• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3257 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۰ خرداد

يك چهارم كذايي

سيد علي ميرفتاح

رييس انجمن روانپزشكان گفته است «يك چهارم مردم ايران مبتلا به بيماري رواني‌اند و درصد بيماران رواني در ايران بيشتر از ميانگين جهاني نيست.» بخش اول خبر نگران‌كننده است و آدم را به صرافت مي‌اندازد كه هر طوري هست از اين يك چهارم كذايي كنده شود و به سه‌چهارم عاقل و سالم وارد شود اما بخش دوم خبر رفع نگراني مي‌كند كه طوري نيست و لااقل در مورد يك چهارم مردم دنيا، ظلم بالسويه است .عزيزان رواني آنقدر زيادند كه بودن يا نبودن در گروه‌شان، بر دامن كبريا گردي نمي‌نشاند... قبلا درباره بيماران رواني اگر يادتان باشد حرف زده‌ام و به تفصيل گفته‌ام كه اين عدد و رقم‌ها را باور نكنيد و از افزايش آمار رواني‌ها نترسيد. البته ترس دارد اما نه آنقدري كه از ايني كه هستيم پريشان‌ترمان كند. امروز اما با اجازه‌تان از زاويه ديگري مي‌خواهم به موضوع بپردازم و به صراحت بگويم كه «ديوانه‌مان كرده‌ايد حالا آينه مي‌دهيد دست‌مان كه خودمان را برانداز كنيم؟ طبق آنچه تاكنون سرمان آمده، حق اين بود كه سه چهارم «رواني» باشند و يك‌چهارم سالم و عاقل اگر بخواهيم خوب و دقيق هم بررسي كنيم همين است و احتياجي به رييس انجمن روانپزشكان نيست تا پرده از روي آمار بردارد. يك چرخي در شهر بزنيد مي‌بينيد كه چه خبر است و چرا آمار بيماران دارد بالا مي‌رود.
چه كنند؟ ديوانه نباشند چه كنند؟ روان‌پريش  نشوند چه خاكي بر سر بريزند؟ اوايل انقلاب جوك ساخته بودند كه بعضي از مردم تبديل شده‌اند به «اسكيپي» زيرا جلوي ويترين مغازه‌‌ها مي‌ايستند و قيمت‌ها را مي‌بينند و «نُچ نُچ» مي‌كنند. (اسكيپي يادتان هست كه بود؟ كانگروي بوته‌زار بود كه بيست و چهار ساعته نچ‌نچ مي‌كرد.) حالا هم كاري كرده‌اند كه ملت از هر طرف كه مي‌روند يك نفر با روان و اعصاب‌شان بازي مي‌كند، بعد آمار كه بالا مي‌رود مي‌گويند، اينها روان‌شان پريشان شده است.[ . . .]
 توي مجلس از كوره در مي‌روند، توي محفل، هرچه به زبان‌شان برسد مي‌گويند، توي روزنامه‌ها هر تيتري كه به ذهن‌شان برسد، مي‌زنند، بعد مي گويند روان ملت پريشان است. همين خبرهاي دله‌دزدي فكر مي‌كنيد كم روي اعصاب و روان ملت مي‌رود. نان ندارند بخورند بعد مي‌بينند كه فلاني پول بيت‌المال را خورده و يك آب هم روش. آن وقت آيا نبايد پريشان‌حال بشوند و به هم بريزند.
گفت از هر طرف كه رفتم جز وحشتم نيفزود. انگار همه باهم دعوا دارند. «انگار» كه نه، حقيقتا همه با هم دعوا دارند و اگر مجال يابند صبح‌ها براي هم پاسبان مي‌آورند. اين روان‌پريشي از آسمان كه نازل نمي‌شود. از سرريز دوستان و عزيزان و سروران است كه فعلا يك چهارم را مبتلا كرده، عنقريب به يك دوم و دو سوم گسترش پيدا مي‌كند. نه اينكه فكر كنيد من خودم را جزو عقلا و صاحب‌خردان مي‌دانم. نه، من جزو همين مبتلايان هستم، اما چه مي‌شود كرد؟ براي تمدد اعصاب به كجا پناه ببرم؟ بفرماييد شام خارجي ببينم؟ بفرماييد شام ايراني ببينم؟ سريال‌هاي آبكي داخلي را ببينم؟ سريال‌هاي آبكي‌تر ترك را ببينم؟ يك وجب چمن ببينيم از هر طرف شهر به آن هجوم مي‌بريم كه مثلا «پيك‌نيك» رفته باشيم. پارك آب و آتش را نگاه كنيد ببينيد ملت پارك نمي‌روند بلكه به پارك هجوم مي‌برند و گويي به پارك اعزام
مي‌شوند.
 اين نشانه هرچه باشد، قطعا نشانه سلامت روان نيست. يك تعطيلي ببينند چنان به «شمال» حمله مي‌كنند كه انگار شمال اول و آخرشان را مي‌خواهند به جا بياورند. دوزار پول گير بياورند چنان به آنتاليا و ازمير حمله‌ور مي‌شوند كه انگار دارند اداي تكليف مي‌كنند. رانندگي‌ توي خيابان را ببينيد تا بفهميد آمار رييس انجمن روانپزشكي چندان هم بي‌وجه نيست... بد و سياه نبينم. يك كلام ختم كلام عقل و انصاف و رفق و مدارا كه حكمفرما شود، ملت نيز خودشان را با عقل و انصاف منطبق مي‌كنند و بشمار سه در زمره عقلاي عالم درمي‌آيند...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون