سال سرد انتخابات
محمد مهاجري
رخدادهاي سال 1401 كه مسوولان را تكان داد
اگر رخدادهايي چون مذاكره با عربستان، توافق ايران با آژانس بينالمللي انرژي هستهاي، موضوع متلاطم حجاب، نوسانات بازار ارز و سكه، بالا رفتن تورم و كوچك شدن سفره مردم و... به سرعت از پي همديگر نميآمدند، قاعدتا بايد بحث انتخابات مجلس دوازدهم اين روزها كليد ميخورد و گمانهزني درباره كانديداها و ورود احزاب و گروهها بازار داغي پيدا ميكرد. با اين حال يكي، دو اتفاق نشان داد كه زير آوار خبرهاي پرحجم اقتصادي و سياسي، موضوع انتخابات كاملا از دستور كار خارج نشده است. نخست ايجاد يك تشكل سياسي از اصولگرايان به نام «شبكه راهبردي ياران انقلاب» (شريان) بود و دوم بالا گرفتن بحثهاي مربوط به استيضاح وزيران كه گاه و بيگاه از سوي نمايندگان مطرح ميشود. ممكن است گفته شود استيضاح وزير چه ربطي به انتخابات دارد. اين ربط به آن جهت است كه استيضاح يا سوال از وزير بيش از آنكه با هدف كارآمد كردن سيستم اجرايي صورت گيرد، تاثير تبليغاتي و رسانهاي دارد و استيضاحكنندگان به مردم حوزه انتخابيه خود سيگنال ميدهند كه ما هستيم! تاسيس تشكيلات جديد «شريان» نيز گرچه بيشتر شبيه يك دكان سياسي فصلي است اما حضور دو عضو كابينه رييسي (بذرپاش و قاضيزاده هاشمي) در نشست آنها حكايت از آن دارد كه بخشي از جريان سياسي كشور، آستينها را بالا زدهاند. با اين حال تحرك ديگري كه رسانهاي شده باشد در دو جناح اصلي كشور ديده نميشود و لابد همه منتظرند تا صيحهاي از آسمان برآيد يا معجزهاي در زمين صورت گيرد تا فضا براي رقابت سياسي آماده شود. انتخابات مجلس يازدهم در سال 98 قبل از فراگيري كرونا در حالي برگزار شد كه ميزان مشاركت در آن به زحمت به 40درصد رسيد. اين رقم در شهرهاي بزرگ حتي از 20درصد هم پايينتر بود. فضاي آن روزها تحت تاثير خروج ترامپ از برجام و شروع يا تشديد بعضي تحريمها قرار داشت و اين تصور عمومي حاكم بود كه انگار اراده قدرتمندي براي حل مشكلات وجود ندارد. به عبارتي مردم دل و دماغ حضور در انتخابات را نداشتند. آيا آن جو مجددا بر انتخابات 1402 سايه خواهد افكند؟ يا بعضي گشايشهاي احتمالي، جامعه را به صندوق راي اميدوار خواهد كرد؟ به نظر ميرسد دوراني كه مردم براي تكليف شرعي يا حتي وظيفه ملي در انتخابات شركت ميكردند
به سر آمده. از طرفي بخش خاكستري جامعه بهشدت حسابگر شده و شركت در انتخابات را منوط ميداند به اينكه برايش چه آوردهاي دارد؟ حتي بخشهاي غيرخاكستري هم وقتي احساس ميكنند جناحشان (چه چپ و چه راست) در صورت پيروزي در انتخابات آنقدر مبسوطاليد نيست كه بتواند تغييري در كشور ايجاد كند دلسرد ميشوند. عقل حسابگر به آنها هم فرمان مثبت نميدهد. از سوي ديگر مجلس يازدهم يكي از ضعيفترين (اگر نگوييم قطعا ضعيفترين) دورههاي پارلمان در كشور است و عملكرد قابل اعتنايي در هيچ زمينهاي نداشته است. مقولاتي مانند طرح صيانت و مصوبه ضد برجام از نمرات منفي گنده در كارنامه مجلس است و شهروندان را به چيزي اميدوار نميكند. به اينها اضافه كنيم احتمال تكرار قصه ملالآور ردصلاحيتها را كه ترمز بزرگي است در برابر مشاركت بيشتر.
رخدادهاي پاييز 1401 پارهاي از مسوولان را تكان داد و حرفهايي مبني بر اصلاح روشهاي حاكميت هم مطرح كردند اما چندان دوام نيافت، حرفها به محاق فراموشي رفت و دوباره جو گذشته بازگشت. هرچند كه حتي اگر برخي شيوههاي حكمراني نظير بررسي صلاحيت نامزدهاي نمايندگي مجلس دچار تحول شود، ذهن محاسبهگر جامعه كه شركت در انتخابات را در فرمول فايده - هزينه ميبيند رغبتي به صندوق راي نشان نميدهد.
با اين حال ميتوان اميدوارانه هم به موضوع نگريست و احتمال داد با تغيير برخي تصميمات اتفاقات مثبتي رخ بدهد، حتي 20-10درصد متفاوتتر از گذشته.