ديپلماسي ديجيتالي و سلفي كاخ سفيد
احسان موحديان٭/ در چهار سال اخير و به خصوص پس از ناآراميها و انقلابهاي متعدد در كشورهاي عربي كه با پيشرفت سريع فناوريهاي ارتباطي همزمان شده، دولت امريكا به استفاده گسترده از شبكههاي اجتماعي مجازي براي پيشبرد ديپلماسي و اهداف سياست خارجي خود روي آورده است. اين فرآيند منجر به شكلگيري نوع جديدي از ديپلماسي شده كه محققان براي توصيف آن از اصطلاحاتي همچون سايبر ديپلماسي، ديپلماسي ديجيتال، ديپلماسي عمومي 2 و... استفاده ميكنند. محققان، نقطه قوت ديپلماسي ديجيتال در مقايسه با ديگر انواع ديپلماسي و به خصوص ديپلماسي عمومي را جنبه تعاملي آن ميدانند. به بيان ديگر در ديپلماسي سنتي تنها تعامل خشك و رسمي دولتها از طريق سفارتخانهها و معدود دستگاههاي دولتي ممكن است و از طريق ديپلماسي عمومي براي برقراري ارتباط يكسويه و از بالا به پايين ميان دولتها و عموم مردم تلاش ميشود اما با بهرهمندي از مزاياي ديپلماسي ديجيتال كه در واقع توسل به ديالوگ به جاي منولوگ است، ارتباط ميان دولتها و شهروندان ديگر كشورها شكلي دوسويه يافته و دريافت نظرات افراد عادي و انتقال پيامهاي آنان از پايين به بالا نيز امكانپذير ميشود؛ امري كه از سوي كاندوليزا رايس و هيلاري كلينتون، وزراي خارجه اسبق امريكا « ديپلماسي متحول شده» و
« سياستورزي به سبك قرن بيست و يكم» توصيف شده است. جان كري، وزير خارجه فعلي امريكا هم با نگارش مطلبي در وبلاگ blogs. state. gov در مه 2013 حضور در شبكههاي اجتماعي را عامل شكلگيري ديالوگ با حداكثر تعداد ممكن از مخاطبان و يافتن زمينههاي مشترك ميان طرفين دانسته؛ امري كه موضوع اصلي ديپلماسي است.
ديپلماسي ديجيتال؛ فرآيندي سه مرحلهاي
كارشناسان و صاحبنظران عرصه ديپلماسي ديجيتال معتقدند براي استفاده موثر از شبكههاي اجتماعي مجازي براي پيشبرد اهداف ديپلماسي، بايد از فرآيندي سه مرحلهاي استفاده كرد. اين سه مرحله عبارتند از انتشار اطلاعات در شبكههاي اجتماعي توسط ديپلماتها براي كاربران هدف، تلاش براي گسترش دامنه تاثيرگذاري اطلاعات عرضه شده و تعميق و فراگير شدن مباحث به گونهاي كه حداكثر تعداد افراد ممكن درگير آنها شوند و در نهايت رسيدن به هدف اصلي از كاربرد ديپلماسي ديجيتال يعني برقراري يك ارتباط دوطرفه و گفتوگو ميان نهادهاي ديپلماتيك فعال در شبكههاي اجتماعي و شهروندان كشورهاي هدف. ايالات متحده امريكا براي اجراي اين فرآيند سهمرحلهاي به صرف هزينههاي كلان، راهاندازي زيرمجموعههاي تازه در وزارت خارجه اين كشور (از جمله اداره ديپلماسي الكترونيك در سال 2003) و استخدام صدها نفر پرداخته و تنها در جريان وقوع انقلابهاي عربي 600 هزار دلار را صرف تبليغات در شبكههاي اجتماعي مختلف براي جذب مخاطبان عرب به صفحات وابسته به وزارت خارجه امريكا در فيس بوك كرده است. اما بررسيها نشان ميدهد اين كشور در تحقق دو مرحله بعدي ناكام مانده است. به عنوان مثال بررسي نظارت كاربران اين صفحات نشان داده كه عموم اعراب نگاه مثبتي به تبليغات و مضامين مطرح شده از سوي ديپلماتهاي امريكايي نداشتهاند. اما اين مساله باعث نشده امريكا از توسل به ديپلماسي ديجيتال براي پيشبرد اهداف خود در عرصه سياست خارجي دست بردارد. بررسيهاي فرگس هارسون از موسسه Lowy در سال 2012 نشان ميدهد كه در آن زمان بيش از 900 نفر از پرسنل وزارت خارجه امريكا در ماموريتهاي خود از قابليتهاي گوناگون ديپلماسي ديجيتال استفاده كردهاند و 150 نفر به طور تمام وقت دراين امر مشاركت داشتهاند. نهادها و افراد دستاندركار سياست خارجي اين كشور هم با راهاندازي صدها صفحه اختصاصي در توييتر، فيسبوك، يوتيوب و گوگل پلاس، راهاندازي وبلاگهاي متعدد با موضوعات فرهنگي، اجتماعي، سياستي و... و حتي تاسيس وب سايت براي ارايه خدمات كنسولي به ساكنان كشورهايي كه به هر علت در آنها حضور ديپلماتيك مستقيم ندارند، در اين امر مشاركت داشتهاند.
تصويرسازي امريكا از خود در شبكههاي اجتماعي
به دنبال وقوع حملات 11 سپتامبر و لشكركشيهاي ايالات متحده به عراق و افغانستان براي انتقامگيري از عاملان اين واقعه، محبوبيت اين كشور در ميان افكار عمومي جهان بهشدت آسيب ديد و نظرسنجيهاي انجام شده توسط موسسات معتبري همچون گالوپ و Pew طي سالهاي 2002 تا 2008 از كاهش دو رقمي محبوبيت اين كشور و مخالفت شديد با سياست خارجي آن در خاورميانه و حتي در كشورهايي همچون آلمان و فرانسه حكايت ميكرد. لذا توسل به ديپلماسي عمومي براي بازسازي چهره امريكا در جهان و به خصوص در منطقه خاورميانه از همان زمان آغاز شد. با روي كارآمدن اوباما و با توجه به شعارهاي او در مورد لزوم بازسازي روابط با جهان اسلام و پرهيز از يكجانبهگرايي در روابط بينالملل زمينه مساعدي براي پيشبرد ديپلماسي ديجيتال توسط اين كشور هم فراهم شده و سه هدف عمده براي اين كار تعريف شد كه عبارت بودند از افزايش درك از سياست و فرهنگ امريكا، افزودن بر نفوذ امريكا در جهان و جلب همراهي افكار عمومي. نظرسنجيها نشان ميدهد اگرچه با افزايش كاربرد ديپلماسي ديجيتال اعتبار ايالات متحده امريكا در نزد افكار عمومي جهان در سالهاي اخير تا حدي افزايش يافته، اما هنوز هم به سطح قبل از وقوع حملات 11 سپتامبر بازنگشته است. بررسي مضامين پستهاي فيس بوكي و توييتري وزارت خارجه امريكا نشانگر تلاش براي تحقق اهداف فوقالذكر است. به عنوان نمونه، بررسي حساب كاربري انگليسي زبان اين وزارتخانه در فيس بوك و توييتر و تحليل محتواي كيفي آن در دسامبر سال 2013 نشان ميدهد كه بخش اعظم مطالب موجود با هدف ترميم روابط كاخ سفيد با جهان اسلام و اعراب و ارايه تصويري ملايم و انساني از سياستمداران امريكايي ارسال شدهاند. اما وزارت خارجه امريكا با فعاليت گسترده در شبكههاي اجتماعي اهداف ديگري را نيز تعقيب كرده كه عبارتند از القاي رهبري اخلاقي امريكا در جهان، ارايه تصويري تاثيرگذار از قدرت نظامي امريكا و در نهايت اثبات برتري اقتصادي اين كشور بر ديگر كشورها. در مجموع امريكا قصد دارد خود را به عنوان يك ابرقدرت اقتصادي و مسووليتپذير در ذهن كاربران شبكههاي اجتماعي ترسيم كند. اما بايد توجه داشت كه موفقيت در اين زمينه براي امريكا و هر كشور ديگري بستگي به عملكرد واقعي سياستمداران آنها در جهان خارج دارد. همچنين بايد توجه داشت كه فناوريهاي ارتباطي در جهان مجازي به طور مرتب در حال تغيير و پوست اندازي هستند، تعداد كاربران اين فناوريها در برخي نقاط جهان به دلايل مختلف هنوز محدود است و استفاده از ديپلماسي ديجيتال تنها در كنار ديگر ابزار ديپلماسي عمومي و سنتي دولتها را به سمت تحقق اهداف سياست خارجي رهنمون ميسازد. ٭دانشجوي دكتراي روابط بينالملل