محیط زیست را جدي بگيريم!
نيوشا طبيبي
خبر دستگيري شكارچي خونريزي كه تعداد زيادي از حيوانات نگونبخت را به صورت غيرمجاز در منطقه دنا كشته بود با عكسهايي از اين جنايت نابخشودني منتشر شد. خبر البته كوتاه درآمده و با متني رسمي و بدون هيچ چيز ديگري. گويي امري عادي و روزمره اتفاق افتاده است. از مقامي در محيطباني دنا نقل شده كه شكارچي مذكور را زيرنظر گرفتهاند، محل اختفاي تفنگ كم صدايش را پيدا و در آخر دستگيرش كردهاند. البته مجازات چنين شكار بيرحمانهاي معمولا چندان بازدارنده و ترسناك نيست كه خاطيان را درس عبرتي شود و از دست زدن به آن باز دارد. من هم از واژه «بيرحمانه» براي توصيف شكار استفاده كردم، مگر در صيادي و شكار و كشتن حيوانات آزاد، رحمي هم وجود دارد؟ البته ممكن است برحسب ضرورتهاي زيست محيطي و براي كنترل گونههاي آسيب زنندهاي كه حيات جانوران ديگر را تهديد ميكنند شكار در مواقعي مجاز شمرده شود.
وضعيت در زيستگاههاي ايران شكنندهتر از آن است كه افرادي چنين بيمحابا دست به كشتار بزنند. متاسفانه جزييات بيشتري از اين خبر منتشر نشده و همان متن رسمي كه معلوم است توسط روابط عمومي دراختيار رسانهها گذاشته شده است را ديدهايم و لاغير.
از اين خبر نميتوانيم به قصد و نيت شكارچي آگاه شويم. آيا براي استفاده از گوشت اين شكارها را انجام ميداده؟ آيا از جايي يا كسي سفارشي داشته يا اينكه تور شكار به دنا ميبرده؟
درگذشته مجوزهاي متعددي براي شكار خارجيها صادر ميشد. سازمان مجوزي صادر ميكرد كه خارجيها به ايران بيايند و بر اندام نحيف و شكننده طبيعت جانوري ايران زخم بزنند، آهو و مرال و بزكوهي و قوچ و... شكار كنند و با حيوانات ايراني كشته شده عكس بگيرند و بروند. همينطور اتباع كشورهاي حاشيه خليجفارس كه به هوبره -پرنده كمياب و در خطر انقراض- علاقه نشان ميدهند و براي قوچ بازي با آنها حاضرند پول خوبي پرداخت كنند، مشتريهاي خوبي بودند.
گروههاي متعدد و افراد شاخصي هم در داخل، كار اين تورهاي شكار را هماهنگ ميكردند. آنها هم با مبالغ دو، سه هزار يورويي شكارچي اروپايي را به ايران ميآوردند. نميدانم امروز هم اين کار ادامه دارد يا نه؟ خبر مذكور نشاندهنده و يادآوريكننده امر بسيار مهمي است كه در اين سالها و در برنامهريزيهاي كلان آموزشي و سياستگذاريهاي ملي براي محيطزيست ايران به آن توجهي نشده و آن موضوع آموزش است.
محيطبانان فداكار با بذل جان و گذشتن از دستمزدي مناسب و شايسته، به كار محيطبانيشان ادامه ميدهند. اندك چيزي كه باقي مانده هم حاصل تلاش همين محيطبانان و همكاري جوامع محلي آگاه و مردم علاقهمند بوده است. دولت با برنامههاي توسعهاي و تشويق به كشاورزي و بستن سد در مناطقي كه فجايع طبيعي به دنبال داشته، خود تبديل به تخريبگر محيطزيست ايران شده است.
دولت ها از گذشته طبيعت و محيطزيست ايران را در پاي توسعه و گسترش صنعت و كشاورزي قرباني كرده اند. در اين روند و براي جبران خرابيهاي ناشي از توسعهاي كه طراحانش مدعي الزامآور بودن آن هستند، كار زیادی براي گسترش فرهنگِ دوستي با محيطزيست و حفظ گونههاي در خطر گياهي و حيواني ايران نشدهاست.
امروز كودكان و نوجوانان ايراني اگر اطلاعاتي هم از نحوه تعامل سازنده با محيطزيست كشورشان دارند از منابعي به جز آموزشهاي معمول در مدارس به دستشان آمده. آيا برنامه جامعي براي اطلاع كودكان و نوجوانان از وضعيت محيطزيست ايران و اهميت طبيعت گياهي و جانوري در ايران وجود دارد؟ محيطبانان يا مربياني از سازمان محيطزيست براي تعامل با دانشآموزان و مدارس اعزام ميشوند؟
دولت تا چه اندازه به آموزش و فرهنگسازي براي ريشهكن كردن پديده زشت و خانمان برانداز و ضد ملي شكار غيرمجاز اهتمام ورزيده است؟ آيا به دانشآموزان گفته ميشود كه طبيعت ايران ثروت ملي است و متعلق به تك تك ايرانيان ديروز و امروز و آينده است؟
انهدام طبيعت ايران به بهانههاي مختلف پيش چشم ما دارد اتفاق ميافتد. از درياي جنوب تا شمال پهنه طبيعت ايران در معرض خطر است.