مربيگري در رئال، ماموريت غيرممكن

سال 2003، ويسنته دل بوسكه پس از سه سال و نيم حضور در تيم و كسب دو قهرماني در چمپيونزليگ، دو قهرماني لاليگا، يك سوپركاپ اروپا و يك قهرماني جهان اخراج شد. سپيدپوشان دو روز قبل از اخراج او قهرمان ليگ شده بودند ولي پيام كاملا روشن بود. چمپيونزليگ ماموريت اصلي رئال بود و عدم موفقيت در كسب آن، يك شكست براي رئال محسوب مي‌شد، حال با اينكه در رقابت‌هاي داخلي سپيدپوشان قهرمان شده بودند. پس از دو قهرماني به همراه آث ميلان در سال‌هاي 2003 و 2007، آنچلوتي بزرگ‌ترين دستاورد را براي رئال به ارمغان آورد. او جام دهم را براي فلورنتينو پرز كسب كرد ولي رييس باشگاه اعتماد زيادي به سرمربي ايتاليايي نداشت. وقتي رئال و مربي‌اش وارد ليسبون شدند، آنچلوتي در حال سقوط بود. بازي طوري پيش رفت كه همه‌چيز به اخراج او منتهي مي‌شد و به نظر رئال فينال را نمي‌برد ولي او پاسخي محكم داشت. او در فصل اولش، كوپا دل ري، چمپيونزليگ، سوپركاپ اروپا و جام باشگاه‌هاي جهان را به دست آورد. در فصل دوم، 22 پيروزي پياپي كسب كرد و به نظر ثبات را به رئال برگردانده بود. ولي در يك چشم به هم زدن، آنچلوتي ديگر سرمربي رئال نيست. او روز دوشنبه پس از اينكه نتوانست جامي در اين فصل به دست آورد، اخراج شد. چهار جام فوق‌العاده در دو سال براي پرز كافي نبود. به نظر مي‌رسد در زمان دل‌بوسكه نيز، كسب قهرماني اسپانيا به همراه زيدان، رونالدو، كارلوس و فيگو كافي نبود و در مورد آنچلوتي نيز با حضور بازيكناني مثل رونالدو، گرت بيل و خامس رودريگز، همين روند تكرار شد. با اينكه آنچلوتي بايد تغييراتي در دفاع تيم ايجاد مي‌كرد ولي به نظر مي‌رسد كه او دقيقا همان اسباب بازي زيبايي است كه پرز در برنابئو به آن نياز داشت و يك عروسك زيبا از ديد پرز، روي خط حمله و هافبك كار مي‌كند. همه نوع بهانه‌اي براي زير سوال بردن تناسب آنچلوتي با حضور در مادريد به كار برده شد. حتي گفته شد كه او به اندازه كافي براي رئال قدرتمند نبود. او انسان ملايمي بود ولي همان‌طور كه خودش در يك كنفرانس خبري گفت، «اين انسان ملايم، تا به حال سه بار قهرمان چمپيونزليگ شده است.» مردم در مقابل صحبت‌ها و دلايلي كه براي افت تيم مطرح مي‌شود، خيلي زودباور هستند و همه فراموش مي‌كنند كه هيچكس در فوتبال، نمي‌تواند تمام بازي‌هاي فصل را با پيروزي پشت سر بگذارد. آنچلوتي در آمار درصد برد، دومين ركورد را در تاريخ رئال مادريد دارد و در 75درصد بازي‌ها به پيروزي رسيده است، حتي بالاتر از مورينيو. شايد او زودتر مي‌رفت ولي كارنامه او به حدي درخشان بود كه اخراجش در تابستان سال گذشته كاملا غيرمنطقي بود و پس از 22 پيروزي پياپي او به عنوان يك مربي فوق‌العاده شناخته مي‌شد. وقتي رئال دچار افت شد و پس از 22 پيروزي پياپي روند سقوط پيش گرفت پرز به دنبال راه جديدي براي كمك كردن به تيم و مربي‌اش نگشت، فقط تصميم گرفت كه مثل گذشته از شر او راحت شود. دل مديريت رئال ثباتي در پي ندارد و جانشين آنچلوتي، دوازدهمين مربي‌اي است كه رئال از سال 2003 با اخراج دل‌بوسكه به خدمت گرفته است. مربي جديد در حالي قرارداد امضا مي‌كند كه مي‌داند قراردادش ارزش خاصي ندارد. پرز مربي‌هاي بزرگ را به خدمت مي‌گيرد و پس از يك اشتباه آنها را از تيم اخراج مي‌كند و اين رئال است كه در نهايت متضرر خواهد شد.