وزير ورزش و «مساله فوتبال»
علي عالي
1- چند دقيقه بعد از جلسه جنجالي وزير ورزش با پيشكسوتان فوتبال، محمود گودرزي به اتاقش دعوتم كرد تا درباره مطلب «تناقضهاي وزير» گپ بزنيم. موضوع بحث به فوتبال رسيد و وزير گفت كه آيا اين رفتار نسبت به فدراسيون منجر به نتايج مثبتي شد؟ پاسخ مثبت بود. فدراسيوني كه دم از استقلال ميزد، حالا منزوي شده بود. در حقيقت عملكرد وزارت ورزش موجب شد تا فدراسيوني كه هيچ نظارتي روي آن نبود، در موضع ضعف قرار گيرد و رييسي كه در برنامه تلويزيوني «هفتصد ميليون تومان را پول خرد ميدانست»، براي چند ده ميليون به مشكل بخورد؛ مشكلاتي كه مقصرش مديريت فوتبال بود؛ قراردادهاي مالي كه بازپرداخت نميشد و صورتهاي مالي كه در مجمع مصوب نشد. اما همهچيز بعد از چرخش ناگهاني وزير ورزش نسبت به فدراسيون فوتبال تغيير كرد. آنجا كه براي انتخابات نايبرييسي، نهتنها بعد از مدتها به مجمع فوتبال رفت، بلكه در حضورش صورتهاي چندساله مصوبنشده مالي فدراسيون به سرانجام رسيد و حتي بهنحوي حرف زد كه گزينه موردنظر با راي بالا انتخاب شود. تناقضهاي وزير ورزش همچنان ادامه دارد. اما داستان اين يادداشت چيز ديگري است.
2- محمود گودرزي ميخواهد با فوتبال چه كند؟ دكتر گودرزي همان است كه ماهها قبل گفته بود: «حق فوتبال بايد به دست صاحبان اصلي آن برسد» و آنگاه براي واگذاري اين دو تيم از «كشتيگير»، مديرعامل استقلال را از «كميته ملي المپيك» و مديرعامل پرسپوليس را از «پيمانكار شهرداري» و حالا هم گفته ميشود از «جودو» انتخاب ميكند. آيا مقصود وزير ورزش از صاحبان اصلي همين است؟ مخالفان از «تعمد» ميگويند و منتقدان آن را «ناآشنا بودن با اصول مديريتي» مينامند. موافقان هنوز اظهارنظري نكردهاند. اما هرچه هست، آه هواداران ميليوني پشت اين تصميمات است. گويي صندلي وزارت در هر دولتي، با هر وزير و مسوولي، همينگونه است. تصميماتي كه نتيجهاش در انتهاي فصل مشخص ميشود: شكست.
3- محمود گودرزي كه به ما پاسخگو نيست اما اين سوال تا ابد بههمراه او خواهد بود: «انتخاب اميررضا خادم با كدام شاخصه، سابقه و عملكردي صورت گرفت؟» نتيجه را همه مردم ايران ميدانند. قابل پيشبيني هم بود. نهتنها دو باشگاه واگذار نشد، بلكه اوضاع بدتر از قبل شد. مزايدههايي برگزار شد بيسرانجام و بينتيجه كه برنامهاي نسنجيده هم بههمراه داشت. نتيجه، عقبنشيني فاحش بود حتي اگر اين كار بهخاطر مصوبه مجلس باشد. از آن بدتر، انتخاب هياتمديرهاي ناهمگون در همين روزهاست. گويا نهتنها از اشتباهات گذشته درسي گرفته نشد، بلكه تاكيد ويژهاي براي همان راه گذشته وجود دارد. چگونه ميشود بسياري از همين افراد به قوهقضاييه دعوت ميشوند؟ وزارت ورزش هنوز نميخواهد فيلتري براي انتخاب افراد داشته باشد؟ حالا هياتمديرهاي انتخابشده بدون هيچگونه امكانات مالي مشخص، هماهنگي لازم و هارموني مشخص با دولت. استقلالي كه مديرعاملش، رييسدفتر وزير است و پرسپوليسي كه فعلا با سرپرستي اداره ميشود كه سابقه دوستياش با وزير به حكمهاي مشاوره برميگردد! واقعا ميخواهند با تهمانده اعتبار اين دو باشگاه چه كنند؟