بهار تعليم و تربيت كلاسهاي بيمعلم و كتابهاي ناقص
علي اصغر فاني
پروژه مهر از سال 1378 توسط معاونت متوسطه وزارت آموزش و پرورش مطرح شد كه هدف آن بازگشايي به موقع و آبرومندانه مدارس بوده است. در حال حاضر هر روز آموزشي بيش از 1000 ميليارد تومان براي دولت هزينه دارد. اين بدين معني است که هر روز از اول مهر ماه بگذرد وكلاس درس داير نباشد، ضمن هدر رفتن فرصتهاي دانشآموزان اسراف بيتالمال را به همراه دارد. «پروژه مهر» خطمشيای است كه از بهمن ماه كليد میخورد و تا مهرماه سال بعد به بار مينشيند. سه كميته ساماندهي نيروي انساني، تعمير و تجهيز و اطلاعرساني در آن پيشبيني شده است:
الف- كميته نيروي انساني: همه ساله در اين 8 ماه مسوولين كميته نيروي انساني، بازنشستگي معلمين، قبولشدگان معلمين در كنكور، انتقال معلم به مناطق ديگر، فوت، ازكارافتادگي و بازخريدي همگي باعث كاهش نيروي انساني و استخدامهاي جديد و انتقاليها به منطقه باعث کاهش نيروي انساني ميشود. به عبارت ديگر كميته نيروي انساني، ورودي نيروي انساني را مثبت و خروجي را منفي در نظر گرفته و تراز نيروي انساني را تعيين ميكند.
ب- كميته تعمير و تجهيز: مسوولين اين كميته تعميرات اساسي را به كمك نوسازي مدارس و تعميرات جزیي را به كمك تداركات مناطق آموزش و مشاركت هنرجويان هنرستانها و جهاد مدرسه انجام ميدهند.
ج - كميته اطلاعرساني: كودكان لازمالتعليم (11-6 ساله) شناسايي و ثبتنام ميشوند به قسمي كه بازماندگان از تحصيل به حداقل برسد. (وزير آموزش و پرورش تعداد بازماندگان از تحصيل را در دوره ابتدايي 200 هزار نفر اعلام كرده است.) در دولت آقاي روحاني (تدبير و اميد) علاوه بر روشهاي سنتي و متداول از روشهاي زير با كمك بخش غيردولتي استفاده شد:
1- خريد صندليهاي خالي مدارس غيردولتي: بعضي از كلاسها در مدارس دولتي داراي تراكم بالا هستند و حتی كلاس با 45 نفر دانشآموز يا بيشتر، براي حل اين معضل در دولت قبل، 10 دانشآموز كلاس با تراكم بالا انتخاب شده و آنها را به كلاس غيردولتي با تراكم 15 نفر انتقال ميدهيم تا هر دو كلاس متعادل شودو هزينههای اين دانشآموزان توسط دولت پرداخت ميشود.
2- مدارس مشاركتي: در بعضي نقاط كشور آموزش و پرورش فضا و تجهيزات دارد اما به دليل مرزي بودن يا صعبالعبور بودن مسير آن و مقاومت معلمين رسمي آموزش و پرورش به اعزام به آنجا، سالهاست كه مدرسه تعطيل است.
در دولت آقاي روحاني با عقد قرارداد همكاري بين آموزش و پرورش و يكي از موسسان خوشنام مدارس غيردولتي، فضا و تجهيزات توسط دولت و مديريت نيروي انساني توسط موسس تامين شد. هزينه سرانه هر دانشآموز بر اساس تفاهمنامه صرفا توسط آموزش و پرورش تامين ميشد.
3- افزايش بهرهوري نيروي انساني: همكاران فرهنگي فراواني داريم كه براي جبران كسري مالي، علاوه بر اشتغال در آموزش و پرورش به شغلهاي ديگري دون شأن معلمي ميپردازند. پيشنهاد ما به دولت آقاي روحاني اين بود كه در صورتي كه معلمين مرد مايل باشند در هفته به جاي 24 ساعت 30 ساعت تدريس كنند و حقوقشان 25 درصد اضافه شود، بدين وسيله كار 5 معلم 24 ساعته توسط 4 معلم 30 ساعته صورت مييابد.
در دولت اول آقاي احمدينژاد به يك باره حدود 120 هزار نيروي انساني باتجربه و توانا با 5 سال ارفاق بازنشسته پيش از موعد شدند و در دولت دوم 160 هزار نيروي شركتي و نوعا خدماتي با سنين بالا و غيرمعلم و اكثر آنها به استخدام آموزش و پرورش درآمدند. اين دو اقدام بزرگترين لطمه را به بافت نيروي انساني آموزش و پرورش وارد كرده است. مصوبات طرحهاي غيركارشناسي نمايندگان و استخدام فلهاي باعث شد كه نيمي از نيروهاي آموزش و پرورش فعلي فاقد مهارتهاي حرفهاي معلمي باشند.
اساسا پيچيدن يك نسخه واحد براي تامين نيروي انساني آموزش و پرورش و منحصر كردن آن به دانشگاه فرهنگيان و شهيد رجايي يك خطاي استراتژيك است. زيرا:
1- ظرفيت پذيرش دانشگاه فرهنگيان سالانه 17500 نفر است و نياز ما بيشتر از اين تعداد است.
2- دانشگاه فرهنگيان از اعضای هيات علمي كمی برخوردار است. شاخص هيات علمي با شاخص وزارت علوم فاصله زيادي دارد.
3- فضا و تجهيزات دانشگاه فرهنگيان زيبنده يك مركز آکادميك نيست.
4- در بسياري از شهرها و استانها، فارغالتحصيلان از دانشگاههاي معتبر وجود دارند كه با جذب آنها و گذراندن دوره يكساله ميتوان از وجودشان بهره برد. در دولت قبل عمده بهرهبرداري از ظرفيت دانشگاه فرهنگيان، از ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگيان استفاده شد. همه ساله آزمون اين سازمان براي متقاضيان ورود به آموزش و پرورش برگزار ميشود. امسال پروژه مهر ديرتر از موعد مقرر (بهمن 1401) كليد خورد. تكيه بر روش سنتي اداره سازمان پهنپيكر آموزش و پرورش در كشور و عدم استفاده طرحهاي خريد خدمات، مدارس مشاركتي افزايش بهرهوري نيروي انساني،بهرغم حمايتهاي دولت و دادن مجوزهاي لازم در طول تاريخ، امروز 15 مهرماه تعداد قابل توجهي كلاس فاقد معلم و مجموعه كتابها به صورت ناقص توزيع شده است.
عرایضم را با فرمايش پيامبر اعظم به پايان ميرسانم كه ميفرمايد: «من از فقر امتم بيمناك نيستم و از آنچه نگران هستم سوءتدبير است».