نامهرباني با يار مهربان
محمد ذاكري
هفته كتاب امسال هم با برگزاري چندين همايش و جشنواره و نمايشگاه و نشستها و گفتوگوهاي علمي و تخصصي و رسانهيي پيرامون وضعيت كتاب و كتابخواني و صنعت نشر و بازار آن و آسيبشناسي اين موارد و سرانه پايين مطالعه به پايان رسيد؛ اما دو اتفاق تمامي موارد فوق را تحت الشعاع خود قرار داد. يكي نامرتبط و تاسفبار (درگذشت هنرمند جوان موسيقي پاپ و مراسم تشييع وي) و ديگري مسرت بخش و مرتبط (برگزاري پنجشنبه كتاب در تهران و شهرستانها) و اين دو پديده بر نقش مهم شبكههاي اجتماعي و گروههاي مرجع در شكلدهي به رفتار و انديشه قشر انبوهي از جامعه عمدتا جوان ايراني صحه گذاشتند.
جدا از افزايش قيمت كتاب و عوامل اقتصادي كه درست يا غلط بسياري آن را منشأ دوري جامعه ايراني از كتاب ميدانند؛ از يك سوتغيير سبك زندگي، الگوي گذران وقت و ارزشهاي مشترك حاكم بر جوانان و نوجوانان ايراني به نحوي تغيير يافته كه مطالعه و «كتاب بازي» از سهم و رتبه پاييني در اين ميان برخوردار شده است و شيوع تكنولوژيهاي ارتباطي، شبكههاي اجتماعي، وبگردي و بازيهاي گروهي و فردي نقش و جايگاه كتاب و مطالعه را در سبد مصارف فرهنگي و اوقات فراغت مردم و خصوصا جوانان كاهش داده است؛ اما از سوي ديگر ميتوان به همه اين بديلهايي كه جاي كتاب را در زندگي روزمره و گذران اوقات افراد جامعه گرفتهاند، به چشم فرصت هم نگريست. امروزه حوزه كتاب بيش از هرچيز و به جاي اتكا به روشها و مشتريان سنتي خود نيازمند روشها و ايدههاي نو و همچنين الگوسازيهاي خوشايندتر براي جذب مخاطب است. چندبار تا به حال ديدهايم كه فلان ورزشكار يا هنرمند محبوب و معروف از آخرين كتابي كه خوانده (البته اگر خوانده باشد) هم براي طرفدارانش اسمي ببرد يا در صفحه شخصياش در شبكههاي اجتماعي تصويري از خود در هنگام مطالعه يا خريد كتاب يا اصلا سرزدن به
كتابفروشي يا كتابخانه بگذارد.
يا آن اندازه كه برخي مشتاقند تا از جزيياتي درباره زندگي خصوصي و علايق چهرههاي مشهور سياسي، ورزشي، فرهنگي و هنري مطلع شوند از علايقشان در مطالعه و كتابهايي كه انتخاب ميكنند نيز باخبر شوند. در شبكههاي اجتماعي صفحات و گروههايي محدود در ارتباط با كتاب و كتابخواني شكل گرفته است كه كم اما مغتنم است. اگرچه گاه در اين صفحات نيز همان آسيب متداول شبكههاي اجتماعي (ايجاد موج و تلاش براي همرنگ شدن يا فشار براي همرنگ ساختن ديگران و قرارگيري در مسير اين امواج) به چشم ميخورد اما همين كه اهداف و فعاليتهاي مفيد فرهنگي مانند معرفي، نقد و معاوضه كتاب را دنبال ميكنند بسيار ارزشمند است. سنتهايي نظير اهدا، نذر، معاوضه، امانت گروهي و متقابل، ايجاد بازارچههاي آزاد فروش كتابهاي خوانده شده و مستعمل، قرارهاي گروهي در كتابفروشيها و بازارهاي كتاب (كه به مدد ايجاد كافههاي كتاب بستر آن بيش از پيش فراهم است و نمونه عيني و باشكوه آن را در پنجشنبه گذشته ديديم)، افزايش تعداد و اعضاي گروههاي مرتبط با كتاب در فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي، گسترش نشر كتابهاي صوتي و الكترونيكي و... اقداماتي است كه اگر با حمايت مسوولان و فراهمسازي بسترهاي زماني و مكاني، مشاركت موثر گروههاي مرجع و بسط ايدههاي جديد و همكاري ناشران و مولفين و موضعين كتاب همراه شود ميتواند منشأ اقبال بيشتر جامعه به كتاب و مطالعه شود. اگر ظرفيتي را كه در مراسم درگذشت و تشييع هنرمند جوان كشورمان و نيز همراهي اصحاب فرهنگ و انديشه در روز پنجشنبه بروز يافت به طور مجزا مورد توجه قرار داده و از آن غفلت يا تغافل نكنيم، با تحليل جامعه شناختي و نقاط مثبت و منفي آن به خوبي ميتوان براي فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي سازندهتر و بالندهتر
نيز از آن بهره مند شد.