• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5622 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۶ آبان

سرزمين آرماني در آینه گرافيك‌ناول

نسيم خليلي

شايد قبل از آنكه سفرنامه كميك-مصور گي دوليل را ديده باشم، اين موضوع كه نقاشي‌هاي كميك و داستان مصور بتواند پرتوهاي روشنگرانه‌اي بر پيكره فرهنگ و روانشناسي اجتماعي سرزمين پيچيده و رازآلود و اندوهگيني همچون فلسطين بيفكند، دور از ذهن به نظرم مي‌رسيد اما گي دوليل، كارتونيست نامدار كانادايي‌تبار، با خلق اين سفرنامه مصور خوش‌خوان، تحت عنوان «سرزمين مقدس؛ سفري به فلسطين»، نشان داده است كه هنر كميك گاهي حتي مي‌تواند معرف خوبي از فرهنگ جامعه‌اي مثل فلسطين باشد كه بازتعريف اجتماع و روزمرّگي‌هاي مردمانش به خاطر مسائلي چند از جمله هاله تقدس و چالش تاريخي مبارزه و انتفاضه و اندوه، دشوار جلوه مي‌كند با اين حال گي دوليل با يك نگاه انساني عاري از شعارزدگي، در نقش يك ناظر هنرمند موفق شده دريافت‌هاي خودش را از چالش زندگي اجتماعي و بحران جنگ و تقابل جامعه جهاني با موضوع بغرنج فلسطين، با يك چاشني طنازانه و با هنر كميك خودش در اين كتاب، مكتوب و مصور كند. موسسه‌ها و سايت‌هاي معتبري در جهان اين گرافيك‌ناول را به ويژه به خاطر موضوع حساس و چالش‌برانگيزش، يعني توجه به بحران همزيستي در فلسطين و اسراييل، در فهرست برترين گرافيك‌ناولها قرار داده‌اند. گي‌ دوليل در اين كتاب خودش است، يك هنرمند شيفته طراحي فكاهي كه به خاطر شغل همسرش، كه با سازمان پزشكان بدون مرز كار مي‌كند، به فلسطين آمده است؛ كار او پرسه در سرزمين مقدس است و ديدن ابنيه و آدم‌ها و فرهنگ‌ها و چالش‌ها و گاهي هم برگزاري كارگاه‌هاي هنري در شهرهايي مثل نابلس و غزه با دانشجوياني اغلب محروم از امكانات، جنگ‌زده، ستم‌كشيده و سخت مقيد به قيود مذهبي كه گاهي چالش‌هاي فرهنگي تامل‌برانگيزي ميان كارگاه طراحي كميك و واقعيت زندگي‌شان را به وجود مي‌آورد؛ گي‌ دوليل از همان ابتداي سفرنامه به محيط زندگي‌اش در قدس شرقي اشاره مي‌كند و داده‌هايي از جامعه قدس به مخاطبش مي‌دهد كه به ويژه در قالب تصاوير، آن‌هم تصاويري با ويژگي كميك، درك‌پذيرتر و زنده‌تر از هر روايت جامعه‌شناسانه‌اي بر مخاطب تاثير مي‌گذارند؛ او بدون غرض و تعلق فكري و مذهبي خاصي، چالش رفتاري يهوديان و مسيحيان و مسلمانان را در قالب يك سرزمين در طراحي‌هاي خودش ثبت مي‌كند مثلا از تزيينات ماه رمضان در قدس حرف مي‌زند و آنها را با اين توضيحات نقاشي مي‌كند: «ماه رمضان چند روز پيش شروع شده و خانه‌هاي محله‌مان چراغاني شده‌اند، چراغاني‌ها به نظر از عيد ديگري الهام گرفته شده‌اند؛ حتي يك دانه برف هم بين‌شان هست!» او ستاره و عصا و دانه كريستالي برف را كه يادآور نوئل مسيحي‌ها هم هست، آويخته از خانه‌هاي مسلمانان نقاشي مي‌كند تا با هنر كميكش به آن ريشه‌هاي مشتركي اشاره كرده باشد كه در كنه اديان وجود دارد و با نمادهاي اينچنيني يك گذشته همدلانه‌تر را فراياد مي‌آورد و تقابل‌هاي زندگي امروزي انسان مدرن را به چالش مي‌كشد. بعد هم به‌كرات از ايست‌هاي بازرسي اسراييلي‌ها مي‌گويد و حتي در اين نقاشي‌هاي كميك هم همچنان آن فشار بر زندگي فلسطيني‌ها مشهود است، جالب است كه كارتونيست طناز و مهربان ما در اين چالش‌ها هم همچنان خوش‌مشرب مي‌ماند و در همهمه تفتيش و بازرسي و اعتراض و ناخشنودي از طنازي غافل نمي‌شود: «براي كامل شدن صحنه سورئال، دوره‌گردي راهش را از بين هرج و مرج ايست بازرسي باز مي‌كند و فريادزنان نان كنجدي مي‌فروشد.» دوليل سپس به بحران شهرك‌نشينان اسراييلي مي‌پردازد، او به روشني از وجهه منفي اين شهرك‌ها كه اغلب با غصب زمين‌هاي فلسطيني‌ها شكل گرفته و همچنان با تعدي در حق آن ساكنان پيشين همراه است، حرف مي‌زند به ساكنان اغلب روسي و اتيوپيايي آنها هم اشاره مي‌كند كه با آگاهي از غيرقانوني بودن اين خانه‌ها فقط به خاطر ارزان بودن، زندگي در آنها را انتخاب كرده‌اند، داده‌هايي درباره بافت جمعيتي اسراييل كه خواندنش در سايه هنر كميك غافلگيركننده است. اشارات ديگر او در اين بخش همچنان روشنگرانه است مثلا اينكه از شهرك‌ها نبايد خريد بكند چون اين كار حمايت از آنهاست اما بازهم در نقش يك دوستدار طنز موقعيت، آدمك كميك روايتش را كه خودش باشد، به سراغ قفسه‌هاي پوشك بچه مي‌فرستد: «بابا خريدن يه بسته پوشك كه روند صلح رو از خط خارج نمي‌كنه!» كه درواقع طنزي انتقادي است در اشاره به عقيم ‌بودگي فعاليت‌هاي سازمان‌هاي صلح‌طلب در ريشه‌كن كردن و به چالش كشيدن معضل شهرك‌هاي يهودي‌نشين! او در عين حال نگاه اميدوارانه‌اش را هم حفظ مي‌كند و مثلا از پارك بازي بچه‌ها در قدس هم نقاشي مي‌كشد كه مثل تاريخ طلايي اين سرزمين، ميعادگاه آدم‌هايي با اديان و باورهاي مختلف است: «نمونه كوچكي از جامعه قدس را مي‌شود توي پارك ديد. مادرهاي يهودي معتقد، مادرهاي يهودي سكولار و مادرهاي مسلمان؛ بچه‌ها خيلي راحت با هم گرم مي‌گيرند، بعضي وقت‌ها بزرگسال‌ها هم همين‌طور.» گي‌ دوليل اين منظره را دوست دارد چون او جهان را با آرامش و صلح، بهتر مي‌تواند به قالب نقاشي‌هاي كميك خودش ببرد. در بخش‌هايي از روايت او بازتاب‌هايي از مباحث روانشناسي هم در تحليل چرايي منازعات دامنه‌دار ميان يهوديان و فلسطيني‌ها آمده كه همراه با تصاويري از قهرمان كميك قصه و روانشناس‌ها تاثير خوبي بر مخاطب روايت مي‌گذارد؛ روانشناس‌هايي كه گي دوليل از آنها حرف مي‌زند و نقاشي‌شان را هم كشيده معتقدند كه «آدمايي كه توي بچگي كتك خوردن، احتمالش بيشتره كه بچه‌هاي خودشون رو هم بزنن. شايد يهودي‌هاي اسراييل هم دارن مثل بچه‌هاي كتك‌خورده، رنج‌هايي كه چندين نسل تحمل كردن رو به يه گروه ديگه از آدم‌ها تحميل مي‌كنن.» اما قهرمان كميك قصه دوليل فقط خالق موقعيت‌هاي طنز نيست و در نتيجه در برابر اين تحليل ساكت نمي‌ماند: «اما اگه آدم‌هايي كه امروز دارن آزار و اذيت مي‌بينن هم بخوان فردا آدم‌هاي ديگه رو آزار و اذيت كنن اون وقت اين مشكل حالاحالاها حل نميشه.» در ادامه تصاوير زنده‌اي درباره شهرهاي فلسطيني‌نشين به كوشش دوليل در برابرمان نقش مي‌بندد او از رام‌الله مي‌گويد كه نسبت به بقيه شهرها آبادتر و مدرن‌تر است، نابلس زندان بزرگ است و غزه مردمي هميشه در انتظار جنگ و بمباران دارد و دانشجوياني غمگين اما مشتاق و انيماتورهايي كه مي‌خواهند زهر تلخ جو غمگين شهر و جامعه را بگيرند؛ از تعامل مسيحيان تندرو و يهوديان افراطي بر ضد مسلمانان هم مي‌گويد كه از ناگفتني‌هاي تاريخ سرزمين مقدس است، از بازپرسي‌هاي مكرر در فرودگاه‌ها وقتي مي‌فهمند كه او در فلسطين زندگي مي‌كند و محدوديت‌هايي كه سربازان اسراييلي براي عكاسي كردن او ايجاد مي‌كنند و يكي از تاثيرگذارترين طراحي‌هايش، طراحي يك مرد فلسطيني است با سبيل فرچه‌اي و جثه درشت كه قرار است قلب مهربانش را به قهرمان كميك كتاب نشان بدهد و مهم‌تر آنكه در ذهن مخاطب بماند، او در قدس مدرسه رفته و اين روزها ديگر نمي‌تواند برود آنجا حتي براي نماز، گي دوليل او را نقاشي مي‌كند مرد فلسطيني هم چهره‌گي دوليل را متقابلا مي‌كشد، يك تصوير ساده آماتوري اما تاثيرگذار، بعد از نگاهش نسبت به غرب مي‌گويد وقتي مي‌فهمد كه گي دوليل كانادايي است، او از جامعه جهاني دلگير است، تنهاست و از ديواركشي‌ها خسته شده است، او نقاشي مي‌كشد، با مرد غربي گرم مي‌گيرد، صادق است و اندوهگين، شما تصوير او را در روايت كميك گي‌ دوليل نمي‌توانيد فراموش كنيد. اينجا هنر كميك به ياري انسان امروزي آمده است تا براي لحظاتي هم كه شده با انسان فلسطيني سال‌ها گرفتار در چنبره جنگ و محروميت و انزوا همدلي كند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها