«اعتماد» در پي حادثه اسيدپاشي در بابل، مجازات اين بزه را بررسي ميكند
«زنان و دختران» قربانیان اصلی اسيدپاشي
گروه حوادث
چهارشنبه دهم آبان خبرگزاريها اعلام كردند؛روی يك زن در منطقه «اميركبير» بابل استان مازندران اسید پاشیده اند كه ماموران نيروي انتظامي عوامل اين واقعه را شناسايي و دستگير كردند... . اسيدپاشي نوعي از خشونت است كه در برخي موارد منجر به مرگ قرباني ميشود. در ايران اكثر قربانيان اسيدپاشي «زنان و دختران» هستند. در اغلب موارد، قربانيان اسيدپاشي توسط يكي از افراد نزديكشان شناسايي و مورد حمله قرار ميگيرند؛ خواستگاراني كه با جواب منفي روبرو ميشوند يا افرادي كه قصد تخريب صورت قرباني را دارند آنهم با انگيزه «انتقام»، متهمان اصلي اين بزه هستند. برخي كارشناسان معتقدند؛ قوانين حقوقي و قضايي در زمينه مجازات اسيدپاشي بازدارنده نيست و البته برخي ديگر نيز معتقدند كه با نقض قوانين اسيدپاشي روبهرو نيستيم و خلأ قانوني نداريم بلكه اين حوادث نتيجه مستقيم وضعيت اجتماعي كشور است. حالا «اعتماد» در راستاي خبر اسيدپاشي در بابل مجازات اين جنايت را در گفتوگو با «عبدالصمد خرمشاهي» حقوقدان بررسي ميكند.
كمي در مورد بزه اسيدپاشي توضيح بدهيد.
اسيدپاشي يكي از جرايم بسيار هولناك و سهمگين عليه تماميت جسمي افراد است و حتي بعضي مواقع شاهد بوديم كه فرد آسيبديده اگر ميمُرد، بهتر بود. چون بهشدت دچار رنج و عذاب ميشود و اسيد دايم بدن فرد آسيبديده را تحليل ميبرد و فرد آسيبديده در حال زجركشيدن است. در بيشتر نظامهاي حقوقي دنيا اسيدپاشي يك پديده ضداجتماعي تلقي ميشود. اسيدپاشي بهشدت نظم اجتماعي را به هم ميزد و افكار و اذهان عمومي را دچار اضطراب ميكند. به خصوص كه شخص بزهديده بهشدت دچار رنج و غم ميشود و به خاطر همين است كه قوانين مجازات اسلامي، مجازاتهاي سختي براي اين جرم در نظر گرفته است.
آيا افرادي خاص در شغلهاي خاص ميتوانند اسيد را تهيه كنند يا اسيد به راحتي قابل تهيه است؟
هيچ مانعي براي تهيه اسيد وجود ندارد و همه افراد ميتوانند اسيد و مشتقات اسيد را به هر شكل و به هر نحو و به راحتي از جاهاي مختلف تهيه كنند. قبلا طرحي در دست بود تا مجلس قانوني وضع كند كه اسيد را به هر فردي نفروشند، ولي اين طرح ناكام ماند. چون در عمل آن را نميتوان اجرا كرد. مثل اينكه ما قانوني وضع كنيم كه فروش كارد يا قمه ممنوع شود. به هر حال اين قوانين قابليت اجرا ندارد. بنابراين تمام افراد به راحتي ميتوانند اسيد و مشتقات آن را از هرجايي كه خواستند تهيه كنند.
در قانون ما مجازات اسيدپاشي چيست و فردي كه اقدام به اسيدپاشي كرده چه مجازاتي در انتظارش است؟
فرد اسيدپاش چون بهشدت امنيت روحي و رواني جامعه را به هم ميزند و آسيب شديد به مجني عليه وارد ميكند، طي دهههاي قبل تاكنون مجازاتهاي سنگيني براي آن در نظر گرفته شده است. اولين قانون مجازات اسيدپاشي در سال 1337 وضع شد و طبق اين قانون حتي مجازات اعدام هم براي فرد اسيدپاش در نظر گرفته ميشد، حتي اگر قرباني زنده ميماند. بعدها اين قانون كم رنگ شد و با تصويب قانون قصاص قرار بود شخصي كه اسيدپاشي ميكند قصاص شود و مجازات قصاص صورت گيرد، اما در سالهاي اخير ديديم به لحاظ اينكه تساوي در اعمال قصاص مقدور نبود اغلب كساني كه مبادرت به اسيدپاشي ميكردند قصاص نميشدند و مدتي در زندان ميماندند و با گرفتن رضايت از قرباني آزاد ميشدند. اين وضع باعث شد در سالهاي اخير در برخي شهرهاي ايران جنايت اسيدپاشي رواج پيدا كند و بسياري از زنان و دختران كه قرباني اصلي اين قضيه بودند دچار آسيبهاي جدي و شديد شوند. به همين خاطر بود كه قانونگذار به فكر اين افتاد؛ قانون مجازات اسيدپاشي سال 1337 را تشديد كند. در قانون جديد كه سال 1399 تصويب شد پاشيدن عمدي اسيد يا هر نوع تركيب شيميايي ديگر كه باعث صدمه، مرگ يا نقص عضو قرباني شود با قصاص نفس يا قصاص عضو روبهرو خواهد شد، اما آنچه قابل توجه است؛ اين قانون بيشتر جنبه حمايتي از آسيبديدگان اين بزه را در نظر گرفته است.
اگر قرباني نتواند هزينههاي درمان ناشي از آسيب را پرداخت كند آيا به عهده فرد اسيدپاش است كه اين هزينهها را پرداخت كند؟
اگر آسيبديده نتواند هزينه درمان خود را فراهم كند يا شخصي كه اسيد پاشيده قادر به تامين مالي بزهديده نباشد تمهيداتي انديشيده شده كه مبالغي از اين خسارت از صندوق تامين خسارات بدني به آسيبديده پرداخت ميشود. به هر حال آن چيزي كه مد نظر است؛ بايد قوانيني وضع شود يا تمهيداتي در نظر گرفته شود كه جنبه بازدارندگي داشته باشد و تا زماني كه بستر ارتكاب جرم تا حدودي از بين نرفته، نبايد اميدوار باشيم كه آمار اسيدپاشي كم شود يا به صفر برسد. اسيد و مشتقات اسيد در تمام دنيا وجود دارد، اما در كشورهاي پيشرفته آموزشهاي اخلاقي، فرهنگي و... به مردم داده ميشود. در نتيجه مردم مبادرت به اين عمل نخواهند كرد. بيشترين آمار اسيدپاشي در كشورهاي آسيايي اتفاق ميافتد. به خصوص در پاكستان و همچنين در كشورهايي كه زمينه ارتكاب جرم در آن فراهم است.
چه تدابيري به كم شدن اين جرم كمك ميكند؟
اتخاذ تدابير پيشگيرانه و راهكارهايي جهت از بين بردن آثار جرم ميتواند تا حدودي آمار ارتكاب اين بزه وحشتناك و ضد بشر را كاهش دهد.
اولين مورد اسيدپاشي و مجازات آن در ايران
تصويب قانون مجازات اسيدپاشي به 65 سال پيش برميگردد؛ در 19 بهمن سال 1337 مجلس وقت به دنبال يك فقره اسيدپاشي به صورت يك قاضي دادگستري، قانوني عليه مرتكب شوندگان اين جنايت تصويب ميكند، اما اولين اجراي حكم قصاص در اين بزه هولناك به پرونده اسيدپاشي «آمنه بهرامي» مربوط ميشود. اواسط ارديبهشت سال 1390، مجيد؛ متهم به پاشيدن اسيد روي صورت آمنه بهرامي به مجازات از ناحيه دو چشم با اسيد محكوم شد... ساعت 16 و 40 دقيقه يكي از روزهاي اواسط آبانماه سال 1383 اهالي خياباني در بزرگراه رسالت متوجه داد و فريادهاي دختري جوان شدند. با دنبال كردن موضوع دريافتند دختر جوان به نام آمنه از سوي فردي مورد اسيدپاشي قرار گرفته است.
با انتقال آمنه به بيمارستان، تلاش پزشكان براي درمان او آغاز شد، اما زماني كه بعد از انتقال به بيمارستانهاي رسالت و مطهري به بيمارستان لبافينژاد منتقل شد، پزشكان اعلام كردند كه ديگر دير شده و چشم چپ آمنه كاملا از بين رفته است.
آمنه در شكايت خود به دادسراي جنايي تهران گفته بود: «چند ماه قبل وقتي در دانشكده برق مشغول تحصيل بودم متوجه شدم كه يكي از دانشجويان به اسم مجيد به من علاقهمند شده است. چند بار مادرش با خانه ما تماس گرفت اما مادر من به دليل تفاوتهاي زياد سني، فرهنگي و خانوادگي ما پاسخ منفي داد كه البته جواب خودم نيز منفي بود تا اينكه يكي از دوستانم پيشنهاد داد براي تمام كردن موضوع، يك بار رودررو پاسخ قطعي خود را به او بدهم. به همين دليل يك روز كه بعد از ايجاد مزاحمتهاي فراوان و تماسهاي گاه و بيگاه به محل كارم آمد، به او گفتم كه با فردي عقد كردهام و ديگر سراغ من را نگيرد. مجيد در مقابل اين ادعاي من خواست كه از همسرم طلاق بگيرم و اظهار كرد كه در صورت عدم جدايي از همسرم مرا خواهد كشت. من تهديدهاي او را جدي گرفتم و همان روز به پليس اطلاع دادم اما پليس گفت تا زماني كه جرمي واقع نشده نميتوان وارد عمل شد و فرد را بازداشت كرد. با گذشت دو روز از اين ماجرا عصر روز حادثه زماني كه از محل كارم خارج شدم ناگهان فردي مثل سايه از پشت به من نزديك شد و بعد روبهرويم ايستاد. سپس ظرفي سرخرنگ را جلو آورد و مايع بهشدت سوزاننده داخل آن را روي صورتم پاشيد. اول تصور كردم كه آب جوش است اما وقتي مرا به چند بيمارستان بردند، فهميدم اسيد بوده و همان ابتدا چشم چپم از بين رفت.»