به دنبال خورشيد، فقط براي اثبات پدران اقيانوس نوردمان
«كن-تيكي» 101 روز اديسه دريايي «ثور هيردال» و يارانش
وحيد جعفري
از شروع آدم، انسان كنجكاو به دنبال اين بوده كه خورشيد يا خورشيدها از كجا ميآيند و به كجا ميروند و همواره به سمت اين دايره عالمتاب -كه پس از خروجش از درههاي شرق در دره غرب فرو ميرفت- حركت ميكرده تا متوجه شود آفتاب در كجاي اين گيتي به خواب ميرود، و شايد اين آغاز هجرت آدمي بوده كه تاريكي را دوست نداشته و به سمت نور ميرفته تا او را در ابتداي شب –كه فردايش آفتاب ديگري از پشت سر، هستي را نور و روشني ميبخشيد- از دست ندهد؛ اما زندان طبيعت مانع رسيدن او به خورشيدي ميشده كه آن طرف زمين آرامآرام فرو ميرفت تا ظلمت دنيا را فرابگيرد.
هر روز- هر شب و سوالي بزرگ براي انسان اوليه. او آنقدر به پيش ميرود كه به دريا ميرسد؛ به آبي بيكران و حال شاهد غرق شدن شعلههاي نور و پخش رنگ طلايي روي نيلگون درياست، با سوالي بزرگتر در ذهن و حسرتي تمامنشدني در دل. به آب ميزند، دريا او را همچون خورشيد خاموش نميكند؛ اما به كام خود ميكشد. ميهراسد به خشكي باز ميگردد تا اينكه از طبيعت الهام ميگيرد و با اختراع چوبياش به جنگ آبهاي ناآرام ميرود، به دنبال نور. از اقيانوسها ميگذرد؛ اما همچنان خورشيد در درههاي غرب ناپديد ميشود و حسرت نجاتش را در دلها باقي ميگذارد. ماجراجوييهاي انسان تمامي ندارد، تا اينكه زمين «گرد» ميشود.
در فيلم براساس واقعيت ساخته شده «كُن-تيكي» (KON-TIKI) در سال 2012 توسط «يواخيم رانينگ» و «اسپن سندبرگ» دو كارگردان نروژي كه نامزد اسكار هم شد–كه در نسخه واقعي آن «ثور هيردال» با خود يك دوربين به دريا ميبرد و از سفر ديوارنهوار خود مستندي ميسازد و در سال 1950 هم برنده جايزه اسكار بهترين مستند ميشود- ماجراجوييهاي پيامبرگونه پژوهشگر و دانشمند نروژي كه قصد طي كردن بيش از هشت هزار كيلومتر از امريكاي جنوبي (اقيانوس آتلانتيك) به جزيره «پُلينزي» (اقيانوس آرام) به سمت خداي روشنايي در آنسوي آبها با «كلك»ي كه تماما از چوب شگفتانگيز «بالسا» ساخته شده را دارد، داستانهاي «ژول ورن» مضحك و سفر كاشفانه «كريستف كلمب» همچون سفر تفريحي با كشتي و از ايستگاهي به ايستگاه ديگر رفتن است.
«كن- ماورا» خورشيد، پس از «اينكا» نامگذاري شد، و كن - ماورا يا همان «كن-تيكي» يك نام قديمي است؛ كه هيردال طي 10 سال زندگي و پژوهش به همراه همسر خود روي جانوران و بوميان جزيره «پُلينزي» متوجه آن شد. ثور، با اشاره دست يكي از بوميان جزيره به سمت خورشيد كه از او پرسيده بود: اجداد تو از كجا آمدهاند؟ و مشاهده تصاوير معابد، فهميد رويداد ناشناختهاي وجود دارد كه نشان ميدهد 1500 سال پيش، اقيانوس براي آدميان محلي براي ارتباط، تبادل فرهنگ و رفتن به گوشه ديگري از دنيا بوده؛ اما چه كسي باور ميكرد كه قبل از «كريستف كلمب»، كسي مسير طولاني دو اقيانوس را طي كرده باشد؟ كه هيردال به همراه پنج يار باوفايش اين كار را كرد تا آنچه كشف كرده بود را پس از 101 روز اديسه دريايي به همگان ثابت كند كه گذشتگان، دريانورداني ماهر بودهاند كه حتي خيلي بيشتر از 1500 سال قبل در اقيانوس رفتوآمد ميكردند.
سال 2012 دو كارگردان نروژي، بعد 65 سال از اين سفر شگفتانگيز يك فيلم، يك شاهكار ساختهاند؛ فيلمي كه به سال 1920 تا سال 1947 پرداخته است. بايد گفت «ثور هيردال» متولد 1914 بود يعني از شش سالگي تا 33 سالگي، فيلمي كه بهقدري چشمنواز است كه واقعا ميتوان به آن لقب يكي از بهترينهاي سال را داد آنهم با افتخار.
اين فيلم را بايد ديد، بايد با آنكه زيباييها و ناشناختههاي اقيانوس را به بهترين شكل ممكن به تصوير ميكشد زندگي كرد و حس ماجراجويانهاي را كه به مخاطب انتقال ميدهد تا «رابينسون كروزو»وار به سمت جزيرههاي شناختهنشده بشريت حركت كند را حس كرد؛ به سمت خورشيد كه هنوز زندگي ميبخشد و هنوز از درههاي شرق بالا ميآيد و به درههاي غرب سقوط ميكند. بايد اميدوارانه به سمت روشنايي رفت، ظلمت و تاريكي چيز خوبي نيست.
نكته: «ثور هيردال» كتابي از اين سفر شگفتانگيز خود و يارانش نگاشته به نام «كن-تيكي» كه به بيش از 70 زبان دنيا ترجمه شده و بيش از 50 ميليون از آن كپي گرفته شده است.