واليبال با رفع نواقص ميتواند روي سكوي جهاني برود
علي ميرزايي/ با هر برد به عرش ميرويم. شعارها شروع ميشود و اينكه در همهچيز در دنيا اول هستيم و اگر در چيزي اول نيستيم حقمان را خوردهاند !!! با هر باخت به فرش ميرسيم، به فكر شرايط غير محتمل ميافتيم كه مثلا اگر لهستان هر دو بازي خود را باخته و ما دو بازي خود را ببريم صعود ميكنيم و در نهايت به جمله كليشهاي چيزي از ارزشهاي ما كم نميشود توسط مجري صدا و سيما ميرسيم. به فكر ريشهيابي موضوع ميافتيم و برنامهاي با اين موضوع شكل ميگيرد. راهحل همه مشكلاتي كه سالها با آن دست به گريبان بودهايم در يك برنامه دو ساعته پيدا ميشود و همهچيز به خوبي و خوشي تمام ميشود اما دوره بعد وضع به منوال قبل است شايد اسامي دست خورده باشند اما تفكر قبلي بر سيستم حكمفرماست.
نظريه پروانهاي ميگويد كه بال زدن پروانهاي در اتمسفر برزيل ميتواند سبب بروز گردباد در تگزاس شود، يعني يك تغيير كوچك در يك سيستم آشوبناك -همچون جو زمين - ميتواند به تغييرات بزرگ در آينده - همچون وقوع توفان در كشوري ديگر- منجر شود. در ورزشي چون واليبال كه لحظهاي فكر ميتواند بازي را دگرگون كند، اين نظريه نمود مييابد و مواردي چون دغدغههاي فكري و عدم تمركز تيم ميتواند نتايج را دگرگون كند. علت اين ضعفها را ميتوان در صحبتهاي كاپيتان تيم ملي با نمايندگان دولت و مجلس جستوجو كرد. كاپيتان از آنها گلهمند است و آنها را جدا از ورزش ميداند. حضور آنها را بياثر دانسته و از عدم حمايت تيم و وعدههاي عملي نشده شكايت دارد. او وعدههايي شنيده كه عملي نشده و از شنيدن وجود مشكلات به جاي حل آنها خسته شده است.
نتيجه مشكلات تيم در بازيهاي اول تيم واليبال نمود مييابد. كواچ ميگويد كه تيم جرات خطر كردن براي بردن بازي را ندارد. به گفته كارشناسان در كنار تيمهاي خوب همچون امريكا يك روانشناس درجه يك وجود دارد كه روان آنها را براي بهترين عملكرد در هر شرايطي آماده ميكند؛ اما در تيم ايران با وجود شركت در سطح يك واليبال دنيا چنين ساختاري وجود ندارد و نتيجه اين ميشود كه تيم 11 امتياز از 12 امتياز ابتدايي را از دست ميدهد، امتيازهايي كه بيشك عوامل روحي و رواني تاثير زيادي بر از دست دادن آنها دارد. در بازيهاي سال قبل ليگ جهاني ضعفي در تيم ديده ميشد، اينكه در بسياري از بازيها دو ست اول را باخته سپس به بازي برگشته و سه ست بعد را ميبرديم. موردي كه در تيم ديده نشده يا در صورت ديده شدن بهاي چنداني به آن داده نشده است؛ ضعفي كه همچنان با تيم همراه است. در بازيهاي دور اول خطاهاي تيم زياد، ريسك كم و پايينتر از انتظارات ظاهر شد، تا اينكه در آستانه حذف شدن قرار گرفت. ديگر چيزي براي از دست دادن وجود نداشت. تيم شروع به جنگيدن كرد و از تيمها يكي پس از از ديگري بازنده ساخت، در اينجا حسرت امتيازات از دست رفته بازيهاي رفت را خورديم. به قول عادل فردوسي پور «ما كه اينقدر خوبيم» چرا اين همه امتياز از دست داديم. تيم بايد همه بازيها را ميبرد تا صعود كند، اين مشكل در بازي آخر براي لهستان هم وجود داشت؛ اما در اين گام تجربه و شرايط تيمي بهتر آنها بر حضور تماشاگران ما چربيد.
رفتار كاپيتان تيم ملي و از كوره در رفتن او در بازي دوم با لهستان حاوي نكاتي است، اگر نكتهدان باشيم. بازيكني محجوب چون او كه نميتواند به يكباره نقش بد داستان شود، پس مشكل را بايد در جاي ديگر جستوجو كرد. او يك فصل در سطح اول واليبال دنيا بازي كرده و امكانات روز واليبال دنيا را از نزديك لمس كرده است. معروف به فكر فتح قلههاي افتخار است اما كاستيهاي راه رنجش ميدهد. با حل مسائل كوچك اما مهم در اطراف تيم ملي ميتوانيم در سطح جهاني به سكوي واليبال دست يابيم، افتخاري كه بيشك جوانان واليباليست لياقت آن را دارند. مسوولان نيز بايد دست بالا زده مساله حضور بانوان در استاديومهاي واليبال را حل كنند، تا در رقابتهاي بينالمللي بتوانيم از امتياز ميزباني استفاده كرده و همچنين جلوي محروميتها و جريمههاي احتمالي آتي ورزش را بگيريم.