• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3278 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۶ تير

استفاده از آثار «بورخس» قانوني است؟

  بهار سرلك/  ممكن است «پابلو خاچاجيان»، نويسنده آرژانتيني، براي درهم آميختن داستان كوتاه «بورخس»، «الف»، با داستان خودش زنداني شود، اما اين درهم‌آميزي يك ابتكار بورخسي به شمار مي‌رود. به گزارش روزنامه گاردين، «خورخه لوييس بورخس»، نويسنده، شاعر و مترجم آرژانتيني، در داستان كوتاه «پي‌ير منارد: نويسنده كيشوت» تلاش و تقلاي نويسنده‌اي را در خلق كلمه به كلمه و نقطه‌به‌نقطه شاهكار «سروانتس» شرح مي‌دهد. بورخس در اين داستان مي‌نويسد: «پي‌ير منارد قصد نداشت كيشوت ديگري بنويسد، كه اين كار مثل آب خوردن بود، او مي‌خواست (همان) كيشوت را بنويسد.»سال 2009 نويسنده آرژانتيني «پابلو كاچاجيان» كه گويي بويي از شوخ‌طبعي بورخس در داستان پي‌ير منارد نبرده بود، تصميم گرفت «الف» را، يكي از تحسين‌شده‌ترين داستان‌هاي بورخس، با نوشته‌هاي خود در هم بياميزد. كاچاجيان مقدار قابل توجهي از نوشته‌هاي خود را به متن كامل و اصلي داستان الف افزود. نتيجه كتابي ابتكاري به نام «الف پروارشده» (El Aleph Engordado) شد كه ناشري زيرزميني در 300 نسخه آن را چاپ كرد. اما طولي نكشيد كه ابتكار ادبي خاچاجيان با بدشانسي روبه‌رو شد و همسر بيوه بورخس «ماريا كودوما»، يكي از متعصب‌ترين محافظان سبك ادبي بورخس، سال 2011 از او شكايت كرد. هفته گذشته اديبان آرژانتين از شنيدن خبر اتهام خاچاجيان به جرم «تقلب در مالكيت معنوي» يك اثر شوكه شدند. اگر خاچاجيان مجرم شناخته شود، به شش سال زندان محكوم خواهد شد. اين مجازات براي چنين رفتاري در حوزه ادبيات بسيار افراط‌گرايانه است. جدا از حيله‌گري و استعداد بالقوه خاچاجيان، برخي به تلاش خاچاجيان براي به بازي گرفتن آثار بورخس شك دارند. خاچاجيان سراغ نويسنده ديگري در حلقه ادبي آرژانتين نرفت، او از داستان نويسنده پي‌ير منارد استفاده و كتاب خود را درگير جمله‌هاي بورخسي كرده و 5600 كلمه به متن 4000 كلمه‌اي افزوده است. كار خاچاجيان سرقت از بانك يا دزدي ادبي محسوب نمي‌شود. اين كار ابتكار ادبي‌اي از نويسنده‌اي است كه براي رويكرد پرفورمتيوش به ادبيات مشهور است. از نظر بورخس، كيشوتي كه پي‌ير منارد نوشته با آنچه سروانتس نوشته اساسا فرق دارد، حتي اگر در ظاهر به هم شبيه باشند: چطور پاراگرافي يكسان كه در دهه 1930 نوشته شده درست همان معنايي كه در 1605 نوشته شده را مي‌دهد؟ ادبيات تكراري بي‌پايان از يك مجموعه موضوع است اما اين تكرارها هرگز به يك شكل درك نمي‌شوند. افرادي كه با آثار بورخس آشنايي كامل دارند در «پي|‌ير منارد...» متوجه بازگشت نگراني‌هاي معنوي بورخس مانند فراداستان، وسواس فكري او درباره تكثير و توليد مجدد و داستان‌هاي كلاسيك مي‌شوند. با همه اين تفاسير بورخس مشهور به استفاده و سوءاستفاده از نقل‌قول‌هاي ساختگي و منابع و مراجع ادبي جعلي است. شاكي اين پرونده مدعي است، اتهام اصلي خاچاجيان نقض امانت ادبي و حفاظت از آثار بورخس نيست و استفاده مالي خاچاجيان از اسم بورخس است. احتمال نمي‌رود خاچاجيان به زندان برود اما كشاندن نويسنده‌ها به دادگاه به خاطر خلاقيت‌شان ترسناك است؛ اين‌كه در سال 2015، زماني كه همه‌چيز بازتوليد مي‌شود و با يك جست‌وجوي اينترنتي همه‌چيز در دسترس است، فردي مثل خاچاجيان با يك بازي ادبي خطر زندان رفتن را به جان مي‌خرد تا ناسازگاري فرهنگ معاصر و قانون كپي‌رايت را علني كند. تنها با يك جست‌وجو در گوگل مي‌توانيد تمام آثار بورخس را به هر زباني كه بخواهيد، بدون پرداخت پول و در سايت‌هاي قانوني بخوانيد. اينترنت، فضايي كه عمر بورخس مجال ديدنش را به او نداد اما بدون شك تصورش را مي‌كرد، سوال‌هاي بي‌شماري درباره مالكيت معنوي ايجاد مي‌كند كه مدافعان فرهنگ خصوصي هنوز وجود آن را تاييد نمي‌كنند.
شيرين‌كاري خاچاجيان به شهرت و دستاوردهاي بورخس آسيبي زد؟ پس از آسيب ميراثي كه از بورخس باقي‌مانده و چون يك نفر روش منارد را روي يكي از داستان‌هاي كوتاهش پيدا كرد، مردم دست از خواندن كتاب‌هاي او مي‌كشند؟ اين‌طور به نظر نمي‌رسد. آيا نويسندگاني كه در حلقه ادبي حضور دارند بايد با زنداني كردن اين جور افراد از بقاي آثار خود حفاظت كنند؟ وجود كتاب‌هاي اين نويسنده‌ها پس از گذشت دهه‌ها از مرگ‌شان در قفسه‌هاي كتابفروشي جواب اين سوال را مي‌دهد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون