آموزش و پرورش در سنگر ايرانيت و اسلاميت
علی اصغر فانی
آقاي پناهيان اخيرا در مراسم دفاع از آرمان فلسطين و حمایت از مردم مظلوم غزه به عملكرد شوراي عالي انقلاب فرهنگي، شوراي عالي آموزش و پرورش و وزارت آموزش و پرورش انتقاد كرده و پيشنهاد داده كه آموزش و پرورش را منحل كنند. در اين يادداشت ميخواهم به بخشي از خدمات آموزش و پرورش متمركز شده و متذكر شوم كه اگر آموزش و پرورش و ايثارگريهاي معلمين و دانشآموزان نبود چه ميشد؟ يكي از كاركردهاي (Function) آموزش و پرورش در دنيا، «انتقال فرهنگ» از گذشتگان به آيندگان است. فرهنگ مجموعهاي از باورها، ارزشها، بايدها و نبايدها و... است. فرهنگ ما در آموزش و پرورش دو منشا دارد: «ايرانيت و اسلاميت». كودك و نوجوان ايراني، هم ايراني است و هم مسلمان. در فرمايشات ايشان در مورد جوان صهيونيست و اظهارنظرات وي آمده است: «همه دنيا متعلق به ماست. اينها كه در خانهها هستند، حضور عاريتي دارند، ما قوم برگزيده هستيم و...» اين ادعاها حاصل آموزههاي مليگرايانه دستگاه تعليم و تربيت صهيونيسم است و اين در حالي است كه ما در دوران دفاع مقدس با تكيه بر ايرانيتمان و حفظ مرزهاي جغرافيايي كشورمان و اتكال به فرهنگ عاشورا و قيام سيدالشهدا كه ريشه در اسلاميت مكتب دارد توانستيم با اعزام داوطلبانه دانشآموزان عزيز و معلمين گرامي و تقديم قريب به 31 هزار شهيد دانشآموز و معلم برگ زريني به تاريخ معاصر ايران بيفزاييم. كمك به جبهههاي نبرد حق عليه باطل، جمعآوري اعانات از مردم و دانشآموزان، حضور در دفاع مقدس، تاسيس مجتمع آموزشي جبهه و پشت جبهه و تقويت لجستيك سپاه اسلام و... در مقابل دشمن تا دندان مسلح همه و همه ناشي از احساس مسووليت دستگاه تعليم و تربيت كشور در قبال آرمانهاي امام خميني(ره) بوده است. تصميمگيري براي داير بودن كلاس درس در مواقع موشكباران شهرها و يا تعطيلي كلاسها، آموزش در پناهگاهها، آموزش تلويزيوني و... حاصل تلاشهاي وزارت آموزش و پرورش در دوران دفاع مقدس است. آموزش و پرورش در اوايل شكلگيري انقلاب اسلامي و استقرار جمهوري اسلامي و توطئه دشمنان در گنبد، خوزستان، كردستان و... نيز خوشدرخشيد.
اعزام داوطلبانه معلمين متعهد از سراسر كشور به كردستان و ارتقاي سطح آموزش و تربيتي از سومين استان از آخر به سومين استان از اول و دفاع از ارزشهاي ايراني- اسلامي از ديگر اقدامات آموزش و پرورش بوده است. در همين اواخر در اسفند 98 تا سال 1401 كه دچار ويروس كرونا شديم شاهد بوديم كه معلمين با تلاش مضاعف و بهرهمندي از كمترين امكانات از تعطيلي آموزش جلوگيري كردند. مستندسازي اين اقدامات خداپسندانه ميتواند خيرات زيادي را به همراه داشته باشد. اين خدمات و صدها دستاورد ديگر آموزش و پرورش در حالي صورت گرفته كه اين ابروزارتخانه كه همواره مورد تهاجم و انتقاد افراد يا نهادهايي كه كمترين اطلاعي از عمق وجودي آن دارند، قرار ميگيرد. ذيلا به فرازهايي از كملطفيها كه به اين دستگاه شده است، ميپردازيم:
1- كسري 25 تا 30 درصد بودجه سالانه آموزش و پرورش. و اين در حالي است كه به نهادها يا افراد خارج از آموزش و پرورش بودجههايي تخصيص ميدهند. هرچند كه تعليم و تربيت كار تخصصي و فني بوده اما با تخصيص بودجه به عنوان بودجه فرهنگي به افراد يا نهادهاي غيرمتخصص، بودجه را ناكارآمد ميكنند.
2- اگر «تربيت» را «ايجاد رفتار نسبتا پايدار» تعريف كنيم بايد يقين و فهم كنيم كه با شعار دادن آرمان فلسطين محقق نميشود. تا زماني كه نوجوانان ما به اين باور نرسند كه مدافع آرمان فلسطين باشند، با شعار صرف مشكل مردم فلسطين حل نخواهد شد.
3- متاسفانه هر كس يا نهاد به خود اجازه ميدهد كه بر سر آموزش و پرورش بكوبد و در مورد آموزش و پرورش اظهارنظر كند.
4- سهم آموزش و پرورش از «جیدیپی» 4/2 درصد است در حالي كه ميانگين جهاني قريب به 4 درصد است. سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومي كشور 2/11 درصد است در حالي كه حداقل بايد 18 درصد باشد.
توفيقات آموزش و پرورش بعد از انقلاب قابل دفاع است و لازم است به این سوال جواب داد كه اگر آموزش و پرورش نبود چه ميشد؟ تا قدر آن بهتر نمايان ميشد.