• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3103 -
  • ۱۳۹۳ دوشنبه ۱۹ آبان

جايگاه امر به معروف و نهي از منكر در سخنان حضرت امام حسين عليه السلام - 2

نجفقلي   حبيبي

در يادداشت نخستين اين موضوع اشاره شد كه امام حسين (ع) در جلسه سخنراني براي بزرگان اسلام در مكه مكرمه آنان را سرزنش كردند كه فقط در انديشه منافع ومصالح شخصي خود و خانواده‌شان هستند، اكنون ادامه سخن: «لقد خشيت عليكم أيها المتمنّون علي‌الله أن تحلّ بكم نقمـ[ من نقماته؛ لأنكم بلغتم من كرامـ[ منزلـ[ فضّلتم بها، ومن يعرف بالله لاتكرمون؛ وأنتم بالله في عباده تكرمون؛ «اي كساني كه بدون عمل، از خداي متعال آرزوي نعمت و رحمت داريد، من بر شما از عذاب خدا نگرانم زيرا شما از كرامتي و فضيلتي از جانب او بهره‌مند شده‌ايد اما به بندگان خدا كه به او معرفت و ايمان دارند احترام نمي‌گذاريد در حالي كه شما به خاطر خدا در ميان مردم احترام داريد. «وقد ترون عهود‌الله منقوضـ[ فلاتفزعون؛ وأنتم لبعض ذمم آبائكم تفزعون؛ وذمـ[ رسول‌الله محقور\ ؛ والعمي والبُكم والزمن في المدائن مهملـ[ لاترحمون؛ ولا في منزلتكم تعملون ولا من عمل فيها تعنون؛ وبالإدهان والمصانعـ[ عند الظلمـ[ تامنون كل ذلك مما أمركم‌الله به من النهي و التناهي و أنتم عنه غافلون» ؛ شما مي‌بينيد كه پيمان‌ها و مقررات خدا شكسته شده اما فرياد برنمي‌آوريد در حالي كه اگر اندكي از حريم‌ها و حرمت‌هاي پدران‌تان شكسته شود و رعايت نشود، فريادتان بلند مي‌شود. تعهدات و مقررات رسول خدا تحقير شده نابينايان و گنگان و زمينگيران در شهرها رها شده‌اند و كسي به آنان رحم نمي‌كند و شما بر اساس جايگاهي كه داريد براي ايشان كاري انجام نمي‌دهيد و حتي به كسي كه به اين مشكلات توجه دارد و براي رفع آنها عمل مي‌كند، توجه نمي‌كنيد. شما با چرب زباني و چاپلوسي و سازشكاري با ستمكاران، خودتان در امان هستيد در حالي كه همه اينها از جمله اموري هستند كه خداوند از شما خواسته است كه ديگران را از ارتكاب به آنها نهي كنيد و خودتان هم آن بدي‌ها را مرتكب نشويد؛ اما شما از اينها غافليد. در اين بيان حضرت امام حسين(ع) مسووليت اجتماعي علما ودانايان ومحترمين جامعه (يعني سرمايه‌هاي اجتماعي) را در حمايت از مقررات الهي و بندگان بي‌پناه يادآوري مي‌كند واين همه را از مقوله امر به معروف و نهي از منكر مي‌شمارد و در واقع ارزش نخبگان جامعه را اين مي‌داند و كساني را كه با عنوان بزرگان جامعه به جاي پرداختن به اين وظايف با سازشكاري با ستمكاران به حفظ موقعيت و منافع خود سرگرمند، سرزنش و توبيخ مي‌كند. از اين بيان به خوبي حوزه شمول امر به معروف ونهي از منكر روشن مي‌شود. به اين مناسبت با يادي از استاد شهيد مطهري (ره) كه در تبيين جايگاه عاشوراي حسيني وجلوگيري از تحريف عاشورا بسيار كوشيد، سخني از او در اين معني نقل مي‌كنم: ايشان با بحث از ارزش والاي امر به معروف و نهي از منكر مي‌فرمايند: «گاهي ما امر به معروف و نهي از منكر مي‌كنيم ولي نه‌تنها به اين اصل ارزش نمي‌دهيم كه ارزشش را پايين مي‌آوريم. الان در ذهن عامه مردم به چه مي‌گويند امر به معروف ونهي از منكر؟ يك مسائل جزيي، نمي‌گويم مسائل نادرست. مثلا اگر امر به معروف كسي فقط اين باشد كه آقا اين انگشتر طلا را از دستت بيرون بياور؛ اين در جاي خودش درست است اما نه اينكه انسان هيچ منكري نبيند جز همين يكي، جز مساله ريش، جز مسائل مربوط مثلا به كت و شلوار... اگر امر به معروف و نهي از منكر ما در اين حد بخواهد تنزل كند ما اين اصل را حقير و كوچك كرده‌ايم... حسين را ببينيد، امر به معروف و نهي از منكر كار او بود از بيخ وبن به تمام معروف‌هاي اسلام نظر داشت و نيز به تمام منكرهاي جهان اسلام. مي‌گفت نخستين و بزرگ‌ترين منكر جهان اسلام خود يزيد است: «فلعمري ما الإمام إلّا العامل بالكتاب، القائم بالقسط، والدائن بدين الحق» (استاد شهيد مطهري، مجموعه آثار، ج17، حماسه حسيني، ص 157) يعني: «به جان خودم سوگند امام نيست به جز كسي كه به كتاب خدا عمل مي‌كند، به قسط و عدل قيام مي‌كند؛ دينداري او به دين حق است» ومفهوم روشن اين سخن اين است كه يزيد نمي‌تواند امام باشد. امام عليه‌السلام خطاب به علما و بزرگان اسلام در مكه مي‌فرمايد: «وأنتم أعظم الناس مصيبـ[ لما غلبتم عليه من منازل العلماء لو كنتم تسمعون» ...

مصيبت شما بزرگ‌تر از مصيبت ديگران است زيرا شما جاي علماي واقعي نشسته‌ايد. كاش مي‌شنيديد! بعد مي‌فرمايد: «ذلك بأنّ مجاري الأمور والأحكام علي أيذي العلماء بالله الأمناء علي حلاله وحرامه. فأنتم المسلوبون تلك المنزلة وما سلبتم تلك المنزلة إلّا بتفرقكم عن الحق و اختلافكم في السنة بعد البينة الواضحـ[». اين نابساماني‌ها به اين جهت است كه جريان امور و اداره كارها بايد به دست علماي خداشناس امين بر حلال وحرام خدا باشد امّا اين منزلت از دست شما گرفته شده است زيرا از دور حق پراكنده شديد وبا وجود بينه روشن در سنّت، دچار اختلاف گشتيد. «لو صبرتم علي الأذي وتحمّلتم المونـ[ في ذات‌الله، كانت أمور‌الله عليكم ترد وعنكم تصدر وإليكم ترجع؛ ولكنّكم مكنتم الظلمـ[ من منزلتكم واستسلمتم أمور‌الله في أيديهم؛ يعملون بالشبهات ويسيرون في الشهوات. سلّطهم علي ذلك فراركم من الموت، و إعجابكم بالحيات التي تفارقكم»؛ اگر شما بر اين اذيت صبر مي‌كرديد و در راه رضاي خدا اين هزينه را تحمل مي‌كرديد، كارهاي دين خدا به شما بر مي‌گشت واز شما صادر مي‌شد؛ أمّا شما ستمكاران را به جاي خود جاي داديد و امور خدا را به آنان سپرديد و آنان به «شبهات» عمل مي‌كنند و بر «شهوات» مي‌روند. فرار شما از مرگ و شيفتگي شما به زندگي كه به زودي پايان مي‌يابد، ستمكاران را مسلط كرده است. از بيانات امام حسين (ع) در اين سخنراني كاملا معلوم مي‌شود كه رفتن او به كربلا، واقعا در مسير امر به معروف و نهي از منكر بوده و تا پاي شهادت آن را لازم مي‌دانسته و به آن عمل كرده است و هيچ يك از تحليل‌ها در مورد حركت او به سوي كوفه كه در كربلا متوقف شد، با عمل امام حسين (ع) تطبيق نمي‌كند و در وصيتنامه‌يي كه موقع خروج از مدينه به برادرش محمد بن حنفيه نوشته، نيز همين معني برمي‌آيد كه فرموده است: «إنّي لم أخرج أشِراً ولا بطِراً ولا مفسِداً ولا ظالماً، إنّما خرجتُ لطلب الإصلاح في أمة جدي أريد أن آمر بالمعروف وأنهي عن المنكر وأسير بسيرة جدّي وأبي»؛ «من خروج مي‌كنم نه به عنوان يك جاه طلب واخلالگر ومفسد وستمگر، بلكه در جست‌وجوي اصلاح در امت جدّم هستم؛ مي‌خواهم امر به معروف و نهي از منكر كنم و به روش جدم وپدرم بروم». و اين وصيتنامه مدت‌ها قبل از دعوت مردم كوفه بوده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها