• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4785 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۹ آبان

افيون روشنفكران

مرتضي ميرحسيني

سال 1956 در چنين روزي ژان پل سارتر فرانسوي، حمله شوروي به مجارستان را محكوم كرد و براي نخستين بار، آن ‌هم تند و علني زبان به نكوهش سياست‌هاي اين حكومت گشود. او تا پيش از آن يكي از سرشناس‌ترين مدافعان نظام شوروي شناخته مي‌شد و اگر انتقادي هم داشت بي‌هياهو بيانش مي‌كرد. روابطش با بلوك شرق بي‌فراز و نشيب نبود، اما در صف‌بندي نهايي ميان شرق و غرب، يكي از هواداران شرق محسوب مي‌شد. در پشتيباني از آن رژيم تا آنجا پيش رفته بود كه حتي وجود اردوگاه‌هاي كار اجباري را پذيرفته بود و مي‌گفت براي من كه در جغرافيايي ديگر، دور از آن سرزمين زندگي مي‌كنم چنين چيزي مساله اصلي‌ام نيست و تا زماني كه كمونيست‌ها با سرمايه‌داري مي‌جنگند با آنان هم‌مسير و هم‌عقيده‌ام. يورگن روله در كتاب ادبيات و انقلاب در توضيح اين گرايش به ظاهر عجيب سارتر مي‌نويسد كه رفتار او نمونه‌اي از رفتار روشنفكر فرانسوي بود و آن را «فقط در صورتي درك مي‌كنيم كه به اسطوره‌هاي‌شان توجه كنيم؛ اسطوره نيروهاي چپ، پرولتاريا و انقلاب كه رمون آرون آن را افيون روشنفكران مي‌نامد. هر نويسنده فرانسوي كه به نام و آوازه خود اهميت مي‌دهد، به چپ گرايش دارد ؛ در زمان انقلاب كبير، در دو دوره سلطنت و تمام پنج دوره جمهوري و چه بسا هرگز با كارگرجماعت هم‌كلام نشده باشد، اما اهداف پرولتارياي ستمديده و استثمار شده را اهداف خود مي‌داند و با صداي بلند به انقلاب فرامي‌خواند. خلاصه اينكه نويسنده‌اي متعهد است. اين تعهد از احساسات مايه مي‌گيرد و از آنجا كه به ‌شدت غيرعقلاني است، با كلي دليل و برهان مطرح مي‌شود.» اما سرانجام در ماجراي تجاوز شوروي به مجارستان و اشغال خونين اين كشور، معلوم شد كه حمايت سارتر هر قدر هم پرشور و حتي به ظاهر متعصبانه باشد، بدون قيد و شرط نيست و اين نويسنده – فيلسوف قرن بيستمي خط قرمزهايي دارد كه از آنها چشم‌پوشي نمي‌كند. او بيانيه‌اي نوشت كه در مجله فرانسوي اكسپرس منتشر شد. در آن بيانيه هم به رژيم شوروي حمله كرد و هم حزب كمونيست فرانسه را نواخت و سران آن را، كه به نظرش كوركورانه از دستورات مسكو پيروي مي‌كردند، شريك اين جنايت خواند. اما چنان‌كه حوادث بعدي معلوم كرد او از افيون روشنفكران دست نكشيد و همچنان دلبسته آرمان چپ باقي ماند. اوايل دهه 1960 چند بار به شوروي سفر كرد و با اعضاي نهادهاي رسمي اين حكومت (مثل اتحاديه نويسندگان شوروي) همنشين شد. حتي زماني كه جايزه ادبي نوبل (1964) را رد مي‌كرد به همدلي با بلوك شرق اعتراف كرد و از دلبستگي به سوسياليسم سخن گفت. زماني در مجادله با آلبر كامو، به او ايراد گرفته بود كه اگر هم مخالف شوروي باشي و هم مخالف امريكا و هر دو طرف را به نقد بكشي «از هرگونه تاثيرگذاري تاريخي، از هر تصميم‌گيري، چشم پوشيده‌اي.» جالب اينكه سارتر از نظر مخالفان شوروي، حامي متعصب و حتي لجوج اين رژيم محسوب مي‌شد و يكي از اعضاي اردوگاه كمونيست‌ها به شمار مي‌رفت. اما در نگاه هواداران شوروي و نهادهاي رسمي آن، سارتر چندان هم قابل اعتماد نبود و چنين به نظر مي‌رسيد كه هميشه آماده است با يك سخنراني يا مقاله، چيزي خارج از چارچوب مطلوب‌شان بيان كند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون