چرا داد و فرياد؟
از روي حالات گوينده حدس بزنيم كه با چه منطقي در حال سخن گفتن است.
3- وقتي به مذاكرات جان كري در سناي امريكا نگاه ميكنيم و ميبينيم كه با وجود مخالفت شديد نمايندگان كنگره با اين گفتوگوها، در نهايت بسيار مودبانه و منطقي سخن ميگويند، حتي كنايهها به نسبت ظريف است و خطوط قرمز ادب و نزاكت گفتاري را رعايت ميكنند. با اين حال وقتي كه ميبينيم يك وزير ايراني براي توضيح و ارايه نظرات خود به مجلس ميرود و از ابتدا و پيش از گفتوگو روي او شمشير ميكشند، نتيجه ميگيريم كه اصولا اين محل براي گفتوگو و بحث نيست و طرف مقابل براي شنيدن نيامده، حتي آن قدر هم طاقت ندارند كه ابتدا بشنوند و بعد بگويند قانع نشديم. با اين حساب معلوم نيست كدام فرد عاقلي را ميتوانند مجاب كنند كه مذاكرات نادرست پيش ميرود؟ البته اين رفتارها براي مجاب كردن مردم نيست، براي مرعوب كردن وزير خارجه است، آقاي ظريف بايد كاملاً متوجه اين مساله باشد، هرقدر وارد بازي اين جماعت شود به همان اندازه بازنده است. آنان قصد دارند كه منافع كشور را پيش پاي منافع جناحي خود قرباني كنند و نبايد وارد اين بازي آنان شد. آقاي ظريف نبايد پاسخ نماينده حتي توهين كننده را با صداي بلند و عصبانيت بدهد. درست است كه آنان توهين ميكنند ولي مگر بايد وارد بازي آنان شد؟ بايد خويشتنداري كرد و با لبخند پاسخ داد و اجازه نداد كه آنان با عصباني كردن وزير احساس پيروزي كنند.
4- و بالاخره يك نفر به ديگري با صداي بلند ناسزا ميداد، مخاطب به آرامي به او گفت آقا چرا ناسزا ميدهي؟ طرف با همان صداي بلند پاسخ داد كه فلان فلان شده، من كي ناسزا گفتم!؟ حالا قضيه مخالفان مذاكرات است كه با صداي بلند و داد و بيداد ميگويند ما كي غيرمنطقي حرف زدهايم؟