوباره ترامپ به عنوان ريس جمهوري امريكا، نفت شيل امريكا با قدرت بيشتري پيش خواهد رفت و ميزان توليد نفت امريكا در كوتاهمدت باز هم بيشتر خواهد شد. كمك مالي صنعت نفت و گاز امريكا به اردوگاه انتخاباتي ترامپ، حدودا پنج برابر كمكي است كه به اردوگاه انتخاباتي بايدن كرده است. در مهمترين ايالت نفتي امريكا يعني تگزاس، ترامپ از بايدن پيش است و سهچهارم فعالان صنعت نفت و گاز امريكا، انتخاب بايدن را به معناي ركود صنعت نفت امريكا ميدانند. ترامپ كه توليد نفت امريكا را در مقطعي به رقم بيسابقه سيزده ميليون بشكه در روز رساند، صنعت نفت را از مهمترين ابزارهاي قدرت خود ميداند. او با طرح اين پرسش از بايدن در مناظره اخير كه «آيا تو ميخواهي صنعت نفت امريكا را تعطيل كني؟» عملا بايدن را در موضعي قرار داد كه برنامه خود براي گذار از نفت به انرژيهاي پاك را بيان كند و اين يعني خطر كاهش توليد نفت و گاز و بهتبع آن كاهش اشتغال در اين صنعت كه در امريكا برخلاف ايران، با دوپينگ دولتي، اشتغالش را حفظ نميكنند. جو بايدن همچنين قصد دارد حفاري جديد براي نفت و گاز در املاك دولتي امريكا را ممنوع كند. انتخاب بايدن از جهت ديگري هم ميتواند به ضرر صنعت نفت امريكا باشد؛ آنهم درصورتيكه تحريم نفتي ايران و ونزوئلا برداشته شود. در اين صورت با بازگشت نفت ايران و ونزوئلا به بازار نفت جهان كه همين حالا هم مازاد عرضه دارد...
عملا قيمت نفت كاهش خواهد يافت كه حاصلش، كاهش توجيهپذيري توليد نفت شيل امريكا به دليل هزينه توليد بالاتر خواهد بود كه در ميزان توليد و اشتغال در امريكا تاثيرگذار خواهد بود. البته از آن سمت هم ميتوان قضيه را نگاه كرد. كاهش قيمت نفت، كاهش توليد نفت شيل امريكا را در بر خواهد داشت و اگرچه درآمد دولت امريكا را كاهش ميدهد، اما ميتواند نقش تعادلبخش را در بازار جهاني نفت ايفا كند و اثر قيمتي مازاد نفتي را كه از ايران و ونزوئلا به بازار جهاني وارد ميشود تا حدي كم كند. البته آنچه گفته شد با اين پيشفرض است كه انتخاب جو بايدن، باعث پايان تحريم نفتي ايران و ونزوئلا يا حداقل كاهش شدت تحريم شود. با انتخاب ترامپ، تحريم نفتي ايران ادامه خواهد يافت اما سوال اين است كه آيا انتخاب بايدن، واقعا به معناي پايان تحريم نفتي ايران خواهد بود؟ به نظر ميرسد پيشبيني در اين زمينه چندان ساده نباشد. اگرچه بايدن از تمايل خود براي بازگشت به برجام سخن گفته، اما مشخص نيست از هر دو طرف، عزمي جدي براي ازسرگيري مذاكراتي شبيه آنچه در دوران اوباما بين ايران و امريكا صورت گرفته وجود داشته باشد و اگر هم چنين عزمي وجود داشته باشد، به معناي پايان سريع تحريمهاي نفتي ايران باشد. حتي اگر تحريم نفتي ايران با انتخاب بايدن پايان يابد دو مشكل ديگر ظاهر خواهد شد. اولا، آيا ايران ميتواند همانند پسابرجام، به فوريت، توليد خود را به سطح چهار ميليون بشكه در روز برساند؟ و ثانيا آيا اين ميزان افزايش توليد نفت ايران ميتواند در دوران ركود بازار نفت جهان و كاهش تقاضا، سريع جذب بازار شود و مشتري پيدا كند؟ يادمان نرود كه رفتوبرگشت تحريمهاي ايران در دو دهه اخير، نوعي سوءظن بين مشتريان نفتي ايران در جهان ايجاد كرده. آنها يكبار پس از برجام، مشتري نفت ايران شدند اما دوباره با انتخاب ترامپ، مجبور شدند از خريد نفت ايران خودداري كنند. مشتريان قديم نفتي ايران ديگر بهراحتي حاضر نميشوند ريسك خريد دوباره نفت از ايران را به جان بخرند. پس خيلي نميتوان به معجزه انتخاب بايدن براي صنعت نفت ايران دل خوش كرد. انتخاب بايدن، تنها برخي موانع را از پيش روي صنعت نفت ايران برميدارد اما لزوما به معناي باز شدن درهاي خوشبختي به روي صنعت نفت ايران نيست.