فرا شكوفايي
محسن هاشميرفسنجاني
هفتمين سالگرد رحلت حضرت آيتالله هاشميرفسنجاني فرا رسیدهاست.
هاشمي روستازادهاي كه به توصيه اطرافيان در 14 سالگي براي تحصيل علوم ديني به شهر قم آمد و با توجه به مكنت خانوادگي بدون استفاده از وجوهات معمول براي طلبهها در همسايگي منزل امام خميني نزد آيات اخوان مرعشي سكني گزيد و مشغول به تحصيل نزد استادان مختلف شد.
او به فكر كسب و كاري افتاد كه براي فعاليت مبارزاتي او پوشش اقتصادي و امنيتي ايجاد كند، ولي در دام سربازي اجباري طلاب گرفتار شد. با فرار از پادگان به روستاي خود برگشت و از وقت استفاده كرد، كتاب سرگذشت فلسطين را در 30 سالگي ترجمه و با سوتيتر كارنامه سياه استعمار با قبوض پيشفروش روانه بازار نشر كرد، به صورتي كه با همين كتاب مشهور شد. حتي مصدق از طريق شيخ رهنما 200 جلد از كتاب او را براي توزيع بين علاقهمندان تامين مالي كرد. مجلات مكتب تشيع، انتقام و بعثت را با همفكران تدوين و منتشر كرد.
ديگر امكان فعاليت در قم نبود، لذا براي فرار از تعقيب و گريز پليس امنيتي به تهران آمد و در 32 سالگي كتاب اميركبير يا قهرمان مبارزه با استعمار را تاليف كرد كه براي ساواك و همفكران او ترجمه و نوشتن چنين كتابهايي توسط طلبه علوم ديني نامانوس بود، ولي او معتقد به اصلاحات اساسي با استعمارزدايي و استكبارزدايي از ايران بود. در اين مسير بارها به زندان افتاد، آذر 1357 در بحبوحه انقلاب آزاد شد.
در هر دو كتاب ميتوان به نظرات اصلاحي و توسعهگرايانه او از عنفوان جواني پي برد، چراكه او برخلاف ديگر مبارزان عليه حكومت پهلوي، معتقد به عدالت اجتماعي در ميان اقشار مختلف از طريق توليد ثروت و نه توزيع ثروت بود. لذا علاقهمند به توسعه و توليد داخلي بود و راه را در صنعتي شدن انواع توليدات در زمينههاي مختلف ميدانست و خود نيز در اين مسير حركت كرد البته نه براي ثروتاندوزي، بلكه براي اهداف سياسي و اجتماعي واقعگرايانه خود.
آيتالله هاشميرفسنجاني بعد از پيروزي انقلاب در تعداد كثيري از خطبههاي نماز جمعه صحبت از عدالت اجتماعي با اشاره به اين مواضع كرده و در اين صحبتها از اعتدال و مخالفت با افراط و تفريط نيز به وفور استفاده ميشود. از زهدفروشي تنفر داشت، چراكه بايد توليد در كنار مصرف قرار گيرد تا مردم به رفاه برسند و جامعهاي را ايدهآل ميدانست كه اكثريت به رفاه همراه با دين رسيده باشند، بنياد فرهنگي رفاه با مدرسه دخترانه رفاه را در سال 1346 به كمك همفكران شهيد باهنر و شهيد رجايي تاسيس كرد كه همچنان به كار ادامه ميدهد.
مخالف اسراف هم بود. يعني ثروتمند مترف را نيز نميپسنديد و به اقتصاد آزاد و مالكيت خصوصي نيز اعتقاد داشت. تعديل سياستها در همه جنبهها از جمله اقتصادي، سياست خارجي، فرهنگ و اجتماع در زمان و مكان خود را ضروري ميدانست.
او به دنبال ايجاد تمدن بزرگ اسلامي ايراني بود كه ايران را در ميان كشورهاي توسعه يافته قرار دهد. براي همين برنامه ايران 1400 را نوشت و كابينه خود را كابينه كار معرفي كرد و كسب و كار را فضيلت ميدانست. متاسفانه زمان فرصت نداد كه اهداف فراشكوفاي خود را تماما پياده كند، چراكه همرزمانش و ايران بعد از مبارزه با استكبار و استعمار به افراط و تفريط دچار شدند به صورتي كه هماكنون ايران اسلامي شرايط نامناسبي را از نظر معيشت و رفاه مردم ميگذراند.